مدرسه علمیه حضرت ولی عصر (عج) تهران
مقام معظم رهبری: طلبه باید منشا امید وشور ونشاط و تحرک باشد.
مقام معظم رهبری: طلبه باید منشا امید وشور ونشاط و تحرک باشد.
دوشنبه 96/02/25
در زبان فارسی برای بيان آغاز کار و عملی از کلمه «شروع» استفاده میشود و معمولاً بعد از اين کلمه مصدر فعل مورد نظر آورده میشود.
مانند: «فاطمه شروع به گريه کرد. مادر شروع به بوسيدن فرزندش کرد.».
در زبان عربی بجای کلمه «شروع» افعال خاصی بکار میرود. به اين افعال خاص افعال مقاربه گفته میشود.
افعال مقاربه برخی دلالت بر قرب وقوع خبر و برخی دلالت بر اميد به وقوع خبر و دسته سوم دلالت بر شروع خبر میکنند.
اين افعال که عبارتند از «أخَذَ، جعَلَ، شَرَعَ، طَفِقَ، علَقَ، هَبَّ، أنشأ، …»،
قبل از جمله اسميه قرار میگيرند و مبتدا را به عنوان اسم خود مرفوع میکنند.
خبر آنها هميشه فعل مضارع و محلاً منصوب است. اين افعال هميشه بصورت ماضی بکار میروند و از نظر معنی فرقی با هم ندارند.
فعل مضارع بعد از آنها هيچگاه با حرف ناصبه «أنْ» بکار نمیرود ولی در فارسی به صورت مصدر ترجمه میشود.
برای مثال عبارت «فاطمه شروع به گريه کرد.» بصورت «أخَذَتْ فاطمةُ تبکي.»
و عبارت «مادر شروع به بوسيدن فرزندش کرد.» بصورت «أخذَت الأمُّ تُقَبِّلُ ولدَها.» ترجمه میشود.
علاوه بر فعلهای شروع افعالی مانند «صارَ، أصبَحَ، عادَ، مَضی، و قام» نيز گاهی معنای شروع دارند.
برای مثال «أصبَحَتْ اللغة العربيةُ تتطوَّرُ في هذه الفترة.» بصورت «در اين دوره زبان عربی شروع به پيشرفت کرد.»
ترجمه میشود.
گاهی نيز بجای کلمه «شروع» کلمه «دارد» بکار میرود.
برای مثال «أخَذَتْ فاطمةُ تبکي.» بصورت «فاطمه دارد گريه میکند.» ترجمه میشود.
تمرين 28: عبارات زير را از فارسی به عربی و از عربی به فارسی برگردانيد.
«محمد شروع به دويدن کرد. دانش آموزان شروع به نوشتن کردند.
معلم شروع به تدريس نمود. چرا شما شروع به خنديدن کرديد؟ آن زنان دست به دعا برداشتند.
آن دو پسر شروع به خواندن کردند. چند زن شروع به فرياد زدن کردند
«طفِقَ الشعبُ يَهتِفُ. أنشأ الحاضرون يصفِّقون. جعل نائب المجلس يَخطُبُ.
هبَّ السقفُ يَسقُطُ. أخذ السماءُ تُمطِرُ قبل ساعة. قام الشاعرُ يُنشِدُ قصيدتَهُ.
شرَعَ الأطفالُ يَلعبون في ساحة المدرسة.»
کلمات: المفردات
«دويد: رکَضَ يَرکُضُ/ نوشت: کتبَ يَکتُبُ/ درس داد: درَّسَ يُدَرِّسُ/ خنديد: ضحِکَ يَضحَکُ/
دعا کرد: دعا يَدعُو/ خواند: قرأَ يَقرَأُ/ فرياد زد: صاحَ يَصيحُ/ هتَفَ يَهتِفَ: شعار دادند/
صفَّقَ يُصفِّقُ: کف زدند/ خطَبَ يَخطُبُ: سخنرانی کرد/ سقَطَ يَسقُطُ: فرو ريخت/
أمطرَ يُمطِرُ: باران باريد/ أنشَدَ يُنشِدُ: شعر خواند/ قصيدة: قصيده، شعر/ لَعِبَ يَلعَبُ: بازی کرد.»
