اقدامات تبلیغی جهت پذیرش طلبه سال 96

مدرسه علمیه حضرت ولی عصر (عج) برای پذیرش طلبه برای سال تحصیلی جدید (96) فعالیت های گوناگونی انجام دادند که به برخی از آنها اشاره می کنیم.

1. طراحی بنر و چاپ ونصب آن با همکاری شهرداری در میادین اصلی منطقه 11

2. چاپ بوروشور به تعداد 5000 عدد و توزیع آن توسط طلاب در راهپیمایی 22 بهمن و جلسات مذهبی و مساجد

3. هماهنگی با آموزش و پرورش جهت تبلیغ و توزیع بوروشور در مدارس منطقه

4. نصب بنر 12 متری جلو  در مسجد حضرت ولی عصر (عج)

5. اطلاع رسانی از طریق سایت مدرسه و کانال تلگرامی

فن ترجمه22

نکته 22:

در زبان فارسی فعل «داشتن» برای بيان مالکيت بکار می­رود. اين فعل در زمان گذشته، حال و آينده بصورت «داشتم، دارم، خواهم داشت» صرف می­شود. و با افزودن حرف «نون» به ابتدای آن منفی می­شود. «نداشتم، ندارم، نخواهم داشت».

در زبان عربی برای بيان مالکيت سه روش وجود دارد.

روش اول: استفاده از حرف جرّ «لام» همراه اسم ظاهر يا ضمير، «لمحمدٍ کتابٌ مفيدٌ، له عدَّةُ کُتُبٍ، محمدٌ له ثلاثةُ أولادٍ». در اين روش برای منفی کردن از حرف نفی «ليس» استفاده می­شود. «ليس لمحمدٍ کتابٌ مفيدٌ، ليس له عدَّةُ کُتُبٍ، محمدٌ ليس له ثلاثةُ أولادٍ». و برای تبديل عبارات به زمان گذشته از فعل «کان» و برای منفی کردن آن از «ما کان و لم يکن» استفاده می­شود. «کان لمحمدٍ کتابٌ مفيدٌ، کان له عدَّةُ کُتُبٍ، محمدٌ کان له ثلاثةُ أولادٍ». و «ما کان أو لم يکن لمحمدٍ کتابٌ مفيدٌ، ما کان أو لم يکن له عدَّةُ کُتُبٍ، محمدٌ ما کان أو لم يکن له ثلاثةُ أولادٍ».

روش دوم: استفاده از دو لفظ «عندَ و لدیٰ» همراه اسم ظاهر يا ضمير، «عندَهُ قلمٌ، لديها حقيبةٌ خضراءُ». در اين روش نيز برای منفی کردن حرف نفی «ليس» بکار می­رود «ليس عندَه قلمٌ، ليس لديها حقيبةٌ خضراءُ»، و برای تبديل عبارات به زمان گذشته از فعل «کان» و برای منفی کردن آن از «ما کان و لم يکن» استفاده می­شود. «کان عندَه قلمٌ، کان لديها حقيبةٌ خضراءُ». و «ما کان أو لم يکن عندَه قلمٌ، ما کان أو لم يکن لديها حقيبةٌ خضراءُ».

برای اختصاص اين عبارات به زمان آينده از فعل مضارع همراه با حرف «سين و سوف» و برای منفی کردن آنها از حرف نفی «لا» کمک گرفته می­شود. «سوف يکون لمحمدٍ کتابٌ مفيدٌ، سوف يکونُ له عدَّةُ کُتُبٍ، محمدٌ سوف يکونُ له ثلاثةُ أولادٍ، سوف يکونُ عندَه قلمٌ، سوفَ يکونُ لديها حقيبةٌ خضراءُ». و «سوف لا يکون لمحمدٍ کتابٌ مفيدٌ، سوف لا يکونُ له عدَّةُ کُتُبٍ، محمدٌ سوف لا يکونُ له ثلاثةُ أولادٍ، سوف لا يکونُ عندَه قلمٌ، سوفَ لا يکونُ لديها حقيبةٌ خضراءُ».

روش سوم: استفاده از فعل «مَلَکَ يَملِکُ» و «امتلکَ يمتلکُ» و مشتقات آنها. «أملک نفسي، إنّ الجمهوریة الاسلامیة الایرانیة يمتلکُ المعرفة النوویة».

