مدرسه علمیه حضرت ولی عصر (عج) تهران
مقام معظم رهبری: طلبه باید منشا امید وشور ونشاط و تحرک باشد.
مقام معظم رهبری: طلبه باید منشا امید وشور ونشاط و تحرک باشد.
پیوند: http://valiasr.whc.ir/
ادامه اخلاق جنسی در غرب :
سه اصل آزادی ، تربیت ،اخلاقی که قبلا بحث شد
فلسفه ازدواج : طبق گفته های اندیشمندان غرب، تداوم نسل است
1- کامیابی زن و مرد:
علت اینکه مرد ،زن را فقط برای خودش بخواهد حسادت است و حسادت باید کنار گذاشته شود اگر فلسفه ازدواج فقط تداوم نسل باشد زن و مرد می توانند در محیط اجتماع آزادانه کامیابی داشته باشند و این مانعی در رابطه زن در بیرون از خانواده ندارد و خانم قول می دهد فقط از همسر خودش بار دار شود.
2- مسئله خانواده در غرب :
الف – در غرب یک روند موجهای فمنیسم وجود دارد که سه موج را طی کرده و الان در موج سوم است. موج اول : برابری زن و مرد ، موج دوم : تفاضل زن و مرد ، موج سوم: باید همه فضایل اجتماعی را دو جنسیتی کرد
این نوع نگاه به خانواده ،مثل همه مجموعه هایی که در اجتماع فعالیت می کنند نگاه می کند و زن و مرد مثل شریک تجاری با هم رفتار می کنند و اگر شریکی کار کردنش ناقص شود دولت به عهده می گیرد و فرزند ی که نا مشروع و از نگاه آنان غیر قانونی باشد دولت پدرش می شود اینجا ازدواج حق دو نفراست و در اسلام ازدواج تکلیف است و حق اجتماع است.
3- خانواده تک جنسیتی :
ازدواج زن با زن و مرد با مرد را به رسمیت شناخته و حتی می توانند فرزندی را بیاورند و بزرگ کنند و با این کار خلاف فلسفه تداوم نسل عمل می کنند.
تاریخچه :
درغرب یک برهه ای انسان بودن زن نادیده گرفته شده تا انقلاب صنعتی. در انقلاب صنعتی غرب نیازمند کارگر ارزان و تبلیغات بود و جنس مرد کارگر ارزان نیست و برای تبلیغات برای خیلی ها آنقدر جذابیت ندارد و به خاطر اینکه چرخهای انقلاب صنعتی بچرخد، زن را وارد عرصه اجتماع می کنند و اولین کار که کردند به زن حق مالکیت پول را دادند (1882). (ویل دورانت می گوید حق مالکیت (آزادی) مادرانمان را مدیون انقلاب صنعتی هستیم .) و زن به عنوان کارگر ارزان استخدام شد،به عنوان ابزار تبلیغات و حتی خود کالا استفاده شد.
به عبارت دیگر در غرب یک دوره افراط بود یک دوره تفریط .در افراط انسان بودن زن نادیده گرفته شد و در تفریط زن بودن زن نادیده گرفته شد.
اخلاق جنسی در اسلام :
یکی از مسائلی که در اسلام به عنوان شبهه مطرح می کنند می گویند اسلام دین مرد سالاری است بنابراین نگاه دسته چندمی به زن دارد و زن را حقیر می داند به طبع، در نگاه اسلامی چیزی به نام تساوی حقوق زن و مرد نداریم .
اسلام معتقد به تساوی است یا تشابه ؟
1 - اثبات ادعای اسلام ( نوع نگاه اسلام به زن )
1 – مقام خلق :
در حوزه خلق قرآن بدون توجه به زن و مرد بودن به طور کل همه انسان ها را می فرماید : «خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍواحِدَةٍ» منشا همه ما یکی است و زن و مرد ندارد پس نگاه اسلام به زن در مقام خلق تحقیر آمیز نیست
2 – مقام نهی :
خداوند وقتی میخواهد در قرآن حضرت آدم و حوا را نهی کند ، تمام نهی ها و امر ها را دوتایی بیان می کند .« و لاتقربا وکلاهماو… .»
3 – مقام انحراف :
خداوند در قرآن می فرماید شیطان هر دوی آنها ( آدم و حوا ) را وسوسه کرد یعنی در هر دو امکان انحراف وجود دارد و این نیست که بگوییم ضمینه انحراف زن بیشتر است .
