ستایش و بدگویی دیگران برایتان تفاوت نکند

امام باقر(ع) فرمود:

«… پنج چیز را به تو سفارش می‌کنم:

1) اگر بر تو ستم کردند، تو ستم نکن 2) اگر به تو خیانت کردند، خیانت نکن 3) اگر دروغگویت شمردند، خشم مگیر 4) اگر تو را ستودند، شاد مشو 5) اگر نکوهشت کردند،‌ مرنج».(1)


امام صادق (ع) فرمود:

«هرگز کسی به مقام بندگی خالص نمی‌رسد، مگر آن که ستایش و بدگویی دیگران از او برایش تفاوتی نکند؛ زیرا آنکه نزد خدا خوب و پسندیده است؛ با بدگویی مردم، بد و ناپسند نمی‌شود و کسی هم که در پیشگاه خداوند متعال پست و مطرود است؛

با ستایش دیگران راه به جایی نخواهد برد… و از بدگویی و نکوهش مردم نیز محزون و دلتنگ مباش؛ زیرا بدگویی آنان از درجه و مقام تو نمی‌کاهد، و کوچک‌ترین آسیبی به تو نخواهد رساند.

به گواهی پروردگار متعال و آگاه بودنش به کردارهای خوب و بدش دلخوش باشه، چنان که می‌فرماید: «و کفی بالله شهیدا(2) (رعد - 43)
ـــــــــــــــــــــــــــــ
1- تحف العقول، ص 284 2- بحارالانوار، ج 70، ص 294

رویدادهای 12 بهمن

* امام خمینی پس از سال‌ها دوری و تبعید به كشور بازگشت. ایران اسلامی شاهد بزرگترین و تاریخی‌ترین استقبال بود. حضور میلیونی مردم كه صف مستقبلین را از فرودگاه تهران تا بهشت زهرا امتداد داده بود، حاكی از عشق و علاقه بی‌نظیر آنها به رهبر خویش بود. *

حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پیامی خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشكر از آنها خداحافظی كردند. *

امام خمینی پس از اقامه نماز در كف هواپیما، روی دو پتو با آرامش خوابیدند. این در حالی بود كه همه علاقمندان، دوستداران و نزدیكان ایشان، نگران انجام این پرواز بودند. خطر انهدام هواپیما و یا ربودن آن در آسمان چیزی بود كه همه را تا لحظه فرود آن در فوردگاه تهران، نگران ساخته بود. *

با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فریاد «الله اكبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. مستقبلین با خواندن سرود «خمینی ای امام»، اشك‌های مشتاقان را بر گونه‌هایشان جاری كردند. *

حضرت امام طی بیاناتی در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشكر می‌كنم. عواطف ملت ایران به دوش من بارگرانی است كه نمی‌توانم جبران كنم. ایشان ضمن اشاره به اینكه طرد شاه از كشور قدم اول پیروزی بود، همگان را به وحدت كلمه و ادامه مبارزه تا قطع كامل ریشه‌های فساد ترغیب كردند. ایشان سپس از آنجا عازم بهشت زهرا شدند. *

ادامه »

اهل تجمّل، حسابشان خیلی سخت است

خانواده و ازدواج از نگاه رهبری

من به همه‌ مردم در سراسر کشور توصیه می‌کنم که ازدواج‌ها را آسان کنند. بعضی‌ها ازدواج را مشکل می‌کنند. مهریّه‌های گران و جهیزیّه‌های سنگین، ازدواج را مشکل می‌کند…

خانواده‌ پسرها توقّع جهیزیّه‌های سنگین بکنند؟

خانواده‌ دخترها برای چشم هم چشمی دیگران جهیزیّه‌ها را و تشریفات را و مجالس عقد و عروسی را رنگین‌تر بکنند؟ چرا؟

اثر این را می‌دانید چیست؟

اثر این کارها این است که دخترها و پسرها بدون ازدواج در خانه‌ها می‌مانند، کسی جرئت نمی‌کند به ازدواج نزدیک شود.(1)


مگر کسانی که با تجمّل، عروس و داماد می‌شوند خوشبخت‌ترند؟

چه کسی می‌تواند چنین چیزی را ادعا کند؟

این کارها جز اینکه یک عدّه جوان را ، یک عدّه دختر را حسرت به دل کند و زندگی را بر اینها تلخ نماید، اگر نتوانستند آن جور آنها هم عروسی بگیرند تا ابد حسرت به دل بمانند یا اصلاً نتوانند عروسی بگیرند. چیز دیگری نیست… تا آمدند دخترش را بگیرند، چون دستش خالی است، این دختر بماند در خانه. این پسر دانشجو یا کارگر یا کاسب ضعیف، همین طور غیر متأهل بماند.(2)


