ماه شعبان

چهارم شعبان ولادت حضرت قمربنی هاشم

????

امشب شب میلاد علمدار حسین است
میلاد علمدار وفادار حسین است

گر بود عـــلی محرم اسرار محمد
عباس علی محرم اسرار حسین است

✨میلاد حضرت ابوالفضل علیه السلام مبارک باد

فضیلت و اعمال ماه شعبان


 
فضیلت و اعمال مشترکه ماه شعبان
فضیلت ماه شعبان
شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه مى‌گرفت و به ماه رمضان وصل مى‌كرد و مى‌فرمود شعبان، ماه من است هر كه یك روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب می‌شود و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است كه چون ماه شعبان فرا می‌رسید امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مى‌نمود و مى‌فرمود اى اصحاب من مى‌دانید این چه ماهى است؟

 

این ماه شعبان است و حضرت رسول صلى الله علیه و آله مى‌فرمود شعبان ماه من است پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید. به حقّ آن خدایى كه جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مى‌كنم كه از پدرم حسین بن على علیهماالسلام شنیدم كه فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین علیه السلام كه هر كه روزه بگیرد در ماه شعبان براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست می‌دارد و در روز قیامت كرامت خود را نصیب او می‌گرداند و بهشت را براى او واجب می‌کند.

شیخ از صفوان جمال روایت كرده كه گفت :

حضرت صادق علیه السلام به من فرمود كسانى را كه در اطراف تو هستند را بر روزه گرفتن در ماه شعبان ترغیب کن. گفتم فدایت شوم مگر در فضیلت آن چیزى هست؟ فرمود: بله همانا كه رسول خدا صلى الله علیه و آله هر گاه هلال ماه شعبان را مى‌دید به مُنادیى امر مى‌فرمود كه در مدینه ندا مى‌كرد: اى اهل مدینه من رسولم از جانب رسول خدا صلى الله علیه و آله به سوى شما.

ایشان مى‌فرماید آگاه باشید همانا شعبان ماه من است پس خدا رحمت كند كسى را كه یارى كند مرا بر ماه من یعنى روزه در آن ماه روزه بگیرد.

سپس از حضرت صادق علیه السلام و ایشان از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرد که مى‌فرمود:

از زمانى كه شنیدم منادى رسول خدا صلى الله علیه و آله ندا كرد در ماه شعبان، ترک نشد از من روزه شعبان و ترک نخواهد شد از من تا مدتى كه حیات دارم ان شاء الله تعالى.

سپس مى‌فرمود كه روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خدا است.

 

اعمال مشتركه ماه شعبان
1 - مناجات شعبانيه ، مناجات معروفى است و اهلش به خاطر آن با ماه شعبان ماءنوس شده و به همين جهت منتظر و مشتاق اين ماه هستند. سزاوار است كه اين مناجات در تمام ماه خوانده شود.

2 - از اعمال مهم در اين ماه ، روزه است ؛ به اندازه اى كه با حال انسان مناسب باشد. امام صادق (عليه السلام ) فرمود:

((كسى كه روز اول ماه را روزه بگيرد، حتما وارد بهشت مى شود و كسى كه دو روز را روزه بگيرد، خداوند در هر شب و روزى (به چشم رحمت ) به او مى نگرد و در بهشت نيز به اين نگاه ادامه مى دهد؛ كسى كه سه روز روزه بگيرد، با خداوند در عرش و بهشت او ديدار مى كند.))

همچنین روایت شده كه در هر روز پنجشنبه ماه شعبان آسمان‌ها را زینت مى‌كنند. پس ملائكه عرض مى‌كنند خداوندا بیامرز روزه‌داران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان و در روایت نبوى آمده است كه هر كه روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه بگیرد حقّ‌تعالى بیست حاجت از حوائج دنیا و بیست حاجت از حاجت‌هاى آخرت او را برآورد.

3 - در هر روز از شعبان در هنگام ظهر و در شب نیمه آن صلوات هر روز شعبان که از امام سجاد علیه‌السلام روایت شده، خوانده شود که به شرح ذیل است :

اَللّهُمََّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِكَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ اَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْكِ الْجارِیَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَامَنُ مَنْ رَكِبَها وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ.

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْكَهْفِ الْحَصینِ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكینِ وَ مَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً كَثیرَةً تَكُونُ لَهُمْ رِضاً وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَ قَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْكَ وَ قُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ.

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِ الاْخْیارِ الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَ وِلایَتَهُمْ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِكَ وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِیَتِكَ وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِكَ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِكَ وَ نَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِكَ وَ اَحْیَیْتَنى تَحْتَ ظِلِّكَ وَ هذا شَهْرُ نَبِیِّكَ سَیِّدِ رُسُلِكَ شَعْبانُ الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذى كانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّمَ یَدْاَبُ فى صِیامِهِ وَ قِیامِهِ فى لَیالیهِ وَ اَیّامِهِ بُخُوعاً لَكَ فى اِكْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلى مَحَلِّ حِمامِهِ.

اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَى الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَ نَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفیعاً مُشَفَّعاً وَ طَریقاً اِلَیْكَ مَهیَعاً وَاجْعَلْنى لَهُ مُتَّبِعاً حَتّى اَلْقاكَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِیاً قَدْ اَوْجَبْتَ لى مِنْكَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَ اَنْزَلْتَنى دارَ الْقَرارِ وَ مَحَلَّ الاْخْیارِ .

 

4 - هر روز هفتاد مرتبه ذکر «اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ» گفته شود و همچنین در این ماه صلوات بسیار فرستاده شود .

5 - از اعمال مهم اين ماه ، عمل كردن به روايت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) است كه فرمودند:

((در هر پنج شنبه از ماه شعبان ، آسمانها زينت شده و آنگاه فرشتگان عرض مى كنند: خداى ما! روزه داران شعبان را ببخش و بيامرز و دعايشان را اجابت فرما!))

بنابراين كسى كه دو ركعت نماز به جا آورد كه در هر ركعت سوره فاتحه را يك بار و توحيد را صد بار بخواند و بعد از سلام دادن ، صد بار نيز صلوات بفرستد، خداوند تمام خواسته هاى دينى و دنيايى او را برآورده مى فرمايد و كسى كه يك روز از آن را روزه بگيرد، خداوند بدن او را بر آتش حرام مى كند.

6- هر روز هفتاد مرتبه ذکر « اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ» گفته شود. و در بعضى روایات “الْحَىُّ الْقَیُّومُ” پیش از “الرَّحْمنُ الرَّحیمُ” است و عمل به هر دو خوبست و از روایات استفاده مى‌شود كه بهترین دعاها و ذكرها در این ماه استغفار است و هر كس هر روز در این ماه هفتاد مرتبه استغفار كند مثل آن است كه هفتاد هزار مرتبه در ماه‌هاى دیگر استغفار كند.

7- صدقه دادن در این ماه اگرچه به اندازه نصف دانه خرمایى باشد، خوب است و خداوند بدن صدقه دهنده را بر آتش جهنم حرام می‌کند.

از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است كه آن حضرت در باب فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان؟ راوى عرض كرد یابن رسول الله چه ثوابی دارد كسى كه یك روز از شعبان را روزه بگیرد؟

حضرت فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست.

عرض كرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: صدقه دادن و استغفار . هر كس  در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند آن صدقه را رشد دهد همچنان كه یكى از شما شتر تازه متولد شده‌ای را تربیت مى‌كند تا آن كه در روز قیامت به صدقه دهنده برسد در حالتى كه به اندازه كوه اُحُد شده باشد.

