مدرسه علمیه حضرت ولی عصر (عج) تهران
مقام معظم رهبری: طلبه باید منشا امید وشور ونشاط و تحرک باشد.
مقام معظم رهبری: طلبه باید منشا امید وشور ونشاط و تحرک باشد.
پیوند: http://valiasr.whc.ir/
خوب زیستن هنر انسانهایی است که دارای عقل کاری و کارآمد هستند. اگر کسی بخواهد خوب زیست کند باید خوب و بد را بشناسد و با چراغ عقل در میان خوب و بد زندگی بگردد و خوبها بلکه خوبترینها را برگزیند و آنها را به کار گیرد. اما اینکه خوبترینها چیست، برای توده مردم سخت و دشوار است. پیشوایان دین مصادیق خوبترین را بیان کردهاند تا کار بر مردم آسان شود. نویسنده در این مطلب با مراجعه به سخنان امام سجاد(علیه السلام) برخی شیوههای خوب زیستن را تبیین کرده است.
***
وحی و عقل
درباره نسبت عقل و وحی بسیار گفته و نوشتهاند. البته باید توجه کرد که براساس آموزههای وحیانی اسلام، عقل چراغ است و بیگمان چراغ تنها نشان میدهد که چه چیزی در برابر انسان است، اما اینکه چه چیز خوب و بد است، این را فطرت درک میکند که آینه الهامات الهی است. البته از آنجا که عقل انسانی و فطرت الهی گاهی با گناه و خطا دفن شده و یا زنگار میگیرد نمیتواند خوب بتابد. پس با این چراغهای کم نور عقل و فطرت دفن شده قلب نمیتوان راه را به درستی در میان فتنهها و شبهات یافت. اینجاست که وحی به عنوان حقیقتیاب و حقیقتگو ظاهر میشود و اهل وحی هستند که مصادیق را معلوم و مشخص میکنند.
از این رو بیکتاب و عترت (نه سنت) نمیتوان حقیقت را دریافت و به کمال رسید. پیامبر(ص) موفقیت انسان و تنها راه رسیدن وی به بهشت و نوشیدن از کوثر الهی را تنها همراهی قرآن و عترت(ع) دانسته و در حدیث ثقلین بر این مطلب تاکید کرده است.
امام سجاد(علیه السلام) نیز میفرماید: به وسیله عقل ناقص و نظریههای باطل و قیاسهای فاسد و بیاساس نمیتوان به دین خدا دست یافت؛ تنها وسیله رسیدن به دین واقعی، تسلیم محض میباشد؛ پس هر کس تسلیم ما اهل بیت باشد (از هر انحرافی) در امان است و هر که به وسیله ما هدایت یابد خوشبخت خواهد بود و شخصی که با قیاس و نظریات شخصی خود بخواهد دین را دریابد، هلاک میشود. (مستدرکالوسائل؛ ج 17، ص 262، ح 25)
البته این بدان معنا نیست که ما در آیات قرآن تامل و تدبر نکنیم؛ چرا که آن حضرت خود میفرماید:
آیات القرآن خزائن العلم، کلما فتحت خزانه، فینبغی لک ان تنظر ما فیها؛ آیههای قرآن، هر کدام آن، خزینه علوم (خداوند) است، هر گاه خزینهای باز میشود شایسته است که خوب در آن بنگری. (مستدرکالوسائل؛ ج 4، ص 238، ح 3)
اما برای اینکه حقیقت تبیین شود و مصادیق آن دانسته شود باید به در خانه اهل بیت(ع) رفت و از آنان راهنمایی گرفت بلکه حتی به حبل الهی که در دستان ایشان است آویخت.