یکشنبه 96/02/24
فقر و فقیری، بینوایی و نداری است که توانایی ایستادن و ایستادگی را از مردم و جامعه میگیرد و آسایش و آرامش را از آنان سلب میکند؛ زیرا اقتصاد، ستون اصلی و چادر جامعه و به تعبیر قرآن «قوام جامعه» است. از همین رو به تعبیر روایات فقر ریشه بسیاری از نابهنجاریها و انحرافات در جامعه است؛ و بسترهای رشد و پیشرفت، کرامت و عزت را از جامعه سلب میکند. بر همین اساس باید، علل و عوامل فقر را شناسایی و با آنها مبارزه کرد و فقر را از جامعه زدود. نویسنده در این مطلب با استفاده از آموزههای قرآن عوامل و علل فقر را معرفی و راهکارهای مبارزه و برونرفت از این مشکل و معضل را بیان کرده است.
***
نداری دارای مراتبی است؛ یکی از مراتب آن مسکنت است؛
شخص مسکین به کسی گفته میشود که هیچ منبع درآمدی ندارد به طوری که از حرکت به سکون رسیده است. مسکین به یک معنا بازنشسته است؛ چون هیچ چیزی را در اختیار ندارد که او را به حرکت آورد. مرتبه دیگر از نداری، فقر است؛ فقیر کسی است که ستون فقراتی ندارد تا بدان تکیه کرده و خود بر سر پا بایستد؛ بلکه همانند درخت انگور است که نیازمند داربست است تا بدان تکیه کند.
در حقیقت فقیر شخصی نیازمند است که اگر کمک دیگری نباشد نمیتواند سر پا بایستد. فقیر خود درآمدی دارد ولی این درآمد او را به اندازهای نیست که کفاف هزینههای او را بدهد؛ بلکه نیازمند یک کمک مالی است تا دخل و خرج وی برابر شود. از همین میان مسکین و فقیر در اصطلاح فقهی و قرآنی فرق است. در اصطلاح فقهی و قرآنی، فقیر به كسى گفته مى شود كه هزينه يك سال را بالفعل و بالقوه نداشته باشد. ( زبده البيان، محقق اردبیلی، ص 262.)
شنبه 96/02/23
یکی از سؤالات اساسی این است كه با وجود علوم و فنون مختلف، بحث كردن در موضوع مهدويت چه ضرورتي دارد؟ آيا اين بحث، يك بحث فرعي است يا جزء مباحث مهم و اصلي زندگي است؟ آيا سخن از مهدويت، نيازي از نيازهاي امروز ماست و ميتواند تحوّلي اساسي در زندگي ما ايجاد كند؟
روشن است كه شناخت ضرورت و بايستگي اين موضوع، سبب تقويت انگيزه و نشاط در پیگيري اين بحث و به كارگيري تمام امكانات مادي و معنوي در جهت ترويج اين عقيده و راهبرد اساسي زندگي خواهد شد. بر اساس متون ديني، امامت و مهدويّت، هويت اصلي و اساسي مسلمين است و به همين دليل در رأس توصيههاي پيامبر عظيم الشأن اسلام(ص) بوده است. امامت، اصلي است كه در راستاي اصول مهم دين، يعني توحيد و نبوّت، طرح شده و مكمّل و متمّم آن اصول است.
در مطلب حاضر ضرورتهای پرداختن به بحث مهدويت در ابعاد گوناگون مورد بررسي قرار گرفته است.
***
پنجشنبه 96/02/21
امام زمان(عج) فرمود: اکثرو الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم- برای تعجیل در ظهور من بسیار دعا کنید که رهایی و گشایش کار شما نیز وابسته به ظهور من است. (فرهنگ سخنان حضرت مهدی(عج) ص317)
آیتالله جوادی آملی مینویسد:
منتظر واقعی نه تنها خودش صالح است بلکه درحد توان خود، مصلح نیز خواهد بود. او همواره در دعا با اقتداء به مولای خود میگوید: اللهم انا نرغب الیک فی ذوله کریمه تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله و تجعلنا فیها من الرعاه الی طاعتک و القاده الی سبیلک- خدایا ما خواهان دولت کریمهای هستیم که در آن اسلام و مسلمین، عزیز شوند و نفاق و منافقین، ذلیل و خوار گردند و ما در آن دولت از دعوتکنندگان به پیروی از تو و راهبران به راه تو باشیم.
سیدبن طاووس نقل میکند:
وقتی در حضور امام(ع) از غیبت امام زمان(عج) سخن به میان آمد، یکی از حاضران گفت: وظیفه شیعیان شما چیست؟ امام(ع) فرمود: دعا و انتظار فرج- غلبکم بالدعاء و انتظار الفرج. اگر فرضاً دعا فقط به جنبه فردی و خودسازی نظر داشته باشد، انتظار فرج قطعاً به هر دو جنبه خودسازی و دگرسازی (فردی و اجتماعی) نظر دارد. (عصاره خلقت ص43)
ادامه »پنجشنبه 96/02/21
آیتالله بهجت (ره) یکی از یگانگان عصر حاضر و مفاخر علمای شیعه است که در راه علم و عمل، از هیچ کوششی فروگذار نکرد. دفتر زندگی ایشان پر است از برگهای زرّینی که هر کدام برای ما درس زندگی است. محبت و ارتباط قلبی ایشان با اهلبیت علیهمالسلام و بهطور خاص با امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف یکی از ویژگیهای بارزشان محسوب میشد. همین دلدادگی و شیفتگی ایشان به اهلبیت علیهمالسلام سبب شده بود که علاوه بر مرجعیت علمی، مرجعیت معنوی شیعیان را نیز عهدهدار شوند. ایشان تنها راه نجات را چنگزدن به دامان اهلبیت علیهمالسلام میدانست و تمام عمر خویش را در این راه صرف کرد.
این عالم ربّانی میفرمود: «هر کس باید به فکر خود باشد و راهی برای ارتباط با حضرت حجت (عج) و فرج شخصی خویش پیدا کند؛ خواه ظهور و فرج آن حضرت دور باشد، یا نزدیک».
به مناسبت فرارسیدن نیمه شعبان گزیدههایی از سخنان و رهنمودهای آن عارف وارسته درباره شخصیت حضرت حجت و ضرورت ارتباط با ایشان که توسط دفتر معظمله در اختیار کیهان قرار گرفته از نظر خوانندگان عزیز میگذرد.
پناهگاه حقیقی
زمین خدا هیچگاه از وجود حجت خالی نمیگردد. امام، حجّت خداوند در زمین و رشتۀ متصل میان آسمان و زمین است. ارتباط امام و مؤمنان، ارتباطی وثیق است که ریشه در سرشت یگانۀ آنها دارد.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرمایند: «يَا عَلِيُّ … شِيعَتُكَ خُلِقُوا مِنْ فَاضِلِ طِينَتِنَا؛(1) ای علی … شیعیان تو از ماندۀ گِل ما خلق شدهاند».
این، نشان از پیوند روحی عمیق میان مؤمنان و ائمه علیهمالسلام دارد. امام اصل و ریشه است و مؤمن، برگ و باری است که از آن ریشه تغذیه میکند. ازاینروامام، پناهگاه حقیقی مؤمنان است. آیتالله بهجت میفرمایند: «اگر اهل ایمان پناهگاه حقیقی خود (امام زمان عجلاللّه تعالیفرجه الشریف) را بشناسند و به آن پناه ببرند، آیا امکان دارد که از آن ناحیه مورد عنایت واقع نشوند؟!».
چهارشنبه 96/02/20
در پی سؤالات مکرر افراد گوناگون از آیتالله بهجت(ره) درباره انتخابات و شرایط و معیارهای انتخاب اصلح، دو متن زیر در زمان حیات معظمله برای تبیین شرایط نامزدهای انتخاباتی از سوی ایشان صادر شد. با تشکر از مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت که این متن را در اختیار ما گذاشتند، توجه خوانندگان عزیز را به مطالعه آن جلب میکنیم.
***
نامه اول
بسماللهالرحمنالرحیم. الحمد لله رب العالمین والصلاهًْ علی سید الانبیاء محمد وآله السادهًْ الاوصیاء الطاهرین.
و بعد، چنانکه مکرراً از شرکت در انتخابات سؤال شده، در جواب آنها، آنچه اظهار شده است، بیان میشود: اینجانب، جهاتِ سلبیه و اثباتیه(1) را متعرض میشوم. کسانی که بنا دارند در رأی دادن و یا انتخاب شدن، شرکت نمایند، باید متذکر باشند که کسانی حقّ انتخاب شدن و امینِ مردمِ باایمان در مورد دین و دنیا بودن را دارند، که از رجالِ با عقلِ کاملِ کافی و ایمان کامل از شیعه اثنیعشریه و با علم به مسائل شرعیه در شخصیات و اجتماعیات و با شجاعت باشند؛ و از آنهایی باشند که در اظهارات و تروک(2)، «لا یخافون فی الله لومهًْ لائم»(3)باشند؛ و از رشوهها و تخویفات(4) و نحو(5) آنها دور باشند. نظر نکنند که تا به حال چه بود؛ بلکه نظر نمایند که از حال چه باید بشود و چه باید نشود و باید پرهیزکار و خداترس باشند، اراده خدای تعالی را بر همه چیز ترجیح بدهند.
اگر فاقد بعض صفات باشند، اهل ائتمان(6) نیستند و رأی دادن برای فاقدها بیاثر است، بلکه جایز هم نیست؛ مشکوک هم، متروک است(7) تفحص هم، باید کامل باشد و بدون مداخله دوستی و دشمنی در امور نفسانیه باشد. در حالِ رأی دادن و گرفتن، خدای عظیم را ناظر به تمام خصوصیاتِ همه بدانند. کسانی هم که واجِد خصوصیات مذکوره باشند - که جایز باشد رأی دادن و گرفتن درباره آنها - واجب میشود با توانایی، اگر بدانند یا احتمال بدهند که فاقدِ بعضِ آنها، رأی خواهند گرفت.(8)
ملاحظه نمایید دُوَل کفر را [که] چگونه انتخاب مینمایند و انتخاب میشوند و چه کسانی انتخاب میشوند و از چه راههایی انتخاب میشوند و چه آرائی در مجلسهای خودشان اظهار میکنند و دولتهای آنها چه عملیاتی بر طبق قانون مملکت و برخلاف قانون عقل و دین ـ حتی ادیان منسوخۀ آنها ـ انجام میدهند که فساد و اِفساد آنها بر همه عقلای دنیا آشکار است؛ [و] مخالفت نمایید با چگونگی کارهای آنها و چگونگی وسائل و اسباب و مسبّبات آنها، که مطابقت با هیچ دینِ اصلدار و هیچ قانونِ عقلپسند، ندارند.
عصمکم الله و ایّانا من الزلات کلّها بمحمد و آله الطاهرین، صلواتالله علیهم اجمعین
والسلام علیکم و رحمهًْ الله و برکاته.
کتاب: بهسوی محبوب، ص۱۳۹
***
نامه دوم
بسماللهالرحمنالرحیم. «الحمد لله رب العالمین و الصلاهًْ علی سید الأنبیاء محمد و آله سادهًْ الأوصیاء المطهرین.
