توکل عبور از سنگلاخ زندگی با خدا

هر چند که بر اساس آموزه‌های قرآن، در همه امور ریز و درشت انسان می‌بایست به عنوان فقیر ذاتی به غنی ذاتی بیاویزد و با توکل بر خدا، گام‌های استوار و راست را در زندگی بردارد، ولی هر چه راه دشوارتر شود، این نیاز شدیدتر می‌شود و جلوه بیشتری می‌یابد.
نویسنده در این مطلب با تحلیل مصادیق و مواردی که قرآن در توکل درباره آنها تاکید داشته نشان می‌دهد که توکل در چه اموری از مرز شایسته‌ها به سوی بایسته‌ها عبور می‌کند و به عنوان یک ضرورت خود را بر تمام زندگی شخص تحمیل می‌کند.


توکل، نیاز همیشگی انسان
از نظر آموزه‌های قرآنی، انسان موجودی فقیر و نیازمند ذاتی به خداوند است؛ (فاطر، آیه ۱۵) به گونه‌ای که اگر دمی به حال خویش رها شود مساوی با نیستی و نابودی است. این حکم اختصاص به انسان ندارد، بلکه همه آفریده‌های هستی این گونه هستند و بود آنها چیزی جز بود و هستی الهی نیست.
چنین موجودی نیازمند، همیشه چه بخواهد یا نخواهد آویزه‌ای به دیوار هستی خداوند غنی بالذات است، به گونه‌ای که اگر دمی از آن جدا شود به معنای نابودی اوست. از این رو همواره می‌بایست بر دیوار توکل تکیه بزند و اعتماد بر خدا داشته باشد.
با این همه از آنجا که انسانها همانند جنیان، آفریده‌های دارای اراده و اختیار و حق انتخاب هستند، خداوند ایشان را در وادی تکلیف قرار داده تا خود مسیر خویش را برگزینند و با اراده و اختیار و انتخاب خویش، خداوند را تکیه‌گاه زندگی خود قرار دهند. به این معنا که اگر خداوند تکیه‌گاه وجود آنان است، خود ایشان می‌بایست انتخاب کنند که خداوند را در همه امور زندگی خویش تکیه‌گاه قرار دهند و بر او اعتماد کنند یا اینکه دم از استقلال در این حوزه زنند و یا به غیر خداوند اعتماد و توکل کنند.


البته از آیاتی چون ۱۲۲ و ۱۶۰ سوره آل عمران و نیز ۲۳ سوره مائده و آیات دیگر چنین برمی‌آید که توکل اختصاص و انحصار به خداوند دارد، از این رو با تقدیم «علی الله» بر توکل در این آیات، این انحصار تبیین شده است.(المیزان، ج ۱۱، ص ۲۱۹) ولی بسیاری از مردم از این معنا در جهالت و نادانی به سر می‌برند. بنابراین برخی از آنان مدعی استقلال می‌شوند و برخی دیگر نیز بر دیگرانی تکیه و توکل و اعتماد می‌کنند که خود بنابر مفاد این آیات، خواسته و ناخواسته بر دامن توکل الهی آویخته‌اند.
از نظر قرآن، توکل نیز در نظام احسن الهی می‌بایست تحلیل و تبیین و توصیه شود. به این معنا که توکل همانند دیگر اسباب الهی است؛ با این تفاوت که اسباب الهی که مجاری افاضات الهی می‌باشند، گاه اسباب طبیعی و عادی و گاه دیگر اسباب فرامادی و غیرطبیعی هستند. از این‌ رو هرگز تقابل و منافاتی میان توکل و استفاده از اسباب طبیعی از نظر قرآن دیده نمی‌شود؛
(آل عمران، آیه ۱۵۹ و مائده، آیه ۲۳ و انفال، آیات ۶۲ و ۶۳ و نیز یوسف، آیه ۶۷) در این آیات توکل در کنار مشورت، تصمیم‌گیری، ورود از دروازه‌های گوناگون و متعدد، جهاد و کمک به مومنان تاکید شده است تا دانسته شود که توکل با تلاش و بهره‌مندی از اسباب و عوامل طبیعی منافاتی ندارد، بلکه خود در طول همین اسباب طبیعی، یکی از اسباب عالی غیرطبیعی به شمار می‌رود.
بر این اساس گفته‌اند توکل نیاز دائمی و همیشگی در همه امور بشر است و خداوند در آیاتی بسیار از جمله ۱۲۲ سوره آل عمران، ۱۱ و ۲۳ سوره مائده و توبه، آیات ۵۱ و ۱۲۹ بر لزوم توکل به خداوند در همه امور زندگی و در همه احوالات تاکید می‌کند و در آیه ۲ سوره انفال بر لزوم تکرار و استمرار آن با آوردن فعل مضارع توجه می‌دهد.
اما با این همه خداوند در قرآن بر برخی از موارد تاکید خاص دارد. با نگاهی به این موارد می‌توان دریافت که هرگاه انسان در دشواری و سختی زندگی قرار گرفت، لازم است که توکل ویژه‌ای داشته باشد؛ زیرا در این حالت، انسان افزون بر اسباب طبیعی و عادی به سبب استوارتر و محکم‌تری نیاز دارد تا وی را به هدف برساند. در حقیقت، توکل در این زمان‌ها، در حکم معجزه برای پیامبران عمل می‌کند و آدمی را در مسیر دستیابی به اهداف کمالی و مشروع، یاری و مدد خاص می‌رساند.


