سازگاری از نگاه رهبری یعنی چه؟

سعی شما این باشد که در تمام دوران زندگی، بخصوص سالهای اوّل، این چهار پنج سال اوّل، باهم سازگاری داشته باشید. این طور نباشد که یکی اندکی ناسازگاری نشان داد، آن دیگری هم حتماً در مقابل او ناسازگاری نشان بدهد. نه! هر دو با هم سازگاری نشان بدهید و اگر دیدید همسرتان ناسازگاری کرد، شما سازگاری نشان دهید. این از آن جاهایی است که سازش و کوتاه آمدن خوب است.(1)


معنای سازگاری چیست؟ معنایش این است که زن ببیند این مرد، درست ایده‌آل اوست تا با او سازگار باشد؟ یا مرد ببیند که این زن، کاملاً ایده‌آل اوست و همان فرد مطلوب عالی است، تا با او سازگاری داشته باشد؟ اگر یک ذرّه این گوشه یا آن گوشه‌اش کج بود، قبول نیست. معنای سازگاری این است؟ نه! اگر سازگاری این باشد که این خودش به طور طبیعی انجام می‌گیرد و اراده‌ شما را نمی‌خواهد.

اینکه می‌گویند شما سازگار باشید، یعنی شما با هر وضعیتی که هست و پیش آمده بسازید. معنای سازگاری این است. یعنی چیزهایی در زندگی پیش می‌آید. خب دو نفرند با هم تا حالا آشنایی نداشتند، زندگی نکردند، ممکن است فرهنگشان دو تا باشد. ممکن است عاداتشان دو تا باشد. اوّل ممکن است یک ناسازگاریهایی ببینند، حالا اوّل ازدواج که آدم هیچ متوجّه نیست. بعد از یک خرده که گذشت، ممکن است یک ناسازگاریهایی حسّ کند، آیا باید اینجا از هم سرد شوند و بگویند: این مرد یا این زن دیگر به درد من نمی‌خورد؟! نه! شما باید خودتان را با این مسأله تطبیق دهید. اگر چنانچه قابل اصلاح است، اصلاحش کنید و اگر دیدید نه، کاری‌اش نمی‌شود کرد، با او بسازید.(2)


سازشکاری در محیط خانواده جزء واجبات است. نبایستی زن و شوهر تصمیم بگیرند که خودشان هر چه گفتند همان شود. آنچه خودشان می‌پسندند و آنچه راحتی آنها را تأمین می‌کند همان بشود. نه، این طور نباید باشد. باید بنا داشته باشند که باهم سازگاری کنند. این سازگاری لازم است. اگر دیدید مقصود شما تأمین نمی‌شود مگر با کوتاه آمدن، کوتاه بیایید.(3)


سازگاری در زندگی، اساسِ بقایِ زندگی است و همین است که محبّت می‌آفریند. همین است که موجب برکات الهی می‌شود. همین است که دلها را به هم نزدیک کرده و پیوندها را مستحکم می‌کند.(4)


هیچ‌ انسانی بی‌عیب نیست!
اگر دیدید که همسرتان یک نقطه عیبی دارد ـ هیچ انسانی بی‌عیب نیست ـ و مجبورید او را تحمل کنید، تحمّل کنید، که او هم همزمان، دارد یک عیبی را از شما تحمّل می‌کند. آدم عیب خودش را که نمی‌فهمد، عیب دیگری را می‌فهمد. پس بنا بگذارید بر تحمّل.
اگر چنانچه قابل اصلاح است، اصلاحش کنید. اگر دیدید کاری نمی‌شود کرد، با او بسازید.(5)


*پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای
1.خطبه عقد مورخه‌ 31/4/1376 2.خطبه‌ عقد مورخه‌ 16/1/1379
3.خطبه‌ عقد مورخه‌ 9/4/1378 4.خطبه‌ عقد مورخه‌ 19/11/1377
5. خطبه‌ عقد مورخه‌ 9/4/1378

امام، ضرب‌المثل در تمیزی و پاکیزگی


آقا خیلی پاکیزه بودند. به حدی که یکی از خصوصیات بارز ایشان، نظافت زیادشان بود.

از سنین جوانی‌شان ما یادمان است که در تمیزی و نظافت ضرب‌المثل دوستانشان بودند.