در جوابِ سؤالِ مکرّرِ مربوط به انتخابات، [مطالبی ذکر میشود] با اشاره به آنچه در سال گذشته تذکر داده شده بود، از بیاناتی که اختصاص به زمانی و مکانی ندارد و در آنها تعیینِ توصیفی ـ که اتم و اعم و احسن و اکمل و ادوم از تعیین اسمی است ـ شده بود.
از «حذیفه» رضواناللهعلیه مروی است که فرمود: «کانوا یسألون رسولَ الله عن الخیر و کنتُ أسأله عن الشر»؛ باید بدانیم «شر» چیست و «اهل شر» کیست تا فرار از آن نماییم و «خیر» چیست و «اهل خیر» کیست تا بهسوی آن فرار نماییم. باید اهل انتخاب، در پیاده کردن کُبرَیات در صُغرَیات و کلیّات در جزئیات، روشن و با احتیاط باشند و رضای خدای بزرگ را مقدم بر رضای غیر نمایند. و فحص(تحقیق) از عقلای متدیّنین که اصلح باشند نمایند و در روشنی توقف ننمایند و در تاریکی حرکت ننمایند. و از رشوه دادن و گرفتن (شیوه دُوَل کفر)، دور باشند. با متدینینِ از عقلا، که محیط به مسائل شرعیه و با ایمان اعتقادی و عملی و پرهیزکار و با تدبیر و شجاعت و اعتدال فکری و مسلکی، باشند و با غیر آنها سروکار نداشته باشند و مسلمانها را گرفتار نکنند و کاری نکنند که در پشیمانی از آن، تدارکی نیست.
از وطنفروشی و وطنفروشان که غایتِ محبتِ دوَل کفر است، دور باشید. عواقب وطنفروشانِ به دول کفر را ملاحظه بنمائید! دیدیم و میبینیم که به مُحلّلهای خودشان وفا نمیکنند، مگر تا زمانی که چاره ندارند؛ و پس از آن، جز پشیمانی و عاقبتِ سوء برای تابعین آنها نمیماند.
باید بدانیم که هیچ نقصی در ممالک اسلامیه نیست که منسوب به دول کفر نباشد؛ و آنچه منسوب به آنها است، نقص در اسلام و ایمان است، یا منتهی به آن است.
غیر از معصومین علیهمالسلام کسی نمیتواند بگوید: «همه چیز را میدانم، یا میبینم»؛ و نمیتواند کسی بگوید: «هیچ چیز را نمیدانم و همه جا تاریکم»؛ بلکه هر عاملِ عادی، چیزهایی را میداند و باید حرکت کند و توقف ننماید، [و] بلکه باید از معلومات خود، مجهولات را استخراج نماید تا آنجا که بتواند، و چیزهایی را نمیداند و باید احتیاط و توقف و تفحص نماید تا به ندامتِ غیرِ مستدرَک(9)، مبتلا نشود.
و این مطالب برای جواب سؤالها، [ذکر شد] با اشتمال بر بیاناتی که اتمام حجت و تأکید آن است؛ تا آنکه علی العمیاء(10)، یا به مسامحه، خود و دیگرانِ از مؤمنین را در گمراهی وارد ننمایند.
کسانی که متحیر و مرددند، به آنها دستور داده شده و میشود: ملاحظه کنید: کدامیک از دو حزب، با ولایت علی علیهالسلام، موافق یا موافقتر است، و کدام، اعتقاد او عملاً انتظار مهدی علیهالسلام را دارد یا متأکدتر است. کدام، تغییری در امور دینیه داده یا نمیدهد؛ کدام، معتدل در فکر، یا مُتلوّن است در اعتقاد یا عمل. کدام، ملکه تقوا و صدق و ائتمان دارد، یا قویتر است. کدام در صفات، شبیه به کفر یا نفاق و کدام، دورتر است؛ و بالجمله، کدام، به خدای متعال و خاتمالانبیا و خاتمالاوصیا «صلواتاللهعلیهموعجلفرجَهم» نزدیکتر است.