توکل در امور مهم
از نظر قرآن، اموری در زندگی است که بسیار بااهمیت و حیاتی می‌باشد و بر مومنان است که در این موارد توجه خاصی به توکل داشته باشند و افزون بر اسباب طبیعی، به توکل به عنوان یکی از اسباب عالی توجه یابند و به این ریسمان بیاویزند تا هدف و مقصود ، ساده‌تر و آسان‌تر به دست آید و فشار سنگین این امور کاهش یابد و قدرت تحمل مومن افزوده گردد.


برخی از این امور عبارتند از:
۱. اصلاح امور جامعه: از امور مهمی که لازم و بایسته است تا انسان با توکل در آن وارد شود و امداد و توجه خاص الهی را در آن بجوید و بخواهد، اصلاح در امور جامعه است. بی‌گمان تغییر دادن بینش و نگرش مردم بسیار سخت است، زیرا هستی شناسی انسان در یک فرآیند شکل می‌گیرد؛ چنان‌که نگرش‌ها نیز بر اساس عوامل و مولفه‌های شناختی، عاطفی و رفتاری در یک فرآیند طولانی به وجود می‌آیند. بنابراین تغییر در آنها نیز بسیار سخت و اصلاح در یک فرآیند زمانی و طولانی امکان‌پذیر است. همین دشواری تغییر در بینش‌ها و نگرش‌هاست که اصلاحات را دشوار می‌کند. از این‌ رو خداوند در این مورد به توکل به عنوان یک سبب قوی و فرامادی توجه می‌دهد و از مومنان می‌خواهد در این امور به توکل توجه کرده و بر اساس آن اصلاحات را مدیریت کنند.(هود، آیه ۸۸)


۲. تبلیغ و اجرای رسالت‌های الهی: رسالت‌های الهی و تبلیغ آن نیز چون در حوزه اصلاح بینش‌ها و نگرش‌های مردم قرار می‌گیرد، از موارد دشوار در زندگی است که اسباب عادی نمی‌تواند این مهم را برآورده کند. بنابراین لازم است که با سببی استوار و قوی چون توکل در این عرصه وارد شد. از این مهم‌تر آنکه اجرای رسالت‌های الهی که بر اساس عدالت نهاده شده، بسیار سخت‌تر از گفتن آن است. به سخن دیگر، اگرچه تبلیغ رسالت‌های الهی سخت و دشوار است، اجرای آن بسیار سخت‌تر و جانکاه‌تر می‌باشد؛ زیرا بنیاد اجرای این رسالت بر عدالت است که بسیاری از مردم هر چند در مقام گفتار، عدالت‌محور می‌باشند، ولی در مقام عمل همگی ‌گریزان از آن هستند و کمتر کسی است که عدالت را در حق خود برتابد. به این معنا که اگر عدالت شیرین است در حق همسایه شیرین است. از این‌رو خداوند از پیامبران خویش می‌خواهد تا با توکل بر خداوند این امر مهم را در زندگی پیش برند وگرنه نمی‌توانند با روش‌های معمولی و اسباب طبیعی کاری از پیش برند. (یونس، آیه ۷۱ و هود، آیات ۵۵ تا ۵۷ و نیز ۸۴ تا ۸۸ و رعد، آیه ۳۰) اگر بخواهیم در جامعه به تبلیغ آموزه‌های وحیانی بپردازیم و سخت‌تر از آن، احکام و آموزه‌های وحیانی قرآن و اسلام را اجرایی کنیم، بی‌گمان با دشواری‌های بسیار جانکاهی مواجه می‌شویم که تنها توکل می‌تواند از این فشار بکاهد و آدمی را در تحقق آن یاری رساند.


۳. اذیت و آزار دشمنان اسلام: از جمله مواردی که خداوند بر اهمیت توکل در آنها تاکید کرده است، مقاومت در برابر اذیت و آزارهای دشمنان اسلام و دین است. خداوند در آیات ۹ و ۱۲ سوره ابراهیم و ۴۸ سوره احزاب و ۹ و ۱۰ سوره مزمل، توکل را عامل مهمی در رهایی از آزارهای دشمنان اسلام و دین معرفی می‌کند و می‌فرماید که تنها با توکل و صبر می‌توان از این فشارها رهایی یافت؛ زیرا دشمنان هرگز دست از اذیت و آزار برنمی‌دارند و انسان تا اندازه‌ای می‌تواند صبر و تحمل کند. اینجاست که توکل می‌تواند در آرامش و امنیت را بر روی شخص بگشاید و او را برای رسیدن به اهداف یاری رساند؛ زیرا گاه فشار سنگین گفتمان‌سازی و افکارسازی و تمسخر و مانند آن چنان غیر قابل تاب و تحمل می‌شود که آدمی را به اطاعت از گفتمان و اندیشه‌ها و رفتارشان می‌کشاند. اینجاست که توکل می‌تواند به عنوان یک عامل قوی الهی، همه این فشارها را قابل تحمل کرده و یا از میان بردارد و از همراهی و اطاعت آنان نجات دهد.


۴. مقاومت در برابر توطئه‌های دشمنان: از دیگر مواردی که خداوند توکل را عامل اساسی در رهایی از فشارها و سختی‌های زندگی معرفی می‌کند، مقاومت در برابر توطئه‌های دشمنان است. در این موارد تنها توکل است که می‌تواند شخص را نجات بخشد، زیرا مکر و حیله دشمنان بی‌دین که هر چیزی را وسیله رسیدن به هدف قرار می‌دهند و از هیچ زشتی و بدی و جنایتی فروگذار نمی‌کنند، چنان سنگین و سخت است که تنها مکر الهی می‌تواند آن را دفع کند. بنابراین با توکل می‌توان از این مکرها و توطئه‌ها‌ی گریخت و همچنان در مسیر الهی باقی ماند. (نساء، آیه ۸۱ و مائده، آیه ۱۱ و یونس، آیه ۷۱)


۵. جهاد: بی‌گمان جهاد به دلایل بسیار از مهم‌ترین مراحل و شرایط سخت زندگی بشر است. هنگامی که فشار دشمنان به اندازه‌ای است که جز راه جهاد باقی نمی‌ماند، می‌بایست گاه با قدرت و توان اندک و نیروی کم در برابر ارتش‌های تا بن دندان مسلح ایستاد. اینجاست که توکل می‌تواند جهادگران را از فشارهای سخت رهایی بخشد و با ایجاد آرامش درونی زمینه‌های تسلط و چیرگی و پیروزی را فراهم آورد. خداوند در آیاتی از جمله ۱۲۲ و ۱۷۲ و ۱۷۳ سوره آل عمران و ۴۸ و ۴۹ سوره انفال و ۵۱ سوره توبه از مومنان خواسته تا بر سبب عالی توکل، اعتماد کرده و با آن به جنگ دشمنان روند و از قدرت و قوت دشمنان نهراسند و میدان را برای دشمن خالی نگذاشته بلکه تنگ کرده و آنان را به شکست مجبور سازند.


۶. تصمیم‌گیری‌های مهم مدیریتی: بی‌گمان از مواردی که انسان در حالت سخت انتخاب قرار می‌گیرد، تصمیم‌گیری در مسائل حساس جامعه است. در جایی که لازم است تا بحران‌های اجتماعی مدیریت شود و هنگامه جهاد و بروز فتنه است، آدمی نمی‌تواند به سادگی تصمیمی را اتخاذ کند، به ویژه که از سرانجام این تصمیم خویش به علل گوناگون ناآگاه است. در این موارد است که توکل می‌تواند به عنوان مهم‌ترین عامل تثبیت شخص عمل کند و او را به آرامش برساند و برای دستیابی به اهداف مورد نظر یاری رساند. خداوند در آیه ۱۵۹ سوره آل عمران می‌فرماید که در مسائل مهم مدیریت جامعه و یا مدیریت بحران می‌بایست با خبرگان و نخبگان جامعه مشورت کرد و از عقول و راهنمایی‌های آنها بهره برد، ولی از آنجا که در نهایت حکم و فرمان را می‌بایست مدیریت جامعه اتخاذ کند و براساس یکی از پیشنهادهای شورا عمل کند، در آنجا بهتر است که رهبر و مدیر جامعه افزون بر عزم خویش جزم کردن، بر خداوند توکل نماید و از اسباب عالی بر مدیریت بحران و یا امری بهره گیرد: (فاذا عزمت فتوکل علی‌الله، ان‌الله یحب ‌المتوکلین)


۷. جنگ روانی: شاید یکی از مشکلات و بحران‌های اجتماعی، تاثر شدید جامعه از عوامل روانی است. انسان‌ها بیش از آنکه متاثر از عقل باشند، متاثر از دل و عواطف و احساسات خویش هستند. همین مسئله روان‌شناختی موجب شده است که جنگ روانی به عنوان یکی از مهم‌ترین روش‌ها برای تسلط مورد توجه قرار گیرد. دشمنان از طریق به کارگیری انواع روش‌های جنگ روانی از شایعه گرفته تا افکارسنجی دروغین، گفتمان‌سازی و مانند آن جامعه اسلامی را با بحران مواجه می‌سازند. از آنجا که مقابله با جنگ روانی دشمنان سخت و دشوار است، راهکاری که خداوند نشان می‌دهد، بهره‌گیری از اسباب عالی توکل است؛ زیرا دشمنان از همه امکانات زشت و ناپسند اخلاقی برای بحران‌سازی در جنگ روانی بهره ‌می‌گیرند در حالی مومنان به سبب رفتارهای پاک و پاکیزه نمی‌توانند در این وادی وارد شوند و از همان روش‌ها و شیوه‌های ناپسند و زشت و ضد اخلاقی و عقلانی بهره گیرند. از این‌رو می‌بایست با توکل سدی بزرگ در برابر دشمنان ایجاد کرد و اجازه نداد تا آنان با بهره‌گیری از شیوه‌های زشت جنگ روانی به اهداف خویش برسند.
(آل عمران، آیات ۱۷۲ و ۱۷۳)


۸. گشایش روزی: خداوند همان‌گونه که آفریده، روزی را برای آفریده‌هایش تضمین کرده است. از این ‌رو گفته‌اند «هر که دندان دهد، نان دهد». (عنکبوت، آیات ۵۹ و ۶۰) ولی انسان‌ها برای گشایش روزی و دستیابی به معیشت آسان‌تر می‌بایست به توکل به عنوان یک سبب عالی توجه کنند. اگر راه تقوا و صبر را در پیش گیرند و بر خداوند توکل کنند، خداوند نه تنها براساس حساب و کتاب مشخص و مقدر به آنان روزی می‌رساند، بلکه بی‌حساب و کتاب نیز به او می‌بخشد، به‌گونه‌ای که آدمی باور نمی‌کند و نمی‌فهمد از کجا آمده است. خداوند در آیات ۲ و ۳ سوره طلاق به نقش سه‌گانه صبر و تقوا و توکل در گشایش روزی و رزق بی‌حساب و غیرمنتظره ‌اشاره می‌کند و از مومنان می‌خواهد تا این‌گونه در زندگی عمل کنند و از مشکلات رزق و روزی رهایی یابند.


۹. هجرت: از دیگر موارد سخت زندگی، هجرت و کوچ است. از آنجا که کوچ به معنای ترک وطن مالوف و آشنا به سوی جایگاهی ناآشناست، آدمی در شرایط سخت روحی و روانی قرار می‌گیرد. این کار همانند هندوانه سربسته‌ای است که کالی و غیر کالی آن بر انسان مخفی است مگر آنکه آن را بشکافد. کوچ به سرزمین دیگر و هجرت این‌گونه است و انسان نمی‌داند که وضعیت او تغییر مطلوبی می‌کند یا به سوی سقوط از وضعیت کنونی کشیده می‌شود. اینجاست که خداوند توکل را به عنوان سبب عالی برای ایجاد وضعیت مطلوب مطرح می‌کند و آرامش را به شخص و زندگی او می‌بخشد. اگر این کوچ برای خدا و در راه خدا باشد آثار توکل بیش از پیش نمودار می‌شود و آسایش و آرامش، زندگی‌اش را فرا می‌گیرد. (نحل، آیات ۴۱ و ۴۲ و نیز کهف، آیات ۱۰ و ۱۶)


۱۰. امور مهم دیگر: از جمله مواردی که قرآن به آن برای بهره‌مندی از توکل به عنوان سبب عالی توجه می‌دهد، هنگام تصمیم‌گیری در کار مهم صلح با دشمنان (انفال، آیه ۶۱) و مبارزه با دشمنان خدا و دین است. (نساء، آیه ۸۱ و احزاب، آیه ۴۸)
به هر حال انسان می‌بایست توکل را در همه امور و در همه حالات به عنوان سبب عالی در نظر داشته باشد، و بداند این توکل کردن امری ضروری و بایسته است که به معنای توجه‌یابی به قدرت بی‌کران الهی و نادیده گرفتن توان و توش خود و قدرت دشمنان می‌باشد. اگر انسان با چنین حالت و روحیه‌ای با مسائل سخت زندگی مواجه شود از سنگلاخ‌های آن به سادگی عبور می‌کند و راه سخت و دشوار با توکل آسان می‌گردد و آرامش و آسایش به روی او و جامعه باز می‌شود.

علی پوریا، معارفی از کیهان

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.