آن ایام که ما بچه بودیم این کوچه‌ها گل بود. به طوری که تمام طلبه‌ها تا زانو و شانه عبایشان گلی بود. ولی ایشان آنقدر آرام در کوچه راه می‌رفتند و قدم برمی‌داشتند که گاهی مثلا حداکثر ده لکه گل پشت عبایشان بود. عبا را می‌آوردند در اتاق، جلو بخاری می‌گذاشتند خشک که می‌شد ما این لکه‌ها را با دم قاشق پاک می‌کردیم و ماهوت پاک‌کن می‌زدیم.
* فریده مصطفوی، دختر حضرت امام، برداشتی از سیره امام خمینی(ره)، ج2 ص154

برگزاری جشن عید غدیر

جشن عید بزرگ غدیر و میلاد باسعادت امام هادی علیه السلام روز دوشنبه مورخ ۹۷/۶/۵در مدرسه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف با حضور تعدادی از طلاب برگزار شد….

در این جلسه ابتدا سر کار خانم میر خان سخنانی را پیرامون این روز بزرگ ایراد نمودند،

سپس برخی از شبهات روز غدیر توسط خانم قربانی به بحث گذاشته شد و مراسم با مولودی خوانی و پذیرایی پایان یافت.

مسابقه ای نیز با محوریت خطبه غدیر میان طلاب گرامی اجرا شد که به برندگان جوایزی اهداء می گردد.

معاون فرهنگی، فاطمه قربانی

برگزاری مراسم افتتاحیه سال تحصیلی 97

حضور تعدادی از طلاب مدرسه علمیه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در مراسم افتتاحیه حوزه های علمیه استان تهران که روز چهارشنبه مورخ ۹۷/۶/۷در مصلی حرم حضرت عبد العظیم حسنی بر گزار گردید

پژوهشگر موفق

یک پژوهشگر موفق نگاهی کنجکاو و موشکافانه به پدیده‌های اطراف خود دارد.

او نسبت به آن‌چه در اطرافش می‌گذرد حساس است و ذهنی پویا و پرسشگر دارد.

ذهن پرسشگر او همواره در جهت یافتن پاسخ‌های تازه برای پرسش‌های موجود است.

هم‌چنین، او برای انجام موفقیت‌آمیز پژوهش خود، از روش‌های علمی و پذیرفته شده استفاده می‌کند.

علاو بر آن، یک پژوهشگر موفق از مهارت لازم برای یافتن منابع اطلاعاتی مورد نیازش برخوردار است. این منابع از محل‌های مختلف مثل کتابخانه‌ها، مراکز اطلاع رسانی و شبکه های رایانه‌ای ملی و بین‌المللی به دست می آیند.

او به خوبی می‌تواند در این منابع به جستجو بپردازد و با مطالعه پیشینه پژوهشی موضوعی که در آن زمینه فعالیت می‌کنند به درک روشنی نسبت به گذشته آن موضوع دست یابد.

پژوهشگران موفق به کار گروهی در طرح‌های پژوهشی بها می‌دهند و تلاش می‌کنند پژوهش خود را با همکاری یکدیگر انجام دهند.

هم‌چنین، آنان نتایج یافته‌های خود را به نحو موثری منتشر ساخته و در اختیار سایر محققان قرار می‌دهند.

آنان نسبت به توسعه مرزهای دانش احساس مسئولیت کرده و لحظه‌ای از تلاش در جهت ارتقاء مهارت‌های علمی خویش باز نمی‌ایستند.

معاون پژوهش مریم علیپور

بیستم ذی الحجه

عید غدیر افضل اعیاد

سخن از غدیر است، و از قدر دریایی که در غدیر، بر تمامی سرزمین های تفته و خسته، جاری شد و در دل کویر، گلبوته ها رویانید، و باور سرخ خاک را تا سبزنای افلاک، وسعت بخشید. در غدیر، خطّ روشن رسالت نبوی به طغرای ولایت علوی کمال یافت و اسلام، دین برگزیده خدا گردید: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا: امروز دینتان را کامل و نعمت خود را بر شما تمام نمودم، و رضا دادم که آئینتان، اسلام باشد. غدیر، روز تجلّی توحید و نبوت محمد(ص)؛ ولایت علی(ع) است و ذکر دوازده معصوم(ع).

جغرافیای غدیر
منطقه غدیر خم در مسیر سیلاب هایی واقع شده که پس از عبور از غدیر به «جُحْفه» می رسد و سپس تا دریای سُرخ ادامه پیدا می کند و آب سیل ها را به دریا می ریزد. چنین مسیرهایی را به زبان عربی «وادی» می گویند. وادی جُحْفِه مسیر سیلی است که به دریا می ریزد. در این مسیر آبگیری طبیعی به وجود آمده که پس از عبور سیل، آب های باقیمانده در آن جمع می شود. به چنین گودال ها و آبگیرهایی در عربی غدیر می گویند. در مناطق مختلف غدیرهای زیادی در مسیر سیل ها وجود دارد که با نام گذاری از یکدیگر شناخته می شوند. این غدیر هم برای شناخته شدن از غدیرهای دیگر، به نام «خم» نامگذاری شده است. نام غدیر خم در طول چهارده قرن تغییر نیافته و در کتاب های جغرافیایی و تاریخی و لغتِ مربوط به قرون مختلف همین نام را برای این مکان معین می بینیم که موقعیت دقیق آن را تعیین کرده اند و فواصل آن را از چهار جهت مشخص کرده اند.

خطبه غدیر
حمد و سپاس خدایی را که در یگانگی خود بلند مرتبه،و در تنهایی وفرد بودن خود نزدیک است .در قدرت و سلطه خود با جلالت و در ارکان خود عظیم است.علم او به همه چیز احاطه دارد در حالی که در جای خود است،و همه مخلوقات را با قدرت و برهان خود تحت سیطره دارد.همیشه مورد سپاس بوده و همچنان مورد ستایش خواهد بود…اقرار می کنم برای خداوند بر نفس خود بعنوان بندگی او، و شهادت می دهم برای او به پروردگاری، و آنچه به من وحی نموده ادا می نمایم از ترس آنکه مبادا اگر انجام ندهم عذابی از او بر من فرود آید که هیچکس نتواند آنرا دفع کند هر چند که حیله عظیمی بکار بندد و دوستی او خالص باشد. نیست خدایی جز او، زیرا خداوند به من اعلام فرموده که اگر آنچه در حق علی برمن نازل نموده ابلاغ نکنم رسالت او را نرسانده ام، و برای من حفظ از شر مردم را ضمانت نموده و خدا کفایت کننده و کریم است. خداوند به من چنین وحی کرده است:«بسم الله الرحمن الرحیم، یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فی علی یعنی فی الخلافة لعلی بن ابی طالب و إن لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس»،«ای پیامبر ابلاغ کن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده درباره علی، یعنی خلافت علی بن ابی طالب و اگر انجام ندهی رسالت او را نرسانده ای، و خداوند تو را از مردم حفظ می کند»…

پیام غدیر
یک بُعد قضیه و حدیث غدیر، مسئله ولایت است؛ یعنی تعبیر از حکومت به ولایت؛ «من کنت مولاه، فهذا علی مولاه» آن وقتی که پیامبر صلی الله علیه وآله در مقام تعیین حق حاکمیت برای یک شخص است، تعبیر مولا را برای او به کار می برد و ولایت او را به ولایت خود مقترن می کند. خود این مفهومی که در ولایت هست، بسیار حائز اهمیت است؛ یعنی اسلام، منهای همین مفهوم ولایت - که یک مفهوم مردمی و متوجه به جهت حقوق مردم و رعایت آنها و حفظ جانب انسان هاست - هیچ حاکمیتی را بر مردم نمی پذیرد و هیچ عنوان دیگری را در باب حکومت، قائل نیست. آن کسی که ولی و حاکم مردم است، سلطان نیست؛ یعنی عنوان حکومت، از بُعد اقتدار و قدرت او بر تصرف، ملاحظه نمی شود؛ از بعد این که او، هر کاری که می خواهد، می تواند بکند، مورد توجه و رعایت نیست؛ بلکه از باب ولایت و سرپرستی او و این که ولی مؤمنین یا ولی امور مسلمین است، این حق یا شغل یا سمت، مورد توجه قرار می گیرد. قضیه حکومت در اسلام، از این جهت مورد توجه است.

آداب و اعمال عید غدیر
یکی دیگر از جلوه های ویژه روز عید غدیر، احسان و نیکی به دیگران، از جمله به خانواده و برادران دینی است. در این خصوص، امیر بیان حضرت علی علیه السلام چنین سفارش کرده است: «معاش خانواده تان را توسعه دهید! به برادرانتان نیکی کنید! شکر گزار نعمتهای الهی باشید! با خوشحالی و چهره شاداب همدیگر را ملاقات کنید! انفاق یک درهم در این روز، مساوی است با دویست هزار درهم. هر که در این روز مؤمنی را افطاری دهد، مانند کسی است که ده «فئام» را افطار داده باشد. شخصی از امیرالمؤمنین پرسید «فئام» چیست؟ حضرت فرمود: هر فئام عبارت است از دویست هزار نبی، صدیق و شهید. پس اگر فردی چند نفر از اهل ایمان را افطار دهد، چه پاداشی خواهد داشت! برای چنین فردی من از جانب خدا ضامن می شوم که دُچار فقر و کفر نشود.»

hawzah.net

هجدهم ذی الحجه

پانزدهم ذی الحجه

برآورده شدن دعای حضرت امام هادی(ع)

منصوری از عموی پدرش روایت می کند که گفت:

به زیارت حضرت امام علی هادی علیه السّلام رفتم و به آن حضرت عرضه داشتم:

مولای من، این مرد- متوکل- مرا از کار برکنار کرده و رزق و روزی مرا قطع نموده و مرا به مشقّت انداخته است و تنها اتّهامی که در این رابطه به من وارد کرده است این است که می داند من با شما در ارتباط هستم.

وی از امام هادی علیه السّلام خواست تا در نزد متوکل از او وساطت کند. امام هادی علیه السّلام در پاسخ او فرمودند:

ان شاء اللّه به حاجت خود می رسی،

چون شب فرا رسید فرستادگان متوکل به در خانه او آمده و او را طلب کردند. وی به همراه آنان به سرعت به سمت متوکل روانه شد. هنگامی که به در قصر متوکل رسید دید فتح بن خاقان، وزیر متوکل، در جلوی در قصر منتظر اوست. فتح وی را استقبال کرد و از تأخیرش در آمدن گله کرد. سپس او را نزد متوکل برد. متوکل با قیافه ای که تبسّم از آن می بارید و برای آن مرد نشانه بشارت بود با او روبرو شد و به او گفت:

ای ابا موسی، چرا از ما کناره گیری می کنی و ما را فراموش کرده ای؟! حال بگو چه مبلغ از ما طلب داری؟

مرد حوائج خود را به متوکل گفت و حقوق و عطایایی که از او قطع شده بود برشمرد. متوکل دستور داد دو برابر آن مبلغ را به او بپردازند و آن مرد در حالت سرور و شادمانی از نزد متوکل خارج شد. هنگامی که آن مرد از قصر متوکل خارج شد، فتح به دنبال او آمد و به او گفت من شک ندارم که تو از او- یعنی از امام هادی علیه السّلام- خواستی برای تو دعا کند. بنابراین به نزد او برو و از او بخواه برای من هم دعایی بکند.

مرد رو به سوی خانه امام هادی علیه السّلام آمد و هنگامی که به محضر مبارک آن حضرت مشرّف شد و در برابر آن حضرت ایستاد. امام هادی نگاهی به او انداخته فرمودند:

ای ابا موسی، چهره اکنون تو چهره رضایت است.

مرد با کمال خضوع و احترام عرضه داشت:

آری، به برکت شما ای سید و مولای من، امّا آنان به من گفتند: که شما نه به سمت متوکل رفته اید و نه از او در این رابطه خواهشی کرده اید.

امام علیه السّلام با چهره ای آکنده از خوشروئی و تبسّم در جواب او فرمودند:

خداوند متعال می داند که ما در مصائب و مشکلات جز به او پناه نمی بریم و در ناملایمات جز بر او توکل نمی کنیم. به همین دلیل است که هرگاه از او چیزی بخواهیم به ما عنایت و عطا می کند. ما نیز بیم آن داریم که اگر از این رویه عدول کنیم خداوند نیز از آن رویه عدول نماید.

مرد دریافت که امام علیه السّلام در نهان برای او دعا کرده است، در این هنگام سخن فتح به یادش آمد و به امام عرض کرد: ای سید و مولای من، فتح نیز از شما التماس دعا داشت.

امام خواسته مرد را اجابت نکرد و به او فرمود:

فتح در ظاهر خود را از دوستان ما به حساب می آورد، امّا در باطن از ما دوری می گزیند، دعا فقط درباره شخصی مستجاب می شود که در اطاعت خداوند متعال اخلاص بورزد و به رسالت پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله همچنین به حقّ ما اهل بیت اعتراف داشته باشد[1].

پی نوشت

 [1] امالى طوسى/ 285 ح 555، و به نقل از آن در بحار الانوار 50/ 127، المناقب 4/ 442.

منبع : پیشوایان هدایت، ج 12، ص: 44