از خداوند عظیم، موفقیت همه مؤمنین را بر مرضیات او و تجنب از مبغوضات او را در همه جا و در هر حال، میخواهیم.
والسلام علیکم و رحمهًْ الله و برکاته
الأحقر محمدتقی البهجهًْ
۱۱/ محرم الحرام / ۱۴۱۸
کتاب: به سوی محبوب، ص۱۴۱
_______________________
1. شرایطی که موجب میشود نتوان به شخصی رأی داد و همچنین شرایطی که سبب جواز رأی دادن به شخص میشود. 2. گفتنها و نگفتنها و نیز انجام دادنها و انجام ندادنها. 3. مائده: ۵۴؛ «در [راه] خدا از سرزنش سرزنشکنندگان نهراسند».4. ترساندنها. 5. مانند. 6. اعتماد و اعتبار 7. اگر در وجود بعضیها از این شروط در نامزدی شک کرد، رأی دادن به او جایز نیست. 8. کسانیکه شرایط لازم و توانایی بر انجام این کار را دارند و میدانند که اگر شرکت نکنند، افراد فاقد این شرایط یا بعضی از این شرایط رأی میآورند، بر آنها واجب است که نامزد انتخابات شوند. 9. غیر قابل جبران. 10 کورکورانه.
چهارشنبه 96/02/20
ترجمه مکالمه 6:
السائق: سلام عليک، أهلاً وسهلاً
السائح: عليک السلام، شکراً. عفواً هل هناک قطار نفقٍ؟
السائق: لا، لم يصل قطار نفق الی هنا بعدُ.
السائح: أين محطَّةُ الباص؟
السائق: المحطَّةُ مقابلَ المطار الدوليّ. و لکن تحرّک الباصُ قبل دقائقَ.
السائح: کيف أستطيعُ أن أذهبَ الی فُندُقٍ؟
السائق: أنا سائق سيارة الأجرة سآخذک بسيارتي اليه
السائح: شکراً، أينَ أضعُ حقيبتي و آلةَ تصويري؟
السائق: من فضلک ضَعْها علی المقعد الخلفيِّ.
السائح: من فضلک حرّکْ من اليمين حتی المفترق.
السائق: من أين أنت؟ هل کنتَ هنا قبلُ.
السائح: أنا ألمانيٌّ. ما کنت هنا قبلاً لکن عندي خريطةٌ.
السائق: لماذا تريد الذهاب من اليمين؟
السائح: أريد أن ألتقطَ صوراً من مناظره الجميلة.
السائق: علی عيني، البتَّة
السائح: أنا أنزِلُ جنب الحديقة لألتقط عدَّة صورٍ.
السائق: طيِّب، أنا أيضاً أنزلُ لأشتري بعض الطعام لأولادي ثمّ نتحرّکُ.
السائح: شکراً علی لطفک
السائق: هل تشتهي الطعام؟
السائح: لا، شکراً، تعِبتُ کثيراً، متی نصلُ الی الفندق؟
السائق: إن شاء الله بعد نصف ساعةٍ.
السائح: ما معنی «إن شاء الله»؟
السائق: أي إن شاء الله و ما حدثَ مشکلةٌ.
السائق: تفضَّل، قو وصلنا.
السائح: شکراً جزيلاً، کم الأجرة؟
السائق: خمس دولارات
السائح: عاشَت يداک، تفضَّل، في أمان الله
السائق: في أمان الله و الی اللقاء
للتعريب 7:
عبارات زير را به عربی بنويسيد.
معلم: سلام، حال شما خوبه؟
دانش آموزان: سلام خانم، ممنون، شما چطوريد؟
معلم: الحمد لله من هم خوبم، خب درسمون کجا بود؟
محمد: خانم درس مثنی بوديم.
معلم: اگر از درس قبل سؤال داريد بپرسيد؟
مجيد: خانم، من درس مثنی رو خوب ياد نگرفتم. نمیتونم اسم مفرد رو مثنی کنم.