8- در کل این ماه هزار بار ذکر « لا اِلهَ اِلا اللهُ وَلا نَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ » را كه ثواب بسیار دارد؛ گفته شود.

از جمله آن كه عبادت هزار ساله در نامه عملش نوشته شود.

aviny.com

 

برگزاری جشن عید مبعث

روز یکشنبه،97/01/26 جشن باشکوه عید مبعث در مدرسه علمیه حضرت ولی عصر(عج) برگزار شد. دراین مراسم سرکار خانم یوسف زاده ضمن ایراد سخنانی به بیان نعمت های الهی پرداخته ورسالت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم محبت و نعمت الهی بر بندگان دانستند.ایشان شخصیت و نسب حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم را معرفی نموده و در ادامه فرمودند :یکی از بهترین راه های تکامل روحی و فردی انسان ،خلوت با خداوند است…
 
سپس خانم تمدن به مدیحه سرایی پرداختند وپس از اقامه نماز ظهر و عصر،طلاب میهمان سفره اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین بودند.

کلام امیر علیه السلام خطبه 11



تزول الجبال و لا تزل! عضَ علی ناجذک. اعر الله جمجمتک. تد فی الارض قدمک. ارم ببصرک اقصی القوم، و غضَ بصرک، ان النصر من عند الله.


آموزش نظامی از منظر مولی علی علیه السلام:
اگر کوه¬ها از جا کنده شوند تو ثابت و استوار باش. دندان¬ها را بر هم بفشار. کاسه¬ی سرت را به خدا عاریت ده، پای بر زمین میخکوب کن، به صفوف پایانی لشکر دشمن بنگر، از فراوانی دشمن چشم بپوش، و بدان که پیروزی از سوی خدای سبحان است.
این سخنان را امام معصوم علیه السلام در جنگ جمل سال 36 هجری روز پنجشنبه 15 جمادی الآخر هنگام دادن پرچم به دست فرزندش محمد حنفیه فرمودند؛ جنگ جمل جنگ با خودی است، کسانی که به ظاهر هم کیش و آیین هستند، ادعای خدا باوری دارند و فریاد بر می¬آورند که برای اسلام جان می¬دهند و برای عمل به دستوراتش از هر کوششی کوناهی نمی¬کنند!
چگونه می¬شود که این همه ادعای دین¬داری در تشخیص امام و نائب پیامبر صلی الله علیه و اله عقیم می¬ماند و صف به صف در مقابل قرآن ناطق می¬ایستند! اینان کسانی هستند که پینه¬های پیشانی دلالت بر سجده¬های طولانی دارد و عبادت¬های بیشمار آنان را در جامعه خاص کرده است، حافظ قرآن هستند! اما آیا این همه در کنار قرآن و سجاده بودن بینشی صحیح هم به آن¬ها داده است؟! درایت و تعقل و فهمی که بتوانند در مشکلات و توطئه¬ها درست را از غلط و حق را از ناحق تشخیص دهند؟! نه چنین است!!! تاریخ شاهد است که دین اسلام از عابدان مقدس نمای بد فهم و یا حتی نفهم چه بسیار ضربه خورده است! نمی¬بینند، حق را ضایع می¬کنند و گمان هم می¬برند که کار درست انجام می¬دهند! تا جایی که امام صادق علیه السلام می¬فرماید:«قطع ظهری اثنان:عالم متهتک و جاهل متنسک، هذا یصد الناس عن علمه بتهتکه و هذا یصد الناس عن نسکه بجهله»« دو کس پشت مرا شکستند، دانشمند پرده¬ در و عابد نادان، آن یکی با زشت¬کاری¬های خود مردم را از علمش باز می¬دارد و این یکی با نادانی خود آن¬ها را از عبادتش باز می¬دارد»«میزان الحکمة، ج 8 . منیة المرید، ص 181». در این آشفته بازار تفکرات مختلف و القاهای نظرات ظاهرا زیبا و در باطن شیطانی، در این تبلیغات توجه به دنیا و اومانیسم و انسان خدایی، در این بیداد کردن تحریف¬های دین! چه کاری مهم¬تر از مبارزه با تمام جرثومه¬های فساد، تباهی، شهوترانی و استبداد و استئمار فکری، سیاسی ، اجتماعی و دینی می¬تواند باشد؟!!!
الان موقع جنگ است، جنگی نرم که استراتژی و برنامه می¬خواهد، برنامه¬ای که همه جانبه باشد، همه¬ی نیازها را پشتیبانی کند، شبهات را بتواند پاسخ بدهد، هماهنگ با علم روز معارف صحیح را بیان نماید، ایجاد حساسیت نکند و شوق و شور حرکت و به کمال رسیدن و پاکی و انسانیت را جلوه دهد. این نوع حرکت تلاشی خاص می¬طلبد که نوع آن را امیر المؤمنین علیه السلام بیان می¬کنند که:


1ـ باید در کارها و تصمیم گیری¬ها ثابت قدم باشید هیچ چیز نتواند شما را متزلزل کند.
2ـ کاسه¬ی سرت را به خدا بسپار! چگونه می¬شود که انسان کاسه¬ی سرش را به خدا بسپارد؟

الا اینکه توکل به خدا کند که و علی الله فالیتوکل المؤمنون« باید مؤمنان به خدا توکل کنند»«سوره ، آیه » یا خداوند در سوره¬ی طلاق می¬فرماید و «من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شئ قدرا»« و هر کس تقوی پیشه کند خداوند راه خروج از مشکلات و سختی¬ها را به او می¬دهد و و از جایی که گمان نمی¬کند به او روزی می¬دهد و کسی که به خدا توکل کند پس خدا برای او کافی است که خدا امرش( بر همه عالم) نافذ و روان است و بر هر چیز قدر و اندازه¬ای مقرر داشته است».انسان در زندگی روزمره با مسائل مختلفی روبرو می-شود که برای هر کدام از آن¬ها باید یک عکس العمل مناسبی انجام دهد و بدون توکل به یک منبع عالم قادر غنی که انسان بتواند با خیال راحت به او تکیه کند، اما دلهره¬ها، نیازها و خواسته¬های مختلف اجازه نمی¬دهد انسان با طیب خاطر تصمیم بگیرد و مطابق آن عملی درست انجام دهد. کلید موفقیت فقط و فقط بر تکیه بر خداست آن هم به نوعی خاص! به نحوی باید اعتماد و تکیه بر خدا عمیق باشد که بتوانی در قبال فرامین و دستورات الهی حاضر به جان دادن باشی!
3ـ مراقب وسوسه¬های شیطان باید بود زیرا شیطان به انحاء مختلف در منحرف کردن انسان تلاش می¬کند، حضرت علی علیه السلام کارهای شیطان را تشریح می¬کنند که:


1ـ شیطان منحرفان را دام خود قرار می¬دهد.
2ـ در دل¬های آن¬ها تخم می¬گذارد.
3ـ جوجه¬های خود را در دامان آن¬ها پرورش می¬دهد.
4ـ شیطان با چشم¬های آن¬ها می¬نگرد.
5ـ با زبان¬های آن¬ها سخن می¬گوید.
6ـ به واسطه¬ی آن¬ها شیطان بر مرکب گمراهی سوار می¬شود.
7ـ کردارهای زشت را در نظرشان زیبا جلوه می¬دهد به نحوی که در حکومت شیطان شریک می¬شوند و با زبان شیطان سخن باطل می¬گویند.