4 – امکانات خلق
:«خَلَقَ لَكُم ما فِي الأَرضِجَميعًا»: منظور زن و مرد است . در ادبیات ما سه نوع زبان داریم از بابا تعامل با جنسیت : 1 – بعضی زبان ها مثل آلمانی سه جنسیتی هستند ( زن ، مرد ، خنثی ) .2 – بعضی از زبان ها مثل عرب دو جنسیتی هستند ( زن و مرد ) اگر بخواهند ترکیب باشند باید یکی از آنها به کاربرده شود و اگر نشانه نداشته باشیم نمی توانیم حمل بر این کنیم و راهش این است که یکی را معیار قرار دهیم و برای اینکه بفهمانیم که این مجموعه زن است یا مرد یا هر دو نیازمند اماره است و اینکه اینجا منظورش مرد ها است نیاز به دلیل دارد که اثبات شود که منظور مرد است در صورتی که دلیلی بر اینکه « کم » فقط مرد ها هستند وجود ندارد . 3 – زبان تک جنسیتی مثل فارسی . این ضعف زبان نیست بلکه ترکیب زبان این گونه است .
5 – هدف خلقت :
«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّوَ الْإِنْسَإِلاَّ لِيَعْبُدُونِ » منظور از انس یعنی هم مرد و هم زن
6 – حرکت به قرب :
اسلام حرکت به قرب را تک جنسیتی نکرد و نگفت فقط مرد ها به قرب می رسند ملاک نزدیک شدن انسان به قرب تقوا است ،«إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم»
2 - مبنای نظر اسلام
الف : مبنای حق :
اگر بخواهیم ببینیم نگاه اسلام به زن و مرد عادلانه هست یا نه باید ببینیم حقشان« لعدل اعطاءکل ذیحقحقه» چیست ؟ و آیا این حق داده می شود یا نه ؟
به طور کل دو مدل حق داریم
1 – اکتسابی که با تلاش به دست می آید .
2 – طبیعی و فطری که خدادادی است که به واسطه خلقت به ما داده شده است .
و اینکه زن است یا مرد حقوقشان متفاوت می شود . برای تشخیص اینکه حق طبیعی ما چیست باید به خلقت انسان مراجعه کنیم . به خلقت زن و مرد که نگاه می کنیم می بینیم جاهایی شبیه به هم هست و جاهایی شبیه به هم نیست ، آنجایی که شبیه به هم هستند حقوق مساوی دارند مثل انسانیت و جاهایی که شبیه به هم نیستند حقوق متفاوتی دارند مثل جنسیت .
اگر به چیزی که با هم تفاوت دارند حقوق مساوی بدهیم عین ظلم است ، یعنی اسلام دو انسانی را که استعداد مشترک و مساوی دارند را مساوی می داند . تفاوت نه به معنای نقص می دهد و نه به معنای کمال .تفاوت، یعنی کارکرد ها و استعدادها و نحوه ی به کارگیریشان متفاوت است . این تفاوت هم در جسم و هم در روح است و همین باعث تفاوت حقوق می شود .
از نگاه اسلام تشابه عین ظلم است ، تشابه یعنی نادیده گرفتن تساوی ها ، شباهت ها ، حقوق مساوی برای استعداد های مساوی و متفاوت .
پس اسلام به تساوی معتقد است .
فلسفه ازدواج از نظر اسلام
1 – مشخص بودن نسل .
2 – نیازمندی انسان به صفا و وحدت روحی ( تعدد زوجات حق نیست بلکه تکلیف بعضی در شرایط خاص است ).
3 – تاسیس کانون ( خانواده ) برای تربیت نسل آینده .
4 – نیازمند یک کانون آرامش روحی برای مرد ( در برابر آن فرسایشی که در بیرون از خانه اتفاق افتاده )
نتیجه ی فلسفه ازدواج :
1 – تمتع جنسی باید فقط محدود در محیط خانواده باشد .
2 – در اسلام فرد ، خانواده ، جامعه هر سه اهمیت دارد. در اسلام حق جامعه است که خانواده تشکیل شود و تکلیف آدم ها است که خانواده تشکیل دهند ، خانواده جایگاه خاص و بلندی در جامعه دارد و هویتی است که با توجه به آن تصمیم گیری و عمل می شود .
نکات :
1 - باید در خانواده به تفاوت جنسیت زن و مرد توجه شود ، زن و مرد، ظرافت های هم را بشناسند .
2 – اسلام به شخصیت روحی زن توجه بسیار دارد و برایش موضوعیت دارد.
3 – باید حقوق و تکالیف زن و مرد در چهار چوب خانواده مشخص شود .
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حوزه علمیه ولی عصر (عج) در 1395/08/18 ساعت 12:52:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |