مدرسه علمیه حضرت ولی عصر (عج) تهران
مقام معظم رهبری: طلبه باید منشا امید وشور ونشاط و تحرک باشد.
مقام معظم رهبری: طلبه باید منشا امید وشور ونشاط و تحرک باشد.
از اهمال بپرهیز که تو برای امروز زنده ای نه برای فردا اگر فردائی بود فردا نیز مثل امروز باش و اگر فردائی نبود از اهمال و سستی امروز پشیمان نخواهی بود.
«نهج الفصاحه،حدیث 1006».
یکی از خصوصیاتی که برای انسان نتیجه خوبی را به همراه ندارد سستی است؛
این خصوصیت ابتدا به ساکن انسان را تحریک میکند که بعدآ انجام میدهم! شاید کسی به کمکم بیاید! اصلأ وظیفه فلانی است که انجام بدهد! وقت بسیار است! باید مقدماتش را فراهم کنم پس الآن نمیتوانم انجام دهم! بلد نیستم، اگر شروع به انجام دادن کار کنم، کارم محکوم به شکست است! خودم هنوز خوب یاد نگرفته ام، بگذار اول یاد بگیرم بعد انجام میدهم! اگر انجام بدهم و موفق نشوم چه کار کنم، پیش همه سر افکنده میشوم! و خلاصه بهانه های مختلفی که هر کدام از آنها کافی است تا کاری که به عهده ما است، توان انجامش از دست برود و شخص دچار مشکل «فردا» بشود؛
مشکل فردا انجامش میدهم یا بعدآ، الآن امکانش نیست یا به اصطلاح قرآنی اهل سوف شدن باعث میشود که انسان لحظه و دم را از دست بدهد.
خدا در قرآن برای کسانی که اهل سوف و بعدآ بعدآ میشوند چند خصوصیت یا مقدمه را بیان میکند،
در سوره حدید آیه 14 میفرماید:
«ینادونهم الم نکن معکم قالوا بلی و لکنکم فتنتم انفسکم و تربصتم و ارتبتم و غرتکم الامانی حتی جاء امر الله و غرکم بالله الغرور»
« باز منافقان ندا کنند که آخر نه ما هم با شما بودیم آنها جواب دهند بلی راست میگویید لیکن شما خود را چنین به فتنه افکندید و انتظار داشتید و در کار دین به شک و ریب بودید و آرزوهای دنیا فریبتان داد تا وقتی که امر خدا فرا رسید و شیطان فریبنده شما را تا دم مرگ از خدا غافل و مغرور گردانید».
ناباورانه باید دید که کسانی که کار را به بعد موکول میکنند در بیان قرآن به صفت منافق شمرده شده اند!!!
و باز ناباورانه باید پذیرفت کسانی که در کنار ما هستند و ما برای آنها ارزشی قائل نمیشویم، در روز قیامت گوی سبقت را ربوده اند و ما دنبال جواب این سؤال میگردیم که مگر ما با شما نبودیم؟ پس چگونه است که شما در بهشت هستید و ما معذب؟!!!
و جواب بهشتیان به این منافقان چنین است:
بله ما با شما و در کنار شما بودیم ولی شما خود، خودتان را گول زدید و خود، خود را در معرض فتنه و آزمایش قرار دادید، اهل سوف بودید و کار را به آینده سپردید، و در شک و تردید فرو رفتید و مشغول آرزوها شدید!!!
و این نحو زندگی باعث شد شیطان تا دم مرگ شما را از خدا غافل و مغرور گرداند، تا جایی که امر خدا فرا رسید و فرصت زندگی در دنیا و عمل کردن و ساخته شدن از شما گرفته شد!!!
این همان فریفتگی است که باید از آن گریخت و مراقب بود، باید به علامتهای آن دقت کرد و در صدد از بین بردن آنها تمام تلاش را به کار گرفت.
راهکار:
چه باید کرد؟ چه میشود که انسان در همان موقع مشخص، کار خاص همان موقع را انجام نمیدهد؟
گویی سنگین میشود، هزار کار نکرده همین موقع که میخواهد کاری انجام گیرد به ذهن خطور میکند و وسوسه ی انجام همه ی آنها تمام وجود انسان را پر میکند!
و این جا است که انسان دچار سردرگمی میشود که کدام را انجام دهد، عصبانی می شود و تمام اطرافیان را مقصر می پندارد! که اگر با من همکاری می کردند، من وقت کم نمی آوردم! و این ابتدای بد خلقی و طلبکاری از اطرافیان و منزه و مظلوم دانستن خود است!
با بد خلقی چیزی حل نمی شود و این خلق تنگی و ناراحتی و بی انگیزگی و سردرگمی باعث می شود که متأسفانه کاری که مخصوص همین زمان حاضر است از دست برود، و قتش به پایان برسد و کدورت انجام ندادن وظیفه بیش تر از پیش بر تارک قلب انسان بنشیند!
چه باید کرد؟ بهتر نیست که برای خود برنامه ریزی کرد و اهم و مهم را در زندگی تشخیص داد، در حال زندگی کرد و در گذشته و آینده نماند؟!
آیا اگر کار الآن در وقت خودش انجام شود باعث آرامش نمی شود؟
قطعا به موقع و به جا انجام گرفتن عملی باعث ایجاد آرامش و نشاط در زندگی می گردد. همین به موقع کار انجام دادن به خصوص خواندن نماز در اول وقت خیال انسان را راحت کرده و وقت انسان را وسعت می بخشد تا انسان بتواند به مرور کارهای عقب مانده را هم، به نوبت و باز هم بر طبق اهم و مهم انجام دهد.
پس می توان با کمی دقت از گروه منافقان در آمد البته فقط قسمت اهل سوف بودن توضیح داده شد در قسمت دیگر ان شاالله بقیه ی علت ها توضیح داده خواهد شد.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حوزه علمیه ولی عصر (عج) در 1397/03/06 ساعت 12:17:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |