95/01/31 جلسه نوزدهم

 

کتاب ده گفتار

تقوا وقایه

معنای لغوی :

برداشت غلط : بردا شتی که عموما رایج است و در ترجمه قرآن هم بعضی استفاده کرده اند،"ترس و پرهیزکاری “است،در صورتی که پرهیزکاری لازمه تقواست نه معنی آن.وقتی می خواهیم متقی باشیم، بخشی از آن این است که از گناهان دور باشیم ولی همه تقوا نیست.

برداشت درست : معنی درست تقوا که ریشه اش در وقایه است به معنای “حفظ و خود نگهداری” است.

معنای اصطلاحی :

برای رسیدن به هدف باید خودمان را از اموری حفظ کنیم تا ما را از مسیرمان دور نکند و یا مانع از رسیدن به آن هدف نشود.

تقوا اقتضا می کند راهی را انتخاب کنیم ، که نه تنها مانع حرکتمان به سمت هدف نشود بلکه کمک کند در این مسیر درست قدم برداریم.

تقوا لازمه انسان مسلکی (کسی که بر اساس اصول رفتار می کند) است. مسلکی بودن به معنای مسلمان بودن نیست ممکن است کسی مسلمان نباشد ولی مسلکی باشد ، پس تقوا به معنای عام لازمه انسانیت است . هر چند تقوا بر اساس مبنای دین یک پایه مستحکم پیدا می کند ولی دین لازمه تقوا نیست . در قرآن آمده ” هُدًى لِّلْمُتَّقِين” و نیامده “هدی للمومنین” ، یعنی یک نفر ممکن است مومن نباشد ولی در مسلک خود متقی باشد.

صفحات: 1·

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.