آنچه از این توصیف¬ها به ذهن متبادر می¬شود آن است که باید مراقب بود به واسطه¬ی متابعت از هوی و هوس¬ها تحت تصرف شیطان قرار نگرفت تا او بتواند از انسان به عنوان منبع مقاصد خود استفاده کند.
پس باید محکم بود و مصمم، از دشمن نهراسید ، با نیرویی وصف ناشدنی به صفوف دشمن نگاه کرد و دل به پروردگار سپرد و امید به نصرت الهی بست. ثابت قدم بود و حرکت کرد.

برگزاری مراسم سوگواری شهادت امام موسی کاظم علیه السلام

روز چهارشنبه ۹۷/۰۱/۲۳ مراسم سوگواری سالروز شهادت امام موسی کاظم علیه السلام در مدرسه علمیه حضرت ولی عصر(عج) برگزار شد.

در این مراسم ابتدا سرکار خانم یوسف زاده به بیان عظمت ماه مبارک رجب و اعمال آن پرداخته و سپس نکاتی را پیرامون شخصیت و زندگی امام موسی کاظم علیه السلام بیان کردند.

مراسم با مداحی سرکار خانم فرج الله زاده و پذیرایی از طلاب پایان یافت.

بعثت انبیاء از نگاه وحی و عقل

 

مسائل و مباحث كلامى و اعتقادى از جهت روش شناسى، يكسان نيستند. پاره‌اى از آنها فقط با استدلال عقلى و برخى ديگر فقط با دلايل نقلى و دسته سوم، با براهين عقلى و دلايل نقلى اثبات‌پذيرند.

مسئله ضرورت بعثت انبياء تنها با برهان عقلى اثبات می‌شود.

اگر با آيات و روايات و دلايل نقلى به اثبات آن بپردازيم، مشكل دور لازم می‌آيد؛ زيرا در اين صورت اثبات ضرورت بعثت انبياء بر آيات و روايات توقف دارد و اثبات حجّيت آيات و روايات نيز به ضرورت بعثت انبياء متوقف است.
اين مطلب مورد اتفاق متكلمان شيعه و معتزله است؛ ولى اشاعره كه منكر حسن و قبح عقلى‌اند به استدلال عقلى در اين مسئله توجه نكردند، زيرا لازمه اين استدلال قبول حسن و قبح عقلى است.


شايان ذكر است كه تمسك ما به آيات قرآن و روايات پيشوايان دين در مسئله ضرورت بعثت انبياء ، از باب تعبد و استدلال به دلايل نقلى نيست، بلكه گاه می‌توان از اين آيات و روايات براهين عقلى استخراج كرد. به عبارت ديگر، با نگاه بيرون دينى به قرآن، نيازمندى به پيامبر را به صورت عقلى می‌پذيريم؛ به هر حال، قرآن از زواياى گوناگونى بعثت انبياء را لازم و ضرورى شمرده است و مسائلى همچون: تثبيت و تكميل توحيد، اميدوارى به قيامت، رفع اختلاف، فصل خصومت، اجراى عدالت در جامعه بشرى، اتمام حجت، تزكيه، تعليم كتاب و حكمت و … را به عنوان فلسفه بعثت پيامبران بيان کرده است.

ادامه »

خرد و خردورزی از نظر امام موسی کاظم(ع)


عقل، نعمت الهی
عقل در لغت به معناى حبس و امساك آمده است. عاقل را از آن رو عاقل گفته‌اند كه خود نگهدار بوده، خويشتن را از رفتن به دنبال هواهاى نفسانى باز مى‌دارد. عقل مايه امتياز انسان از حيوان و به معناى فهم و ضدّ حماقت نيز آمده است.(ابن منظور، لسان العرب، ج 9، ص 326، «عقل»)
علامه طباطبایی درباره اصطلاح قرآنی و فلسفی عقل نوشته است: با توجّه به معناى اصلى عقل كه بستن و امساك است، بر ادراك با اين خصوصيّت نيز عقل اطلاق مى شود و همچنين مدركات انسان و قوّه اى كه به وسيله آن انسان بين خير و شرّ و حق و باطل تميز مى دهد، عقل ناميده مى‌شود و مقابل آن جنون، سفاهت، حماقت و جهل است كه هر كدام به اعتبارى است.(الميزان، ج 2، ص 247)
البته واژه عقل به شکل مصدری در قرآن كريم به كار نرفته، ولى برخى از مشتقّات آن مانند «يعقل»، «عقلوا»، «يعقلون» و «تعقلون» آمده است؛ زیرا داشتن عقل، زمانی اهمیت واقعی خود را می‌یابد که مورد کاربرد باشد و صاحب خرد و عقل آن را در زندگی خویش به کار گیرد. از این رو الفاظ ديگرى كه به نوعى بيانگر کاربردهای عقل در زندگی است با توجه به مرتبه یا مراتب و سطح کاربرد آن در قرآن آمده است. به عنوان نمونه در قرآن عقلی که مورد استفاده قرار گرفته با توجه به نوع کاربرد و سطح آن با الفاظ و واژگانی مانند: «قلب»، «فؤاد»، «افئده»، «الالباب»، «النّهى» و «حجر» نام گذاری می‌شود. در حقیقت اطلاق هر يك از این الفاظ به سطح و یا مرتبه و نوع کاربرد عقل به جهت خاصّى است كه در آن لحاظ شده است.


مراتب تعقل در قرآن و روایات
«لُبّ» به معنای مغز خالص هر چیز به شکل «اولوا الالباب»(بقره، آیات 179 و 197 و 269؛ آل عمران، آیات 7 و 190) در شانزده مرتبه در آیات قرآن، «نُهی» به معنای بازداشتن از زشتی و بدی به شکل «أُولِی النُّهی»(طه، آیات 54 و 128)، «حجر» به معنای حفظ، منع و محدود سازی و مرزبندی، به شکل «ذِی حِجْرٍ»(فجر، آیه 5)، «قلب» به معنای خالص و شریف هر چیز(حج، آیه 46؛ 32 و 33)، «حلم» به معنای ضبط و مهار هیجانات و غضب به شکل « أَحْلامُهُمْ» (طور، آیه 32)، «حجی» به معنای پوشش و ستر از بدی و زشتی به شکل «ذی حجی» (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 1، ص 168 / مسند الامام الکاظم(ع) ، ج 1، ص 248)،

«فهم» به معنای ادراک و در بند کردن(مانند فقره 1، روایت هشام از امام موسی کاظم: یا هشام، إِن اللهَ تَبارَکَ و تعالی بَشَّرَ اهلَ العقل و الفَهْم فِی کِتابِهِ) ، «مُسکَه» به معنای امساک و خودداری (طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج 2، ص 314، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، 1403)، «کیاست» به معنای ظرف و کیسه تجربیات و زیرکی(فقره 12 روایت امام موسی کاظم: یا هشام، ان لقمان قال لابنه: تواضع للحق تکن اعقل الناس و ان الکیس لَدَی الحق یسیرٌ.)، و مانند آنها الفاظی است که به مراتب تعقل دلالت می‌کند.