بندگی و تقوا
اصول زندگی از نظر اسلام و پیشوایان، بندگی و عبودیت خداوند است. امام سجاد(ع) به عنوان وارث پیامبران و آموزههای آنان، همان اصلی را بارها تکرار میکند که همه پیامبران به آن دعوت میکردند. بنابراین، بهترین شیوه زیستن، بندگی است که در قالب تقوای الهی خود را نشان میدهد و ملاک کرامت انسانی است. (حجرات، آیه 13) امام میفرماید که برترین افراد در دنیا، سخاوتمندان و در آخرت اهل تقوا هستند. ایشان میفرماید: سادهًْ الناس فی الدنیا الاسخیاء، و سادهًْ الناس فی الاخرهًْ الاتقیاء در این دنیا سرور مردم، سخاوتمندان هستند؛ و در قیامت سید و سرور مردم، پرهیزکاران خواهند بود. (مشکاهًْ الانوار، ص 232، س 20، بحارالانوار: ج 78، ص 50، ح 77)
حقمداری و ظلمستیزی
خوب زیستن در حقمداری و مبارزه با باطل در همه اشکال و اقسام آن از جمله ظلم و بیعدالتی است. امام باقر(ع) فرمود: پدرم - امام سجاد(علیه السلام) - در لحظات آخر عمر، مرا به سینهاش چسبانید و فرمود:
فرزندم! تو را وصیت میکنم به آنچه پدرم - امام حسین(ع) - هنگام شهادت به آن وصیت کرد و فرمود: پدرش به آن سفارش کرده است: «یا بنی ایاک و ظلم من لا یجد علیک ناصرا الا الله؛ ای فرزندم، از ظلم به کسی که در برابر تو، هیچ یاریکنندهای به جز خداوند ندارد، بر حذر باش. (الکافی، ج 2، ص 331، باب الظلم، حدیث 5)
امام باقر(ع) همچنین فرمود: هنگامی که پدرم لحظات آخر عمر را میگذراند، مرا به سینهاش چسبانید و فرمود: «پسر جان! تو را به همان چیزی که پدرم (امام حسین(ع)) هنگام شهادت به آن وصیت کرد، سفارش میکنم و آن اینکه، یا بنی اصبر علی الحق و ان کان مرا؛ در راه حق، استقامت کن، گر چه تلخ باشد. (الکافی، ج 2، ص 91، باب النصر، حدیث 13)
البته این دو سفارش در یک مجلس بیان شده ولی چون در کتب روائی از جمله اصول کافی برای تبویب و موضوعنگاری تقطیع و جدا شده به این گونه درآمده است. پس آن حضرت(ع) به فرزندش در هنگام وصیت همان سفارشی را دارد که امام حسین(ع) در هنگام شهادت بیان کرده است. این نشان میدهد که حقمداری و ظلمستیزی از اصول بنیادین دین اسلام است.
با نگاهی به آموزههای قرآنی این معنا آشکار میشود که صراط مستقیمی که پیامبران در آن گام برداشتند و بر مدار آن عمل و حرکت کرده و از برخورداران نعمت الهی شدند، همان ظلمستیزی و حقمداری بوده است. خداوند در سوره فاتحه بیان میکند که مومنان و مسلمانان باید از خداوند درخواست کنند تا در راه مستقیم کسانی که به آنان نعمت داده شده هدایت شوند و سپس در آیه 69 سوره نساء، آن صراط مستقیم نعمت دادهشدگان را بیان میکند که شامل راه النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین است. اما در این آیات مشخص نمیشود که اینان بر مدار کدامین عنصر اساسی زندگی خود را سامان دادهاند؛ ولی از داستان حضرت موسی(ع) برمیآید که حقمداری و عدم همکاری و پشتیبانی از مجرمان مهمترین اصلی است که زندگی این برگزیدگان الهی بر مدار آن بوده است. خداوند میفرماید: قال رب بما انعمت علی فلن اکون ظهیرا للمجرمین، گفت: پروردگارا! به پاس اینکه به من انعام کردهای هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود. (قصص، آیه 17)
طاعت خدا، ترک عیبگویی و انفاق از دوستداشتنیها
عبودیت و بندگی خداوند در کلمات قرآنی و روایی به اشکال گوناگون و الفاظ متفاوت بیان شده است. در حقیقت به هر شکلی مردم را به عبودیت دعوت میکنند. اما اینکه عبودیت به چه شکلی کامل میشود خود مسئلهای که باید به آن توجه داشت. کسی واقعا عبدالله و بنده خداست که همانند خداوند عمل کند و صفات الهی را در خود بروز و ظهور دهد و به سخن دیگر خداگونه و متاله شود. برخی از کارها در زندگی نقش کاملتری را برای بروز و ظهور بندگی خدا و ایجاد و تحکیم ایمان دارد. از جمله این کارها میتوان به بخشش از محبوبها (آل عمران، آیه 92) و ترک عیبجویی و غیبت دیگران اشاره کرد. (حجرات، آیات 11 و 12)
امام سجاد(ع) میفرماید: سه حالت و خصلت در هر یک از مومنین باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قیامت در سایه رحمت عرش الهی میباشد و از سختیها و شداید محشر در امان است. اول آنکه به مردم چیزی را دهد که از آنان برای خویش میخواهد (آنچه برای خود میپسندد را به آنان عطا کند)؛ دوم آنکه قدم از قدم برندارد تا آنکه مطمئن شود آن حرکتش در راه اطاعت خداست یا معصیت و نافرمانی او؛ سوم از برادر مومن خود (به عیبی که در خود نیز دارد) عیبجویی نکند تا آنکه آن عیب را از خودش دور سازد. (تحفالعقول: ص 204، بحارالانوار: ج 75، ص 141، ح3)
البته باید توجه داشت که کسی که عیبجویی میکند خودش در همین دنیا به همان عیب مبتلا خواهد شد. امام سجاد(ع) هشدار میدهد و میفرماید: من رمیالناس بما فیهم رموه بما لیس فیه؛ هر کس مردم را عیبجویی کند و عیوب آنان را بازگو نماید و سرزنش کند، دیگران او را متهم به آنچه در او نیست میکنند. (بحارالانوار: ج 75، ص 261، ح 64)
محاسبه نفس
انسان به جای آنکه سرگرم عیب و نقص دیگران باشد، باید سرگرم مشکلات و نواقص خود باشد و در تکمیل خود بکوشد. پس به جای محاسبه دیگران و سبک و سنگین کردن زندگی و رفتار آنان، خودش را در ترازوی عدالت بگذارد و ارزش خود را بسنجد تا بتواند در اندیشه برطرف کردن نواقص خود باشد.
حضرت سجاد(ع) میفرماید: ای فرزند آدم، همیشه در عافیت و خیرخواهی، خواهی بود مادامی که از درون خود پنددهندهای داشته باشی و محاسبه (نفس) از کارهای مهمت باشد و ترس از (عاقبت امور) سرلوحهات شود. (مشکاهًْالانوار: ص 246، بحارالانوار: ج 67، ص 64، ح 5)
پس کسی که به خود مشغول است دیگر وقت نمیکند تا به عیب دیگران بپردازد و عیبجویی و غیبت نماید. اینگونه است که با محاسبه نفس و اشتغال به خود از دیگران غافل خواهد شد و خود را از هلاکت نجات میدهد.