برای نشان دادن زمان گذشته اين عبارات از فعل ماضی و برای منفی کردن آنها از حرف نفی «ما» استفاده می­شود. «ملکتُ نفسي، إنّ الجمهوریة الاسلامیة الایرانیة امتلکَتْ المعرفة النوویة» و «ما ملکتُ نفسي، إنّ الجمهوریة الاسلامیة الایرانیة ما امتلکَتْ المعرفة النوویة».

برای نشان دادن زمان آينده از حرف «سين و سوف» و برای منفی کردن آن از حرف نفی «لا» قبل از فعل مضارع استفاده می­شود. «سوف أملک نفسي، إنّ الجمهوریة الاسلامیة الایرانیة ستمتلکُ المعرفة النوویة». و «سوف لا أملک نفسي، إنّ الجمهوریة الاسلامیة الایرانیة سوف لا تمتلکُ المعرفة النوویة».

 

تمرين 22: عبارات زير را به فارسی ترجمه کنيد و آنها را در زمان­های مختلف منفی کنيد.

للمدير غرفة خاصةٌ في المدرسَةِ، لکلِّ عملٍ جزاءٌ، لکل کتابٍ عنوانٌ، للمرأةِ دَورٌ هامٌّ في تربية المجتمَع، عندَ محمدٍ سيارةٌ، عندَ فاطمةَ ماکينةُ خياطةٍ، عندي شُقَّةٌ صغيرةٌ، لديَّ عدَّةُ أقلامِ، عندهُ مجلةٌ علميَّةٌ، له شهرةٌ عالميةٌ، عندَ الايرانين تقاليد قديمة، تمتلکُ ايرانُ قدرةً عظيمة، ملکتُ الدارَ بعد مدَّةٍ، لدَی الطالبةِ مِسطرةٌ، عندي کتبٌ کثيرة في الترجمة.

المفردات: کلمات

غرفة: اتاق/ دور: نقش/ هامّ: مهم/ المجتمع: جامعه/ ماکينة خياطة: چرخ خياطی/ شُقَّة: آپارتمان/ تقاليد: رسوم/ مِسطرة: خط کش.

 

برگزاری جشنواره غذا

روز یکشنبه 95/12/22 دومین جشنواره غذادر نیمسال دوم تحصیلی 96-95 باحضور کلیه طلاب بعد از نماز ظهر و عصردر مدرسه علمیه حضرت ولی عصر(عج) برگزار گردید. طلاب انواع غذاهای طبخ شده ،غذاهای سنتی، شیرینی، ژله، دسر… با تزئینات زیبا را به نمایش گذاشتند و داوران با چشیدن غذاها به قضاوت پرداختند و با تشکر از همه طلاب این مراسم به پایان رسید.

سالروز وفات حضرت ام البنین علیها سلام و روز تکریم مادران شهدا

ام البنین دختر حزام بن خالد، همسر امام علی «علیه السلام» بود، مادرش ام لیلی نام داشت. نام این بانو فاطمه و کنیه اش ام البنین است. این بانو گرچه در کربلا حضور نداشت ولی چهار فرزند رشیدش به نام های عباس، عبدالله، جعفر و عثمان در حادثه عاشورا در راه یاری امام حسین «علیه السلام» به شهادت رسیدند.

زندگینامه حضرت ام البنین علیها السلام
فاطمه دختر حزام بن خالد بن ربیعة بن عامر، معروف به وحید بن کلاب بن عامر بن صعصعه، و مادرش لیلی دختر مالک بن جعفر بن کلاب، و عمویش لبید شاعر است. فرزندانش عبارت بودند از عباس، جعفر، عبد الله و عثمان که همگی با امام حسین علیه السّلام در کربلا شهید شدند.(تاریخ طبری: 3، 162 و 262 و 343؛ بحار الانوار: 42، 91؛ تنقیح المقال: 3، 70(تاریخ طبری نسب حزام را چنین نوشته است: ابو المجل بن خالد بن ربیعه بن الوحید بن کعب بن عامر بن کلاب)).

ام النبین در سال 70 ق رحلت کرد.