در مقابل تعقل در سطوح مختلف، برای مراتبی از بی‌خردی الفاظی خاص بکار رفته است از جمله جهالت (البته نه به معنای نادانی در برابر دانایی و علم)، در آیاتی مانند آیه 67 سوره بقره و 35 سوره انعام و 199 سوره اعراف و 46 سوره هود، سفاهت(بقره، آیه 130)، حماقت (فقره 31 روایت هشام ازموسی کاظم) و جنون(ذاریات ، آیه 22؛ سباء، آیه 46).
عقل به عنوان یک وسیله پسندیده مطرح است اما آنچه عقل را با اهمیت و ارزشمند می‌کند نوع کاربرد و سطح و مرتبه آن است. از همین رو به نقش عقل در زندگی توجه ویژه‌ای مبذول شده تا این گونه اهمیت عقل و ارزش آن به عنوان یک نعمت عظیم الهی به درک شود.
از نظر قرآن تا زمانی که از عقل به عنوان یک ابزار و وسیله اصلی در شناخت حقایق استفاده نشود، این عقل ارزشی نخواهد داشت. پس زمانی که عقل برای این منظور به کار گرفته می‌شود، ارزشمند می‌شود. (یونس، آیه 16؛ روم، آیات 24 و 30؛ لقمان، آیه 20)


از کاربردهای مهم عقل که به آن ارزش و اهمیت می‌بخشد می‌توان به نيروى ادراكى و تعقّل انسان(مومنون، آیه 78)، ابزارى براى شناخت ربوبيّت خدا(رعد، آیات 3 و 4؛ حج، آیه 8)، وسيله تشخيص ارزش‌ها و پيدا كردن زندگى بهتر و برتر(قصص، آیه 60)، ابزار و وسیله پيشگيرى از نابكاريها(طه، آیه 128)، ابزار تشخيص حسن و قبح افعالى(بقره، آیه 44؛ انعام، آیه 151)، ابزار تشخيص قبح و زشتى اعمال بسيار زشت و فواحش(انعام، آیه 151)، ابزار تشخيص خوبيها از بديها(بلد، آیه 4 و 10) و مانند آن‌اشاره کرد.
در آیات و روایات از جایگاه عقل بسیار سخن به میان آمده است. امام موسی کاظم(ع) آن را حجت باطنی خدا در کنار حجت ظاهری خدا یعنی پیامبران قرار داده و فرموده است: إِنَّ للهِ عَلَی النّاسِ حُجَّتَینِ، حُجَّهًْ ظاهِرَهًْ وَ حُجَّهًْ باطِنَهًْ، فَأمّا الظّاهِرَهًْ فَالرُّسُلُ وَ الاَنْبِیاءُ وَ الاَئِمَّهًْ وَ أَمَّا الْباطِنَهًْ فَالْعُقُولُ؛ همانا برای خداوند بر مردم دو حجّت است، حجّت آشكار و حجّت پنهان، امّا حجّت آشكار عبارت است از: رسولان و پیامبران و امامان؛ و حجّت پنهانی عبارت است از عقول مردمان.(کلینی ، کافی ، ج 1 ، ص 16)


البته همان طوری که روشن است و از آیات و روایات نیز بر می‌آید، به کارگیری عقل است که آدمی را با حقانیت سخنان پیامبران و وحی و نیز پذیرش آن آشنا و آماده می‌سازد. از همین رو نوعی تقدم برای خردورزی مطرح است؛ زیرا تا خردورزی نباشد نمی‌تواند به این حقانیت دست یافت و از وحی و پیامبران پیروی کرد. لذا امام موسی کاظم(ع) می‌فرماید: خداوند پیامبران و فرستادگانش را به سوی بندگانش برنیانگیخته، مگر آنكه از طرف خدا تعقّل كنند. پس نیكوترینشان از نظر پذیرش، بهترینشان از نظر معرفت به خداست، و داناترینشان به كار خدا، بهترینشان از نظر عقل است، و عاقل‌ترین آنها، بلند پایه‌ترینشان در دنیا و آخرت است.(کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 20)


پس حجت ظاهری برای برانگیختن عقلها است و اگر عقل به کار گرفته نشود اصولا نمی‌توان حقیقت را شناخت و به معرفت و ادراکی دست یافت؛ زیرا این عقل است که تنها قوه ادراکی و فهم بشر را تشکیل می‌دهد.
از نظر امام موسی کاظم(ع) عقل و تعقل آنچنان اهمیت دارد که نمی‌توان چیزی را در کنار و هم سنگ عقل قرار داد. ایشان در سخنان بسیار از جمله همین حدیث طولانی که خطاب به هشام دارد، ابعاد گوناگون عقل و تعقل و کاربردهای آن را بیان می‌کند.

ادامه »

غریب بغداد (ویژه نامه شهادت امام موسی کاظم علیه السلام)

 

شناسنامه امام موسی بن جعفر علیهما السلام
امام موسی بن جعفر علیه السلام در سپیده دم روز یکشنبه یا سه شنبه هفتم صفر سال 128 یا 129 هجری قمری در «ابواء» - محلی میان مکه و مدینه - از کنیزی از سرزمین بربر (مغرب) یا اندلس (اسپانیا) به نام «حمیده» معروف به «حمیده بربریه، حمیده مغربیه، حمیده مصفاة» زاده شد و شهادت آن حضرت بنا بر قول مشهور در 25 رجب سال 183 ه . ق و به نقلی 186 ه . ق در بغداد در زندان هارون الرشید و به دستور وی بوده است. کنیه امام هفتم شیعیان جهان، ابوالحسن، ابوالحسن الاول، ابوالحسن الماضی، ابو ابراهیم، ابو اسماعیل، ابو علی و لقب آن بزرگوار، عبد صالح، راهب بنی هاشم، الامین، الصابر، زین المجتهدین، باب الحوائج،…و مشهورترین آن «کاظم» و در لوح محفوظ «المنتخب» است. امام موسی بن جعفر دارای قامتی استوار، اندامی لاغر، چهره ای زیبا و گندمگون، ریشی انبوه و مشکین بود. نقش نگین انگشتری اش «حسبی الله» و یا «الملک لله وحده» بود.

اوضاع اجتماعی و سیاسی عصر امام موسی کاظم علیه السلام
از سال 148 که امام صادق(ع) به شهادت رسید دوران امامت حضرت کاظم آغاز گردید. آن حضرت در این دوران با خلفای زیر معاصر گردید:منصور دوانیقی (136 – 158) محمد معروف به مهدی ( 158 – 169) هادی (169 – 170) هارون (170 193) هنگام رحلت امام صادق(ع) منصور دوانیقی خلیفه ی ستمگر عباسی، در اوج قدرت و تسلط بود. منصور برای تثبیت پایه های حکومت خود انسان های فراوانی را به قتل رسانید، او در این راه نه تنها شیعیان، بلکه فقها و شخصیت های بزرگ جهان تسنن را نیز که با او مخالفت می ورزیدند سخت مورد آزار قرار می داد.

سیره سیاسی امام موسی کاظم علیه السلام
امام موسی ابن جعفر(ع) مناظرات گوناگونی با هارون الرشید خلیفه عباسی داشته اند که در قسمتی از آن طرد حکومت هارونی و آرمان تشکیل حکومت الهی به رهبری امامان معصوم به صراحت بیان شده است. در تاریخ می خوانیم: روزی هارون به امام کاظم می گوید که مرزهای فدک را معلوم کن تا آن را به تو برگردانم. امام(ع) از جواب امتناع می کند. هارون پیوسته اصرار می ورزد. امام(ع) می فرماید: من آن را جز با حدود واقعی اش نخواهم گرفت. هارون که به اصرار خواستار تعیین حدود می شود. امام می فرماید: اگر من حدود آن را باز گویم مسلما موافقت نخواهی کرد. هارون سوگند یاد می کند که درصورت تعیین حدود آن را برمی گردانم. امام(ع) فرمود: اما حد اول آن سرزمین عدن است. در این هنگام هارون چهره اش دگرگون گشت و با شگفتی گفت: ادامه بده. امام(ع) فرمود: و حد دوم آن سمرقند است. برای بار دوم ناراحتی هارون بیشتر گشت. امام فرمود و حد سوم آن آفریقا.

در حالی که صورت هارون از شدت ناراحتی سیاه شده بود، حضرت فرمود: و حد چهارم آن سواحل دریای خزر و ارمنستان. حضرت حدود کشور اسلامی که آن روز، هارون برآن حکومت داشت بیان کرد. هارون گفت: پس چیزی برای ما باقی نماندبرخیز جای من بنشین. امام فرمود: من به تو گفتم، اگر حدود آن را تعیین کنم هرگز آن را نخواهی داد.

 

سیره هدایتی امام موسی کاظم علیه السلام
از سال 148 ه.ق که امام صادق علیه السلام به شهادت رسید، بنا بر وصیت و نص پدر تا سال 183 ه.ق عهده دار سرپرستی و امامت شیعیان گردید و دوران 35 ساله امامتش در محیطی پراختناق و خفقان و همراه با تقیه گذشت. در چنین محیطی، حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام علاوه بر مسئولیت امامت و رهبری جامعه اسلامی، موفق به تربیت شاگردان زیادی گردید و با وجود اختناق حاکم، عده زیادی از دانشمندان و بزرگان شیعه از علم و دانش آن حضرت استفاده کردند و روایات زیادی را در زمینه های مختلف از آن بزرگوار نقل نمودند. کثرت روایات فقهی ایشان بعد از امام باقر و امام صادق علیهما السلام مؤیدی بر این ادعا است.

سیره اخلاقی و عبادی امام موسی بن جعفر علیهما السلام
زیاد بن ابی سلمة از دوستداران امام کاظم «علیه السلام» بود، ولی با دستگاه هارون الرشید نیز ارتباط داشت. روزی امام او را دید و از او پرسید: شنیده ام تو برای هارون الرشید کار می کنی و با آنان همکاری داری؟! گفت: بله سرورم! امام پرسید: چرا؟ عرض کرد: مولای من! من تهیدستی آبرومندم. مجبورم برای تأمین نیازهای خانواده ام کار کنم. امام با چهره ای عبوس گفت: اما اگر من از بلندی بیفتم و قطعه قطعه شوم، برایم بهتر است که عهده دار کاری از کارهای ظالمان شوم یا گامی بر روی فرش های آنان گذارم، مگردر یک صورت. می دانی آن در چه صورتی است؟ گفت: نه فدایت شوم! امام گفت: من هرگز با آنان همکاری نمی کنم مگر آن که یا غمی را از دل مؤمنی با رفع مشکلش بردارم یا با پرداختن قرض او، ناراحتی را از چهره اش بزدایم. ای زیاد! بدان پروردگار کمترین کاری که با یاوران ظالمان انجام می دهد این است که آنان را در تابوتی از آتش قرار می دهد تا روز حساب باز رسد. ای زیاد! هرگاه عهده دار شغلی از شغل های این ظالمان شدی، به برادرانت نیکی کن تا کفاره این کارت باشد. وقتی قدرتی به دست آوردی بدان خدای تو نیز در روز قیامت قدرت دارد و بدان که نیکی های تو می گذرد و ممکن است دیگران آن را فراموش کند، ولی در نزد خدا و برای روز قیامت تو باقی خواهد ماند.

رنج ها و مصیبت های امام موسی بن جعفر علیهما السلام
امام کاظم(ع) در شرایط دشوار حکومت عباسیان می زیست که دستگیری و آزار هواداران اهل بیت، سیاست رایج خلفا بود و طبیعی بودکه آن حضرت نیز، از سوی هارون الرشید، دچار زندان و شکنجه گردد. به گواهی تاریخ، امام موسی بن جعفر(ع)، قربانی بیم و هراسی شد که هارون نسبت به از دست دادن حکومت خویش داشت، نیز قربانی سخن چینی ها و گزارشهای دروغ بدخواهان و متملقان گردید.

سندی بن شاهک، رئیس پلیس هارون در بغداد بود، بسیار خشن و سختگیر و سنگدل واز جلادان و آدم کشان بود. سندی حضرت را تحویل گرفت، به کند و زنجیر بست، بر او سخت گرفت و حتی امام را مورد توهین و ضرب قرار داد و در نهایت، امام را به شهادت رساند، با خرمای زهرآلود، حضرت را مسموم کرد. پس از سه روز، روح پاک امام، از جسد مطهرش پرگشود و امام در 25 رجب سال 183 هجری به خدا پیوست و آسمان بغداد، با غروب این خورشید فروزان، تیره گشت.

 

برگی از دفتر فضائل امام موسی کاظم علیه السلام
موسی بن جعفر علیه السلام در قدر و مقام بزرگوارترین فرزندان حضرت صادق علیه السلام و در مرتبه والاتر از آنان بود و آوازه بزرگواری اش بیش از برادران بود. در زمان آن حضرت با سخاوت تر و گرامی تر و خوش معاشرت تر از او دیده نشد، و در عبادتْ سرآمد مردم آن زمان و پرهیزکارترین آنان و در جلالت مقام و فهم و دانش برتر از همگان بود.

و عموم شیعیانِ پدرش امام صادق علیه السلام معتقد به امامت آن بزرگوار گشته و سر تعظیم در برابرش فرود آورده، تسلیم دستورات او شدند و از پدر بزرگوارش درباره امامت و جانشینی آن جنابْ نصوص و روایات و اشاره های زیادی روایت کرده اند و معالم و فرامین دین خود را از او گرفتند و آنقدر نشانه و معجزات از آن حضرت روایت کرده اند که موجب قطع بر حجّیت و امامت او خواهد شد.

داستان هایی از امام موسی کاظم علیه السلام
امام کاظم در زمینی که متعلق به شخص خودش بود مشغول کار و اصلاح زمین بود. فعالیت زیاد عرق امام را از تمام بدنش جاری ساخته بود. علی بن ابی حمزه بطائنی در این وقت رسید و عرض کرد: «قربانت گردم، چرا این کار را به عهده دیگران نمی گذاری؟»

- چرا به عهده دیگران بگذارم؟ افراد از من بهتر همواره از این کارها می کرده اند.

- مثلا چه کسانی؟

- رسول خدا و امیر المؤمنین و همه پدران و اجدادم. اساسا کار و فعالیت در زمین از سنن پیغمبران و اوصیای پیغمبران و بندگان شایسته خداوند است.

در سایه سار کلام نورانی امام کاظم علیه السلام
لَا تَمْنَحُوا الْجُهَّالَ الْحِكْمَةَ فَتَظْلِمُوهَا وَ لَا تَمْنَعُوهَا أَهْلَهَا فَتَظْلِمُوهُم‏ حکمت را به افراد نادان نیاموزید؛ زیرا به آن ستم می کنید و از اهلش دریغ ندارید که به آن ستم روا داشته اید. عَلَيْكَ بِالرِّفْقِ فَإِنَّ الرِّفْقَ يُمْنٌ وَ الْخُرْقَ شُؤْمٌ إِنَّ الرِّفْقَ وَ الْبِرَّ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ يَعْمُرُ الدِّيَارَ وَ يَزِيدُ فِي الرِّزْق‏ نرم خو و ملایم باش؛ زیرا نرمش، نیکو و کج خلقی، شوم و مذموم است، به درستی که نرمش و نیکوکاری و خوش اخلاقی، خانه را آباد می کند و بر روزی می افزاید. أَفْضَلُ مَا يَتَقَرَّبُ بِهِ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ بِهِ الصَّلَاةُ وَ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ وَ تَرْكُ الْحَسَدِ وَ الْعُجْبِ وَ الْفَخْر برترین چیزی که بنده به وسیله آن به خداوند نزدیک می شود، پس از شناخت خدا نماز و نیکی به پدر و مادر و ترک حسد و خودپسندی و تکبر است.

یاران و شاگردان امام موسی بن جعفر علیهما السلام
گروه کثیری از عالمان و راویان حدیث، پیرامون امام موسی کاظم(ع) گرد آمدند و آن حضرت با توانایی بسیار آراء خردمندانه ای در دانش های گوناگون دینی ابراز کرد.

با آنکه صدها نفر از محضر پر فیض امام موسی کاظم(ع) بهره برده و اخبار و احادیث او را نقل می کردند، اما در میان اصحاب، حدیث هیجده نفر به صدق و امانت مشهور گردیده و منقولات آنان مهر اعتبار و اطمینان خورده و همگان بر صدق گفته هایشان اعتراف کرده اند. شش نفر از آنان شاگردان امام باقر(ع)، شش نفر از اصحاب امام صادق(ع) و بقیه هم از خواص تربیت یافتگان حضرت امام کاظم(ع) بوده اند. اسامی آنان به این شرح است: یونس بن عبدالرحمن، صفوان بن یحیی، محمد بن ابی عمیر، عبدالله بن المغیره، حسن بن محبوب السراد، احمد بن ابی نصر بزنطی. به این افراد اصحاب اجماع می گفتند. شاگردان زبده دیگری در مکتب علمی - تربیتی و سرشار از معنویت هفتمین امام پرورش یافتند از جمله؛ محمد بن خلاد، عبدالرحمن بجلی، علی بن جعفر، اسحاق بن عمار صیرفی، اسماعیل بن موسی بن جعفر، حسین بن علی بن فضال، داود رقی، عبدالسلام بن صالح حصروی، موسی بن بکیر و اسماعیل بن مهران.

در حریم کاظمین علیهماالسلام
زیارت امام هفتم به زیارت رسول اکرم تشبیه شده است؛ از جمله در حدیثی از امام رضا (ع) چنین آمده است:

«من زار قبر أبی ببغداد کان کن زار قبر رسول الله و قبر امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، إلا أنّ الرسول و لأمیرالمؤمنین صلوات الله علیهما فضلهما؛ کسی که قبر پدرم را در بغداد زیارت کند، مانند کسی است که قبر رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع) را زیارت کرده، جز برتری رسول خدا و امیرمؤمنان که به جای خود محفوظ است. عن داود الصیرفی قال: قلت له -ابالحسن العسکری(ع): إنّی زرت أباک و جعلت ذلک لک؛ فقال: «لک من الله اجر و ثواب عظیم و منّا المحمدة» داود صیرفی گوید: به امام هادی (ع) عرض کردم: من پدر شما را زیارت نمودم و ثواب آن را به شما هدیه کردم؛ امام (ع) فرمود: برای تو اجر و پاداش بسیاری است و ما هم سپاس گزار خواهیم بود.

کتابشناسی امام کاظم علیه السلام
امام موسی بن جعفر (ع) اسطوره مبارزه و قهرمان مقاومت و پایداری عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، قم، انتشارات نوید اسلام، بی تا، رقعی، 286 ص.

امام موسی کاظم(ع) مصطفی زمانی (1356 1411 ق)، قم، بنیاد فرهنگی اسلام، 1370، رقعی، 147 ص.

امام موسی کاظم(ع) گروه کودکان و نوجوانان، بازنویسی: مهدی رحیمی، چاپ دوم، تهران، بنیاد بعثت، 1374، رقعی، 92 ص.

امام موسی کاظم (ع) سید کاظم ارفع، تهران، موسسه انتشاراتی فیض کاشانی، 1370، رقعی، 67 ص (از سری سیره عملی اهلبیت 9)

بدایع الانوار فی احوال سابع الائمه الاطهار میرزا سید مهدی حسینی وکیل(ملقب به بدایع نگار) (م 1279 ق)، چاپ تهران، 1306 ق، وزیری، 341 ص (چاپ سنگی).

بر امام صادق و امام کاظم (ع) چه گذشت؟ سید محمد حسن موسوی کاشانی، قم [انتشارات زاهدی]، 1373 ش / 415 ق، وزیری، 223ص.

hawzah.net

ماه ذخیره‌گیری معنوی

توصیه‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره استفاده از فرصت ماه رجب

آنچه در پی می‌آید مجموعه‌ای از توصیه‌های رهبر معظم انقلاب درخصوص ضرورت بهره‌گیری حداکثری از معنویات ماه رجب است که درمناسبت‌های مختلف بیان شده است. خبرگزاری ایکنا آن را به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای منتشر کرده و ما آن را تقدیم خوانندگان عزیز می‌کنیم.


اولین چیزی که باید  در ماه رجب مورد توجه قرار گیرد
ایام ماه مبارک رجب است. اولین چیزى که در این ایام و بعد در ایام ماه مبارک شعبان، بالاخره در پله‌ سوم و بالاتر در ماه مبارک رمضان باید مورد توجه یکایک ما قرار بگیرد - هر جا هستیم - اصلاح خود و زدودن غفلت‌ها و ظلمت‌ها از دل خود باید باشد؛ اصل این است. همه‌ این ماجراها و کشمکش‌هایى که در زندگى بشر، در بعثت انبیاء، در مبارزات اجتماعى و سیاسى و نظامى‌اى که پیغمبران الهى با دشمنان خدا داشتند - رنجها، محنتها، شادى‌ها، پیروزى‌ها، شکستها، همه و همه - مقدمه‌ این است که انسان بتواند در هنگام عبور از این مرزى که ناگزیر باید از آن عبور کرد - یعنى مرز زندگى مادى و حیات اخروى و دائمى - شادمان باشد، خرسند باشد، حسرت‌زده نباشد؛ همه‌ حرفها براى این است. اگر گفته‌اند اخلاق خوب داشته باشید، اگر گفته‌اند عمل به این مقررات داشته باشید، اگر گفته‌اند مبارزه کنید، اگر گفته‌اند عبادت کنید، همه براى این است که این ماده‌ خامى را که به ما سپرده شده است، به کیفیت مطلوب و محصول بهینه برسانیم و از این دروازه خارج کنیم؛ براى این است که این صفحه‌ سفیدى که به ما سپردند تا آن را با اعمال خود منقش کنیم، با نقش زیبائى، با نقش مطلوبى از آب در بیاوریم و روى دست بگیریم و برویم. همه چیز آنجاست، سرنوشت آنجاست؛ اینها مقدمه است. در این اردوگاهى که ما امروز در آن مشغول تمرین هستیم، براى اینکه تا یک جائى این تمرین به کار ما بیاید، باید سعی‌مان بر این باشد که در این اردوگاه از حداکثر فرصتها استفاده کنیم؛ نگذاریم غنیمتى از دست برود، سرمایه‌اى سوخت و سوز بشود و چیزى در مقابل آن عائد نشود.