معلم: اشکال نداره، خوب گوش کن تا ياد بگيری. محمد، میتونی مثنی رو تعريف کنی؟
محمد: بله خانم، مثنی اسمی است که دلالت بر دو انسان يا دو حيوان يا دو شيء میکند.
معلم: أحمد، اسم مفرد را چگونه مثنی میکنيم؟
أحمد: با اضافه کردن «الف و نون» يا «ياء و نون» به اسم مفرد مثنی ساخته میشود.
معلم: علی، به نظر تو دو راه برای ساختن مثنی وجود دارد؟
علی: بله، خانم چون در زبان عربی بحث اعراب وجود دارد، در حالت رفعی «الف و نون» و در حالت نصبی و جری «ياء و نون» به کلمه مفرد اضافه میکنيم.
معلم: آفرين علی، عالی بود. میتونی بگی حرکت ما قبل الف و ياء چيه؟
علی: بله خانم، قبل از الف و ياء مفتوحه
معلم: آفرين، اينطور که معلومه همه اين بحث رو خوب ياد گرفتيد. حسن، دو جمله بگو که در آن اسم مثنی وجود داشته باشه.
حسن: در اتاق دو تخت وجود دارد. محمد دو قفص برای دو گنجشک خريد.
معلم: آفرين حسن، يه اشتباه کوچک داشتی. کی میتونه بگه چی بود؟
حسين: خانم، کلمه «قفص» مفعول بهِ و بايد با «ياء و نون» مثنی بشه.
معلم: بله درسته، همه خوب و عالی جواب دادید.
مجيد: ممنونم خانم ديگه ياد گرفتم.
معلم: اگر قبل از کلاس از دوستات میپرسيدی حتما ياد میگرفتی. مباحثه علمی خيلی خوبه.
دانش آموزان: خانم زنگ خورد
معلم: باشه، خداحافظ، موقع بازی مواظب خودتون باشيد.
چهارشنبه 96/02/20
روز سه شنبه 96/02/19 در مدرسه مراسمي به مناسبت ولادت حضرت ابا صالح المهدي عليه السلام برگزار شد .
اين مراسم با قرائت قرآن شروع شد سپس طلاب به مولودي خواني پرداختند.
خانم دكتر قوي سخنران اين مراسم بودند
خانم دكتر قوي بحث زن در اسلام ، زن از منظر امام خميني و بررسي كنوانسيون حقوق زن را به صورت كامل تشريح نمودند
و نظر مقام معظم رهبري را در اين باره بيان فرمودند.اين مراسم با پذيرايي و صرف ناهار و برپايي نماز جماعت پايان پذيرفت.
چهارشنبه 96/02/20
اولین دستآورد کانون مدرسه با سرپرستی خانم موسوی به نمایش گذاشته شد. در این کانون گروهی 13 نفره درباره صبحانه اسلامی از منظر روایات تحقیق کردند و پس ازبررسی کتابهای طب الرضا و دانشنامه احادیث پزشکی مواردی که برای یک صبحانه مفید است به صورت نمادین به نمایش گذاشته شد ومقرر شد سه شنبه هر هفته بعد از مراسم زیارت عاشورا صبحانه طلاب از این مواد تهیه شود.
سه شنبه 96/02/19
روز یکشنبه ۹۶/۰۲/۱۷ جناب آقای نعمتی به عنوان مشاور معاونت پژوهشی در طرحی بر مبنای رویکرد
مهدویت گرایی برای تحقیقات کل حوزه و طلاب برای جهت گیری طلاب از لحاظ فکری جلسه ای بر قرار کردند
تا هم تحقیقات طلاب در جهت مهدویت قرار گیرد
و هم سوره ای بر مبنای مهدویت به میمنت نیمه شعبان برقرار شود
تا سوره های قرآن ،آیاتی که اشاره به امام زمان علیه السلام دارد بررسی شود
و به عنوان کار پژوهشی و تحقیق پایانی و مقالات حوزه ارائه شود.