من گمان می‌کنم آن کسانی که با مجالس و محافل سنگین، کار را بردیگران مشکل می‌کنند، حسابشان پیش خدا خیلی سخت است. نمی‌شود بگویند که آقا ما پول داریم، می‌خواهیم بکنیم، چون داریم. این از آن حرف‌های غلطِ روزگار است. داریم که دلیل نشد. انسان وقتی «دارد»، کاری بکند که دیگران نتوانند هیچ اقدامی بکنند، این درست است؟

جوان‌ها جرئت نکنند بروند طرف ازدواج. نباید کاری بشود افرادی که نمی‌توانند، افرادی که دلشان نمی‌خواهد، خلاف فکرشان هست، خلاف نیّتشان هست، نتوانند ازدواج کنند.­
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. خطبه‌ عقد مورخه‌ 1373/9/2
2. خطبه‌ عقد مورخه‌1373/9/23
3. خطبه‌ عقد مورخه‌ 1374/5/24
* پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

حب مؤمنین و شراکت در عمل آنان

«عطیه عوفی» می‌گوید:

با جابر بن عبدالله به عزم قبر امام حسین(ع) بیرون آمدم و چون به کربلا رسیدیم،‌جابر نزدیک شط فرات رفته و غسل کرد و ردایی همانند شخص محرم بر تن نمود و همیانی را گشود که در آن بوی خوش بود و خود را معطر کرد و هر گامی که برمی‌داشت، ذکر خدا می‌گفت تا نزدیک قبر مقدس رسید و به من گفت: دستم را بر روی قبر بگذار! چون چنین کردم، بر روی قبر از هوش رفت.
من آب بر روی جابر پاشیدم تا به هوش آمد، آنگاه سه مرتبه گفت:

یا حسین!… آنگاه سلام داد و گفت: سلام بر شما ای ارواحی که در کنار حسین نزول کرده و آرمیدید. گواهی می‌دهم که شما نماز را بپا داشته و زکات را ادا نموده و به معروف امر و از منکر نهی کردید، و با ملحدین و کفار مبارزه و جهاد کرده، و خدا را تا هنگام مردن عبادت نمودید.


و اضافه نمود:

به آن خدایی که پیامبر(ص) را به حق مبعوث کرد، ما در آنچه شما شهدا در آن وارد شده‌اید، شریک هستیم.
عطیه می‌گوید: به جابر گفتم: ما که کاری نکردیم! اینان شهید شده‌اند. گفت: ای عطیه! از حبیبم، رسول خدا(ص) شنیدم که می‌فرمود: «من احب قوماً حشر معهم و من احب عمل قوم اشرک فی عملهم» هر کس گروهی را دوست داشته باشد، با آنها محشور گردد، و هر کس عمل جماعتی را دوست داشته باشد،‌در عمل آنان شریک خواهد بود.(1)

_______________________
1- بحارالانوار، ج 65، ص 130

خاطراتی از رهبر معظم انقلاب

خاطره قرآنی کریم منصوری از آقا


من سه خاطره‌ قرآنی با رهبر انقلاب دارم؛ مختصر اما شیرین و ماندگار.


خاطره‌ اول

مربوط به زمانی ‌است که سرباز کمیته‌ انقلاب اسلامی بودم و در مراسمی تلاوت می‌کردم که آقا حضور داشتند. ایشان آن‌ وقت رئیس‌جمهور بودند. بعدها از دوستان شنیدم که فرموده‌ بودند چه کسی دارد قرآن می‌خواند؟ اطرافیان گفته بودند یکی از سربازهاست. ایشان فرموده بودند: «قدر این سرباز را بدانید که قاری خوبی خواهد شد.»


خاطره‌ دوم

مربوط به سال هفتاد و یک است که بعد از مسابقات عربستان و به اتفاق آقای پرهیزکار خدمت حضرت آقا رسیده بودیم. ایشان برای تشویق به من گفتند: «حالا وقت آن است که کل قرآن را مثل آقای پرهیزکار حفظ کنید؛ چون قاری بین‌المللی هستید.» بعد از مدتی موفق به حفظ کل قرآن شدم و ایشان هم من را مورد تشویق قرار دادند.


خاطره‌ سوم

هم همین‌ اخیراً بود که ایشان به بنده فرمودند: «آقای منصوری شما مردمی می‌خوانید؛ استقبال مردم از خواندن شما یک نعمت است. همین‌ طور ادامه دهید و مردم را با خواندن قرآن منقلب کنید.»


* آقای کریم منصوری - پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

خصلت‌هایی که سیئات را به حسنات تبدیل می‌کند

قال‌الامام الباقر(ع):

«اربع من کن فیه، و کان من قرنه الی قدمه ذنوباً، بدلها الله حسنات:

الصدق و الحیاء و حسن الخلق و الشکر»


امام باقر(ع) فرمود:

اگر کسی دارای چهار خصلت باشد، هرچند از سر تا قدمش را گناه فراگرفته باشد، خداوند آن گناهان را به نیکی تبدیل می‌کند:

راستگویی، شرم و حیا، نیک خلقی و روحیه شکرگزاری.1
ــــــــــــــــــــــــــ
1- کافی، ج2، ص 107

 

چهار روند سرنوشت‌ساز برای کتابهای مرجع در عصر دیجیتال

چند روند متفاوت باعث شد که کتابهای مرجع در دوران جدید کمرنگ و بعضاً منسوخ شوند.

یکی از روندها امکان دسترسی به نسخه دیجیتالی آنها بود. وقتی می‌توانید کل واژه‌نامه دهخدا را در یک فلش مموری داشته باشید، چرا باید پنجاه جلد آن را به صورت کاغذی در کتابخانه نگه دارید؟ خصوصاً اینکه اکثر ما استفاده‌ی مکرر از آن نداریم و با یک جستجوی ساده می‌توانیم به آنچه می‌خواهیم دست پیدا کنیم.

تدوین سرویس‌های اختصاصی آنلاین (در قالب وب‌سایت و اپلیکیشن) روند دیگری بود که توسعه‌ی نسخه‌های چاپی کتابهای مرجع را کند یا متوقف کرد. بسیاری از واژه‌نامه‌ها و دائره‌المعارف‌ها و سایر کتابهای مرجع تخصصی، اکنون اپلیکیشن‌های اختصاصی و سایت اختصاصی دارند و اطلاعات آنها را می‌توان به شکلی سازمان‌یافته در موبایل یا لپ‌تاپ در اختیار داشت.

شکل‌گیری و توسعه‌ی ویکی‌ها و فوروم‌ها سومین روندی بود که توسعه‌ و نشر کتابهای مرجع را کند کرد. شاید بهتر باشد بگوییم Web 2.0 روندی را شکل داد که دیگر ارائه‌ی اطلاعات به شکل سنتی رونق گذشته را نداشت (در متمم در مورد وب ۲ و ویکی‌ها صحبت شده است).

چهارمین روند هم گسترش نقش موتورهای جستجو در زندگی روزمره ما و نیز فضای دانشگاهی بود. موتورهای جستجو تمام وب را به عنوان یک دائره‌المعارف در نظر می‌گیرند و بر اساس کلیدواژه‌هایی که ما به آن‌ها می‌دهیم، مرتبط‌ترین مقاله‌ها و آدرس‌ها در فضای مجازی را به ما معرفی می‌کنند.

 

حديث عشق

مراسم شهادت حضرت زهرا عليها سلام

مراسم سوگواری ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها روز شنبه،۹۷/۱۰/۲۹،در مدرسه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف برگزار گردید.


این مراسم با مداحی و پذیرایی از طلاب همراه بود.


فاطمه قربانی ………..‌واحد فرهنگی

فرزند دختر، «ریحانه» است

جرعه های معرفت-شرح حدیث معصومین (ع) در کلام رهبر انقلاب

قال علی: کان رسول الله(ص) اذا بشر بجاریهًْ قال ریحانهًْ و رزقها علی الله.(1)
«امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید

که رسول خدا(ص) این گونه بود که هرگاه خبر تولد دختری به او داده می‌شد می‌فرمود: گل است و روزی او هم به عهده خدا است.»
***
- اذا بشر بجاریه قال ریحانهًْ؛

این در آن فرهنگ جاهلی آن روز یک چیز مهمی است که امروز هم متأسفانه انسان می‌بیند که بعضی‌ها همین حالت را دارند؛ که هنوز فرزند پسر برایشان مطلوب است، فرزنددختر نامطلوب است؛ آدم بعضی‌ها را می‌بیند یا می‌شنویم که بعضی متأسفانه این جور هستند. آن وقت در یک چنین فضایی پیغمبر برای اینکه این فضا را و آن حقیقت ]تلخ آن جامعه[ را بشکند، می‌فرماید که «ریحانهًْ». وقتی که خدا دختری به او می‌داد و خبرش را می‌آوردند، حضرت می‌فرمود به‌به! این «ریحانه» است، یعنی این یک گل است که بنده یک وقتی شرح نسبتاً مبسوطی درباره حدیث «المراهًْ ریحانهًْ و لیست بقهرمانهًْ»(2) در یک صحبتی عرض کرده‌ام.(3)


- ورزقها علی‌الله؛

آن بی‌عقل‌ها خیال می‌کردند که اگر پسر باشد، روزی خودش را در می‌آورد اما وقتی دختر است، دیگر نمی‌تواند روزی خودش را در بیاورد و کل (سربار) بر ما است. اینجوری در آن فضای جاهلی ]فکر می‌کردند[. حضرت می‌فرمایند نه، روزی او هم به عهده خدا است.
* شرح حدیث در ابتدای درس خارج: 1383/10/13 به نقل از کتاب نسیم سحر
__________________
1- نوادر راوندی ص 96 2. تحف العقول، ص 87
3. از جمله، بیانات در جمع مدیران و برنامه‌سازان صدا و سیما؛ 1375/5/9