فن ترجمه 14

پیوند: http://valiasr.whc.ir/

نکته 14:

در اضافه معنوی غالباً بين مضاف و مضاف اليه معنای يکی از حروف جرّ «لِـ، مِنْ، في» وجود دارد.

برای مثال در «کتابُ محمدٍ» که مضاف اليه مالک مضاف است، حرف جر «لِـ» در تقدير است.

در «خاتمُ ذهبٍ» که مضاف اليه جنس مضاف است، حرف جرّ «مِنْ» در تقدير است.

و در «امتحان أمسٍ» که مضاف اليه زمان مضاف است، معنای حرف «في» وجود دارد. (اصطلاحاً در تقدير است).

در اضافه معنوی در صورت معرفه بودن مضاف اليه، مضاف هم معرفه می­شود و در صورت نکره بودن آن مضاف مخصص می­شود.

برای مثال «کتابٌ» نکره است. اگر اين اسم نکره به يکی از معارف اضافه شود، «کتابُ محمد، کتابُه، کتاب الذي، …» معرفه می­شود. و اگر اين اسم به يک اسم نکره اضافه شود دايره شمول آن کم می­شود. برای مثال در ترکيب اضافی «کتابُ تلميذٍ» کلمه کتاب معرفه نيست ولی نکره محض هم نيست، بلکه نکره­ای است که به دانش آموز محدود شده است. اصطلاح علمای نحو برای بيان اين مطلب اين است که مضاف از مضاف اليه معرفه کسب تعريف و از مضاف اليه نکره کسب تخصيص می­کند. در ترجمه اين ترکيب­ها بايد به معرفه بودن و نکره مخصصه بودن ترکيب توجه نمود.

در اضافه لفظی مضاف از مضاف اليه کسب تعريف يا تخصيص نمی­کند. مضاف در حکم نکره است و می­تواند به عنوان صفت برای اسم نکره بکار رود. مضاف إليه در اضافه لفظی هميشه با حرف تعريف «أل» همراه است؛ و هدف از آن فقط تخفيف در لفظ (حذف تنوين يا حذف نون تثنيه و جمع) است. اين ترکيب نيز مانند صفت مرکب زبان فارسی ترجمه می­شود.

تمرين 14: ابتدا ترکيبات معنوی و لفظی و سپس متن را ترجمه کنيد.

بعدَ خمسةِ أيّامٍ مَضَتْ علی إقامَتِنا في القريَةِ عَزَمنا علی العودةِ إلی المدينةِ.

کُنّا مَشروحي الصُّدورِ،

مُرتاحي النُفوسِ و مُتَفَتِّحي الوجوهِ و نحن نَتَمَنَّیٰ لو نکونُ کالقريةِ حُلوَ الطبيعةِ،

جيِّدَ العطاءِ، وَفيرَ الثِّمارِ.

رکِبنا الحافلَةَ لتَعودَ بنا إلی المدينةِ فتَحَرَّکَتْ و انحدَرَتْ في طريقٍ يمتَدُّ وسطَ الوادي.

فابتَعَدنا عن القريَةِ حتّیٰ غابَت عن أنظارنا.

مفردات: کلمات

مَضت علی: گذشت/ القرية: روستا/ عزمنا علی: تصميم گرفتيم بر/ مشروح: باز، گشاده/ مُرتاح: آسوده/ مُتفتِّح الوجه: گشاده رو/ نتمنی: آرزو می­کرديم/ لو: ای کاش/ حلو: شيرين، گوارا/ جيد: خوب، نيک/ وفير: پُر، فراوان/ الثمار: جمع الثمرة، ميوه­ها، محصول­ها/ رکبنا: سوار شديم/ الحافلة: اتوبوس/ لتعود بنا: تا برگرداند ما را/ تحرّکت: حرکت کرد/ انحدرت: سرازير شد/ يمتدّ: کشيده می­شود/ الوادی: دشت/ ابتعدنا: دور شديم/ غابت: پنهان شد/ أنظارنا: چشمان ما.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.