اینى که فرمودند: «انّ الانسان لفى خسر»، خسر یعنى همین؛ یعنى سرمایه‌سوز شدن، از دست رفتن سرمایه. همه‌ ما هر لحظه در حال از دست دادن سرمایه هستیم. سرمایه چیست؟ عمر ماست. لحظه به لحظه من و شما داریم این سرمایه را از دست می‌دهیم. امروز ما نسبت به دیروز بخش دیگرى از سرمایه را باز از دست داده‌ایم. در این عمر چند ده ساله مثلاً، لحظه به لحظه در حال سوختنِ این شمع است؛ در حال نابود شدنِ این سرمایه است. در مقابل او چه به دست مى‌آوریم؟ این مهم است. «الّا الّذین امنوا و عملوا الصّالحات و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر». اگر ایمان بود، عمل صالح بود - که بخشى از عمل صالح هم که مهم‌تر است، این است که تواصى به حق بود، تواصى به صبر بود - آن وقت این سرمایه رفته است، اما چیز بهترى جاى آن را خواهد گرفت. مثل اینکه شما پولتان را برمی‌دارید، می‌روید بازار؛ از بازار که مى‌آئید بیرون، این پول از دست رفته است و دیگر توى جیب شما نیست؛ مهم این است که در مقابلش چه با خودتان آوردید؛ از این بازار دست خالى برنگشته باشید.
* بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى03/۰۴/۱۳۸۸

ماه رجب، ماه استغفار است این فرصت را مغتنم بشماریم
ماه رجب فرصت خوبى است؛ ماه دعاست، ماه توسل است، ماه توجه است، ماه استغفار است. دائم هم باید استغفار کنیم. هیچ کس هم خیال نکند که من از استغفار مستغنى‌ام. پیغمبر خدا می‌فرماید که: «انّه لیغان على قلبى و انّى لأستغفر اللَّه فى کلّ یوم سبعین مرّة». بلاشک پیغمبر هم حداقل روزى هفتاد مرتبه استغفار می‌کرد. استغفار براى همه است؛ بخصوص ماها که در این تحرکات مادى، در این دنیاى مادى غرقیم و آلوده‌ایم. استغفار بخشى از این آلودگى را پاکیزه می‌کند و از بین میبرد. ماه استغفار است؛ ان‌شاءاللَّه فرصت را مغتنم بشماریم.
* بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى03/۰۴/۱۳۸۸

شستشوئى کن و آنگه به خرابات خرام
لازم می‌دانم برادران و خواهران عزیز را، مخصوصاً جوانها را توجه بدهم به اهمیت ماه رجب. از این مناسبتها و از این خصوصیاتِ مربوط به ایام و شهور نمی‌شود به‌آسانى صرفنظر کرد. بزرگان و اهل معنا و اهل سلوک، ماه رجب را مقدمه‌ ماه رمضان دانسته‌اند. ماه رجب، ماه شعبان، یک آمادگاهى است براى اینکه انسان در ماه مبارک رمضان - که ماه ضیافت الهى است - بتواند با آمادگى وارد شود. آمادگى به چیست؟ در درجه‌ اول، آمادگى به توجه و حضور قلب است؛ خود را در محضر علم الهى دانستن، در محضر خدا دانستن«سبحان من احصی کل شی علمه» همه‌ حالات خود را، حرکات خود را، نیّات خود را، خطورات قلبى خود را در معرض و محضر علم الهى دانستن؛ در درجه‌ اول، این مهم است؛ و اگر این حاصل شد، آن وقت توجه ما به کارهایمان، به حرفهایمان، به رفت‌وآمدهایمان، به سکوتمان، به گفتنمان بیشتر خواهد شد؛ توجه می‌کنیم که چه می‌گوئیم، کجا می‌رویم، چه اقدامى می‌کنیم، علیه چه‌کسى حرف می‌زنیم، به نفع چه‌کسى حرف می‌زنیم. وقتى انسان خود را در محضر الهى دانست، بیشتر متوجه کارها و حرکات و رفتار خود می‌شود. عمده‌‌اشکالات ما به خاطر غفلتى است که از رفتار و اعمالِ خودمان می‌کنیم. وقتى انسان از حال غفلت خارج شود، توجه کند که دارد دیده می‌شود، محاسبه می‌شود:«انا کنا نستنسخ ما کنتم تعملون» همه‌ حرکات او، کارهاى او در محضر پروردگار است، طبعاً مراعات می‌کند. با این حالت، با یک طهارتى، با یک نزاهت و پاکیزگى‌اى، انسان وارد ماه رمضان شود - «شستشوئى کن و آنگه به خرابات خرام»؛ شستشوکرده وارد ماه رمضان شود - آن وقت در محضر ضیافت الهى حداکثر بهره را خواهد برد. ماه رجب را با این چشم نگاه کنید.
* بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم‌ 25/۰۲/۱۳۹۲

توجه به توحید و عظمت الهی
در دعاهاى ماه رجب که از ائمه (علیهم‌السّلام) مأثور است، انسان وقتى نگاه می‌کند، مى‌بیند بیشتر این دعاها ناظر به جهات توحیدى است؛ پرداختن به عظمت الهى، به صفات الهى، خود را در مقابل این عظمت مشاهده کردن، راه روشن را به سوى پروردگار شناختن، دانستن و به آن میل و رغبت پیدا کردن. یکى از خصوصیات دعاهاى ماه رجب این است: توجه دادن به توحید، توجه دادن به خدا، به اسماء و صفات الهى. این ماه را باید قدر دانست. اول این ماه، متبرک است به ولادت امام باقر(ع)؛ آخر این ماه، متبرک است به بزرگترین حادثه‌ تاریخ؛ یعنى بعثت پیغمبر(ص).
* بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم‌ ۲۵/۰۲/۱۳۹۲

از فرصت اعتکاف استفاده کنید
در نیمه‌ این ماه (ماه رجب)، جوانان ما سال‌هایى است که این سنت حسنه را در کشور رایج کرده‌اند؛ سنت اعتکاف را، رفتن در مساجد را، روزه گرفتن را. واقعاً چقدر منظره‌ زیبا و معطّرى است که جمع کثیرى از جوان‌هاى ما برخلاف سیره‌ متعارف جوان‌هاى دنیا که غرق در شهوات و تمایلات نفسانى هستند، روزها و شب‌هایى را روزه بگیرند؛ بروند در یک مسجدى بنشینند، اعتکاف کنند؛ شب و روزشان را ذکر و فکر و شنیدن معارف الهى و شنیدن احکام و مذاکره‌ علم حقیقى - که علم توحید است - قرار دهند؛ این خیلى چیز مهمى است. اینها از برکت انقلاب است. قبل از انقلاب، ما در این ایام نیمه‌ ماه رجب ندیده بودیم یا خیلى به‌ندرت می‌دیدیم که کسانى بروند اعتکاف کنند. غالباً همه‌ ماها، همه‌ مردم غافل بودیم از این روزنه‌ رحمت الهى. بنده در مشهد که اصلاً ندیده بودم؛ در قم هم یک تعداد معدودى، یک چند نفر طلبه در مسجد امام می‌رفتند و ایام نیمه‌ ماه رجب اعتکاف می‌کردند. امروز شما نگاه کنید؛ نه فقط مساجد جامع، نه فقط مساجد بزرگ، نه فقط در یک شهر و دو شهر، بلکه در همه‌ کشور، در همه‌ شهرها، در همه‌ مساجد، جوان‌هاى ما، مردان ما، زنان ما، دختران ما، پسران ما می‌روند صف می‌کشند، اسم می‌نویسند، براى اینکه به آنها فرصت داده شود که در این مسجد، در آن مسجد، سه روز روزه بگیرند و اعتکاف کنند؛ این خیلى براى یک ملت حائز ارزش است، این خیلى مهم است. اینها هست. این ماه رجب است؛ از این فرصت‌ها استفاده کنید. جوان‌ها ! شما بیشتر استفاده کنید. دل‌هاى پاک شما، جان‌هاى باصفا و نورانى شما آماده‌ تلألؤات و تشعشعات رحمت الهى و توجهات الهى است؛ این را قدر بدانید.
* بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم‌25/۰۲/۱۳۹۲

دعاهای ماه رجب را با آگاهی از معنابر دل و زبان جاری کنید
دل غافل در معرض هجوم شیطان قرار مى‌گیرد و وقتى شیطان بر دل و جان آدمى تسلّط پیدا کرد، شرّ و فساد در دنیا به‌وجود مى‌آید. راه علاج عمیق و حقیقى در برخورد با هرگونه شرّ و فسادى در عالم، ارتباط با خدا و مصونیت بخشیدن به دل و جان خود از نفوذ و چیرگى شیطان است. اگر شیطان بر دل‌هاى انسان‌هایى که منشأ آثار بزرگى در جوامع جهانى هستند، مسلّط نمى‌شد، دنیا روى آرامش به خود مى‌دید و انسان‌ها از امنیت و سلامت برخوردار بودند. همه‌ بدبختی‌هاى بشر ناشى از دورى از خداست. لذا در اسلام فرصت‌هایى براى ارتباط ویژه با خداوند متعال معین شده است. یکى از این فرصت‌ها ماه رجب است. ماه رجب را قدر بدانید. همه‌ دعاهایى که در این ماه وارد شده، درس است؛ صِرف لقلقه‌ زبان نیست. این دعاها را با حضور قلب و با آگاهى از عمق معناى آنها، بر دل و زبانتان جارى کنید. اگر انسان مسلمان- جوان و پیر، زن و مرد- در ماه رجب و سپس ماه شعبان، رابطه‌ خود را با خداى متعال روان و نزدیکتر کند، با آمادگى به ماه رمضان مى‌رسد. آنگاه ماه رمضان ضیافت الهى مى‌شود. انسان باید آماده شود و سپس وارد ضیافت گردد. «شستشویى کن و آنگه به خرابات خرام».
انسان باید این شستشو را در ماه رجب و شعبان بکند تا بتواند در ماه رمضان بر سرِ سفره الهى وارد شود و از آن سفره متنعّم گردد و فیض ببرد.
* دیدار با خانواده‌هاى شهداى نیروهاى مسلح 04/۰۷/۱۳۸۰

ماه رجب، ماه نماز
رجب، بیشتر ماه نماز است. شعبان، بیشتر ماه دعا و روزه است…در این سه ماه، آنچه مى‌توانید براى ذخیره‌گیرى معنوى استفاده کنید؛ چون این متکى به روح جوانى است و براى شما ماندگار خواهد شد. همه‌ چیزهاى جامعه این‌گونه است. هر چیزى که به جوانان متکى باشد، این در جامعه اولاً ماندگار است، ثانیاً همیشه باطراوت و ‌تر و تازه است.
* دیدار با وزیر، مدیران و کارکنان وزارت اطلاعات 13/۰۷/۱۳۸۳

بهار عبادت و تضرع و توسل الی الله
ماه رجب، بهار عبادت و تضرّع و توسل الى اللَّه است. این ایام عبادت را - این ماه رجب را، ماه شعبان را و بالاتر، ماه رمضان را - دست کم نباید گرفت.
* بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد حضرت على (ع) 26/۰۴/۱۳۸۷

فرصتی برای خودسازی در طول سال
خوب است از فرصت این ایام متبرک ماه رجب براى توجه به لزوم تلاش در هر مرحله‌اى که هستیم و به هر کارى که مشغولیم، استفاده کنیم. به‌طورى که از ادعیه‌ ماه رجب به دست مى‌آید، بنده گمانم این است که این ماه، مقدمه‌اى براى ماه شعبان و بعد ماه رمضان است، اینکه این سه ماه، فرصتى براى خودسازى در طول سال و تأمین ذخیره و نیروى لازم براى حرکت عظیم زندگى و سرنوشت است: «اللهم اهدنى هدى المهتدین، و ارزقنى اجتهاد المجتهدین.» چنانکه در این ماه مى‌خوانیم، دعا‌کننده از خداى متعال به وسیله‌ این دعاها درخواست مى‌کند که به او نور هدایت بتاباند؛ او را تلاش و اجتهاد و کوشش بیاموزد و توفیق آن را به او بدهد - «و لا تجعل لى من الغافلین المبعدین» - و او را از غفلت برحذر دارد. یا در دعاى دیگر این ماه مى‌خوانیم: «اللهم انى اسئلک صبر الشاکرین لک و عمل الخائفین منک و یقین العابدین لک» اینها بال‌هایى است که یک انسان با آنها مى‌تواند پرواز کند. صبر شکرگزاران، تلاش و عمل خائفان و یقین عبادتگران، ویژگی‌هایى است که هم در این ماه از خدا آنها را مى‌طلبیم و درخواست مى‌کنیم و هم از این ادعیه درس مى‌گیریم که در این ماه باید اینها را در خودمان فراهم کنیم.
* بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایى23/۱۰/‌۱۳۷۱

محکم کردن دل‌های محتاج به لطف و فضل الهی
دهه‌ سوم ماه رجب را پشت سر مى‌گذاریم و این روزها، روزهاى پایانى ماه رجب است. ماه رجب، ماه مبارکى است؛ ماه توسل و تذکر و توجه و تضرع و استغاثه و محکم کردن پیوند دل‌هاى محتاج و نیازمند ما به ذیل لطف و فضل الهى است. این روزها را قدر بدانید. هر یک روز ماه رجب، یک نعمت خداست. در هر ساعتى از این ساعات، یک انسان اگر هوشمند و زرنگ و آگاه باشد، مى‌تواند چیزى را به دست بیاورد که در مقابل آن، همه‌ نعمت‌هاى دنیا پوچ است؛ یعنى مى‌تواند رضا و لطف و عنایت و توجه الهى را به دست آورد. بعد از ماه رجب، ماه شعبان و بعد ماه رمضان است. برادران و خواهران مسلمان! اى صاحبان دل‌هاى بیدار و مخصوصاً اى جوانان! این سه ماه را قدر بدانید. در این سه ماه، فرصت براى وصل کردن و منور نمودن دل‌ها به لطف و نور پروردگار، بیش از همیشه است.
* خطبه‌هاى نماز جمعه‌ تهران 19/۱۱/۱۳۶۹

استفاده از خصوصیات ماه رجب
ایام، مصادف است با ماه مبارک رجب؛ ماه دعا، ماه توسل، ماه تضرع، ماه آماده شدن دلها ان‌شاءاللَّه براى ورود به ساحت رمضان. اینکه در این ماه این دعاها توصیه شده است، این اعمال توصیه شده است، این استغفار توصیه شده است، بى‌جهت نیست. دعا همیشه خوب است، هر دعائى را همیشه می‌شود خواند؛ اما این دعا را براى روزهاى ماه رجب، یا براى ایام خاصى از ماه رجب به ما توصیه کرده‌اند؛ پیداست خصوصیتى در این ماه هست، خصوصیتى در این ایام هست؛ از این خصوصیات باید استفاده کرد. ان‌شاءاللَّه به خداى متعال متوسل بود، متضرع بود، کمک خواست، تکیه کرد، اعتماد کرد؛ خداوند متعال هم ان‌شاءاللَّه کمک خواهد کرد.
* بیانات در دیدار رئیس‌و مسئولان قوه‌ قضائیه 07/۰۴/‌۱۳۸۹

آمادگی برای ورود بر سفره ضیافت الهی
عزیزان من! رابطه خودتان را با خدا، هرچه مى‌توانید مستحکم‌تر کنید؛ بخصوص در این ماههاى مبارک - ماه رجب و ماه شعبان - که ماههاى دعا، استغاثه، رابطه گرفتن با خدا، و راز و نیاز کردن با معشوق حقیقى هر انسان است. در این ماهها، خود را براى ورود بر سرِ سفره ضیافت الهى - در ماه رمضان - آماده کنید.
بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان 05/۰۹/۱۳۷6

معارفی از کیهان