روایت شده است که امیر المؤمنین علیه السّلام به برادرش عقیل- که انساب عرب را خوب می دانست و از احوال خانوادگی آنها آگاه بود- فرمود: می خواهم زنی برایم خواستگاری نمایی که از خاندان شجاعت و شیردلان باشد تا فرزند سوارکار شجاعی به دنیا آورد. عقیل، فاطمه کلابیه (ام البنین) را به ایشان معرفی نمود و گفت: در میان عربها خاندانی شجاعتر از خانواده وی سراغ ندارم. علی بن ابی طالب علیه السّلام با وی ازدواج کرد و عباس، عبد الله، جعفر و عثمان به دنیا آمدند. این مادر پسرانش را چنان تربیت کرد که همه شیفته برادر بزرگوارشان امام حسین علیه السّلام بودند و در رکاب آن حضرت شهید شدند. (محدثات شیعه، ص: 53؛ غروی نایینی، نهله)

ادامه »

چشم زخم حق است

سهل‌بن حنیف از مسلمانان مخلص و از یاران با شهامت پیامبر(ص) و علی(ع) بود. در همه جنگ‌های رسول خدا(ص) شرکت داشت، سیرت و صورت زیبای او زبانزد مردم بود. درباره او چنین نقل می‌کنند:


وی در یکی از جنگ‌ها همراه پیامبر(ص) بود، به نهر آبی رسید، بدن خود را شست‌‌وشو داد. چون از نظر جسمی، زیبا و خوش‌اندام بود. یکی از انصار با دیدن او در شگفتی فرو رفت و جمله‌ای از روی شگفتی بیان کرد( نظر زدن) که باعث بیماری سهل‌بن حنیف شد و تب کرد. وی را به حضور پیامبر(ص) آوردند،

پیامبر(ص)، پس‌از احوالپرسی فرمود:

«ما یمنع احدکم اذا رای من اخیه ما یعجبه فی نفسه او فی ماله، فلیبرک علیه، فان العین حق»

چه می‌شود که هرگاه در جسم یا مال برادرتان چیز جالبی یافتید، بارک‌الله بگویید؟ زیرا چشم زخم حق است. آنگاه سفارش نمود که در این‌گونه موارد، برای شخص مورد نظر دعا کنند.(1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سفینه البحار، ج 1، ص 676

معارفی از کیهان

بزرگان چه جملاتی را زیاد تکرار می‌کردند؟

 


آقای اشتهاردی می‌فرمود:

حضرت امام در درس اخلاق خود چند جمله را تکرار می‌کرد از جمله، هرکس به جایی رسیده است از اول مواظب بوده است و خودرو نمی‌شود مهذب شد.

آقای میانجی این جمله را زیاد تکرار می‌کرد:

شما گناه نکنید، راه را نشانتان می‌دهند، آن مرحوم با این جمله می‌رساند که در تهذیب احتیاج به استاد نیست و استدلال می‌کرد به این حدیث (که هرکس یک عیب خود را اصلاح کند خداوند ده عیب او را به او نشان می‌دهد و اگر ده عیب خود را اصلاح کند صد عیب او را به او نشان می‌دهد).


حضرت آیت‌الله مشکینی این جمله را زیاد تکرار می‌کرد

که به هر آنچه که می‌دانید عمل کنید: اطلب العلم باستعماله ومن عمل بماعلم ورثه الله علم مالایعلم‌، با عمل به علم، آن را بجوی وکسی که به آنچه می‌داند عمل کند‌، خداوند آنچه را نمی‌داند به او می‌آموزد (‌بحار، ج78، ص189)

حضرت آقای بهجت چندجمله را زیاد تکرار می‌کرد از جمله:

استاذک علمک، استادت علم توست.

حضرت علامه طباطبایی دوجمله را زیاد تکرار می‌کرده

اول اینکه ما از کتاب خدا چه می‌فهمیم و دوم اینکه اعتبارات دنیا نوعا وفا نمی‌کند و اگر وفا بکند تا دم قبر است بعد از آن مائیم و ابد ما هستیم که هستیم، آقای حسن زاده می‌فرماید این جمله راچنان می‌گفت که هم خود به بهت می‌رفت وهم حضار.
کانال رسمی آیت‌الله سیدحسن عاملی‌

معارفی از کیهان

اقامه 40 نماز ظهر عاشورا با انگشترهای اهدایی

نگاهی به اصول تشویق و تنبیه در اسلام از زبان حجت‌الاسلام محسن قرائتی


آنچه در پی می‌آید بیانات حجت‌الاسلام محسن قرائتی استاد قرآن كریم در جمع دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در مسجد سید‌الشهداء(ع) این دانشگاه است که درخصوص تشویق و تنبیه در اسلام ایراد شده است.
***

توكل به خدا، سبب رسیدن به آرامش
درباره‌ اسلام هر چه پیش می‌رویم، احساس می‌كنیم كه كمتر می‌دانیم و اسلام را نشناخته‌ایم. در اسلام توجه ویژه به روح و روان شده است. همه‌ دین ما از بای بسم الله تكیه دادن به خداوند است.

مثلاً آمده است؛ به تو پناه می‌برم، به تو توكل می‌كنم، مرا یاری كن، كمكم كن و …

انسان تا زمانی كه به خدا تكیه كند، مانند بچه‌ای كه دستش در دست پدرش است، آرامش دارد

:«أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ» یاد خدا آرامش بخش است.

شما اگر بدانی در دستت طلاست، اگر همه‌ دنیا هم بگویند در دستت سفال است، آرامش داری و نگران نمی‌شوی.

امام خمینی(ره) فرمود: «اگر خمینی تنها هم بماند، لحظه‌ای با آمریكا سر سازش نخواهد داشت».

این نشانه‌ آرامش و توكل است: «لَا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ» (نساء/84) پس در راه خدا پیكار كن؛ جز عهده‌دار شخص خود نیستى.

ادامه »

مکالمه حضوری درس 3

ترجمه مکالمه 2 به عربی

 

ليلَی: سلام عليکَ. کيف حالُکَ؟

سمير: عليکِ السلامُ. بخير، و أنتِ؟ أو کيف حالُکِ؟

ليلی: الحمدُ لله. هل قرأتَ قصّةَ «العجوزةَ و الهرَّةَ»؟

سمير: نعم، کانت جيدٌّ جدّاً، لکن ما فهِمتُ لماذا ضجِرَتْ الهرَّةُ.

ليلی: لأنَّ المرأةَ العجوز خرجَتْ من البيتِ. بالمناسبة ما اسمُ العجوزة؟

سمير: أظُنُّ کان اسمُ العجوزةِ «نور» و اسم الهرَّةِ «نُونُو».

ليلی: بعد ذهابِ العجوزةِ ما فعلتْ الهرَّةُ؟

سمير: بدأتْ تَلعَبُ بکرة خيطان الصُّوف.

ثمّ التَفَّ الخيطُ حولَ الزهريَّةِ و شدَّتْ «نونو» الخيطَ فوَقعَتْ الرَّهريَّةُ علی الأرضِ و تَحطَّمَتْ.

ليلی: هل بامکانکَ أن تذکُرَ عدَّةَ اسماءً باللغة العربيَّة؟

سمير: نعم، بهاء، هالة، بهيَّة، مَيّادة، نجاة، سناءَ، و …

ليلی: هل تَعلَمُ لماذا يُستَعمَلُ اسمُ بعض الدول العربية مقترناً بالألف و اللام؟

سمير: هذا الأمرُ سماعيٌّ. بالمناسبة أينَ تقعُ عاصمةُ ايرانَ؟

ليلی: عاصمةُ ايرانَ هي مدينةُ طهرانَ.

سمير: ما هي العملةُ في ايرانَ؟ أو ما هي العملةُ الايرانية؟

ليلی: العُملة الايرانيةُ ريالٌ، أو عملةُ ايرانَ ريالٌ

سمير: عاصمةُ مصرَ هي القاهرةُ و عملتُها الجُنَيهُ.

ليلی: يجب عليَّ أن أذهبَ.

سمير: إذهبي رافقَتکِ السلامةُ، في أمان الله

ليلی: في أمان الله و حفظه

 

للتعريب3

سامر: ببخشيد، سالن انتظار کجاست؟

هند: نمی­دانم. از مسؤول اطلاعات بپرسيد.

سامر: ممنون خانم، حتماً می­پرسم.

هند: برای چه به ايران آمديد؟

سامر: آمدم در مؤسسه زبان ايران زبان عربی تدريس کنم و الآن برای ديدن خانواده­ام به قاهره می­روم. شما برای چه به ايران آمديد؟

هند: من به ايران آمدم تا زبان فارسی را ياد بگيرم.

سامر: چه خوب، ياد گرفتيد؟

هند: بله، الآن می­توانم به زبان فارسی صحبت کنم.

سامر: چند سال طول کشيد؟

هند: چهار سال طول کشيد. آه، ببخشيد شما صدای گوينده را می­شنويد؟

سامر: بله، می­گويد: هواپيمای شماره 198 بزودی پرواز می­کند لطفاً برای سوار شدن آماده شويد.

هند: از کدام در بايد بيرون برويم؟

سامر: فکر کنم از در شماره دو بايد خارج شويم. عجله کنيد به اتوبوس نقل مسافر برسيم.

هند: شما برويد من با مادرم می­آيم. به اميد ديدار

سامر: به اميد ديدار

 

سنت پاداش و کیفر در دنیا

در مطلب حاضر نویسنده به یکی از سنتهای الهی حاکم بر جهان هستی یعنی سنت کنش و واکنش یا همان مکافات اعمال اشاره و این مقوله را بررسی کرده است که بر اساس سنت مکافات، هرکسی هر کار خوب یا بدی انجام دهد، در این دنیا مکافات و جبران آن را خواهد دید اما این به معنی جبران کامل پاداش‌ها و کیفرهای اعمال نیست بلکه بخشی از آن است و دنیا ظرفیت آن را ندارد که بتوان در بستر آن، کنشهای انسانها تماما جبران و مکافات شود ولی با این حال خداوند برای تشویق مومنان و نیز هشدار دادن و عبرت به دیگر انسانها، بخشی از قانون مکافات و کیفردهی را در این دنیا به اجرا در می‌آورد.
***
دنیا سرای انسان‌سازی


دنیا در نگرش قرآنی، مکان استقرار خلافت انسانی است. انسان در این دنیا که در اصطلاح و نگرش فقهی اسلام از آن به سرای تکلیف یاد می‌کنند، می‌بایست با تلاش و مجاهدت بسیار، ظرفیت‌ها و توانمندی‌هایی را که در او سرشته شده، به فعلیت رساند و در یک فرآیند خود را بسازد. به این معنا دنیا سرای انسان‌سازی است و این ماده خام خاکی در فرآیندی جانکاه و سخت و دشوار، قوا و توانمندی‌هایی را که در اصطلاح قرآنی از آن به اسمای الهی یاد می‌کنند به شکل و قالبی درخور یا زشت و پلید در می‌آورد. از این رو می‌تواند از فرشتگان و هر آفریده دیگری که در آفرینش است برتر شود و یا از همه آنان فروتر گردد و چون چهارپایان و کمتر از آنها درآید.


در نگرش قرآنی انسان به جهت وجود عوامل و قوای متضاد و متناقض می‌تواند از غریزه و یا غرایزی بهره برد که او را در مقام فجور می‌نشاند و یا با بهره‌برداری از فطرت و غرایزی دیگر که در او سرشته شده می‌تواند به مقام متقین وارد شود و بر هستی فخر فروشد. دنیا از چنین جایگاه مهم و بلند و بزرگی برخوردار است. از آن رو آزمون (فتنه) و بلا و ابتلا امری طبیعی است تا انسان در چالش با خود و پیرامون، بتواند ظرفیت‌ها و توانمندی‌هایش را به فعلیت درآورد.

ادامه »

برگزاری جلسه4 سبک زندگی اسلامی با استاد خانم چینی چیان

روز یکشنبه 95/12/15چهارمین کلاس اخلاق با سرکار خانم چینی چیان در سال تحصیلی 96-95 برگزار شد.

موضوع این جلسه:


اخلاقیات بعد از شناختها و تغییر هرف:


1. اخلاص
کاری را برای رضای خدا انجام دادن
2. تقوا
نباید کاری کنیم که خدا خشمگین شود.
لازمه تقوا معرفت دینی است.
3. معرفت دینی


شناخت حلال و حرام و درستی و نادرستی ار نظر اعتقادی و اخلاقی و علمی
پیش نیاز اخلاقی:
1. ایثار
یکی از نیاز های مهم ما است
ایثار یعنی آنجایی که در تقابل بین دو چیز قرار بگیری خانواده را ترجیح بدهی و به خاطر خانواده از خیلی چیزها بگذری