امام سجاد(ع) میفرماید: سه چیز موجب نجات انسان مومن خواهد بود: نگهداری زبانش از حرف زدن درباره مردم و غیبت آنان؛ مشغول شدنش به خویشتن با کارهایی که برای آخرت و دنیایش مفید باشد؛ و بسیار گریستن بر اشتباهاتش. (تحفالعقول: ص 204؛ بحارالانوار: ج 75، ص 140، ح3)
پس انسان باید پیوسته خود را زیر نظر داشته باشد و مراقب باشد تا نفس طغیان نکند و راه بیراهه نرود و خودسرانه کاری انجام ندهد. انسانی که خودش را نگه میدارد بهترین کار را در حق خودش کرده است. امام سجاد(ع) در اینباره میفرماید: الخیر کله صیانهًْالانسان نفسه؛ تمام سعادت و خوشبختی، حفظ (و کنترل اعضا و جوارح خود از هرگونه بدی) از سوی خویش است. (تحفالعقول: ص 201، بحارالانوار: ج 75، ص 136، ح3)
چهار عامل کمال اسلام
اگر بخواهیم در مسیر درست زندگی قرار گیریم و بهترین زندگی را برای خود و دیگران درست کنیم باید کارهایی را داشته باشیم که نشانه کمال اسلام است؛ یعنی اهداف اسلام از زندگی در اعمال خودنمایی میکند که دانستن و عمل به آنها خیلی مهم است. این اعمال بهترین و زیباترین شکل زندگی را به آدمی میبخشد. امام سجاد(ع) میفرماید: چهار خصلت است که در هر کس باشد، ایمانش کامل، گناهانش بخشوده خواهد بود و در حالتی خداوند را ملاقات میکند که از او راضی و خوشنود است: 1. تقوای الهی با کارهایی که برای مردم به دوش میکشد؛ 2. راستگویی و صداقت با مردم؛ 3. حیا و پاکدامنی نسبت به تمام زشتیها در پیشگاه خدا و مردم؛ 4. خوشاخلاقی و خوشبرخوردی با خانواده خود. (مشکاهًْالانوار: ص 172؛ بحارالانوار: ج66، ص 385، ح 48)
در این سخن امام(ع) بر عناصری چون تقوای الهی، صداقت، حیا و خوشخویی تاکید میکند. شکی نیست که این عناصر به تنهایی میتواند زندگی آدمی را دگرگون کند و بهترین زندگی را برای انسان بسازد. کسی که زندگیاش را بر این چهار عنصر پایهگذاری کند میتواند سعادت را در دنیا و آخرت تجربه کند و بهترین زندگی را برای خود و دیگران فراهم آورد.
کمال مسلمانی و معرفت
همانطوری که کمال اسلام در آن امور بود، کمال معرفت و مسلمانی در این است که از اموری خود را حفظ کرده و از خلق و خویی خاص خود را بهرهمند سازد.
آن امام در اینباره میفرماید: معرفت و کمال دین مسلمان در گرو رها کردن سخنان و حرفهایی است که به حالش سودی ندارد. همچنین از ریا و خودنمایی دوری جستن و در برابر مشکلات زندگی بردبار و شکیبا بودن و نیز دارای اخلاق پسندیده و نیکسیرت بودن است. (تحفالعقول: ص202، بحارالانوار: ج2، ص129، ح11)
پس عناصری چون صمت، ترک ریا، حلم، صبر و خوشخویی، مهمترین عناصر مسلمانی است. یعنی اگر بخواهیم مسلمانی شخص را ارزیابی کنیم باید ببینیم که اهل صمت و خموشی است یا آنکه پرگو و زیادهگوست؛ زیرا کمال عقل و ایمان در سکوت است. دیگر آنکه آیا اهل اخلاص است یا آنکه ریا میورزد و سالوسی میکند؟ آیا عقل و صبر را باهم جمع کرده است؟ آیا صبر و استقامت در مصیبتها و بلایا دارد؟ و آیا خوشخویی دارد یا بدخو است؟ اینها نشانههای مسلمانی است که باید در شخصی باشد و او را به آنها ارزیابی کرد.
حلالخواری و اعتدال در غرایز
بسیاری از مردم زندگی خویش را با حرامخواری تباه میکنند. روایتهای بسیاری است که لقمه حرام، انسان را بدبخت و اهل شقاوت و دوزخ کرده است. کسانی که علیه امامحسین(ع) شمشیر زدند کسانی بودند که شکمهایشان از لقمههای حرام انباشته شده بود. خداوند در آیات قرآن بر حلالخواری تأکید بسیار دارد، چنانکه بر میانهروی و پاک و طیبخواری تأکید میورزد. (بقره، آیه 168؛ مؤمنون، آیه51؛ اعراف، آیه31) اقتصاد خانه و جامعه باید بر عنصر حلال و طیب و اعتدال سامان یابد. اسان باید حق همه اعضا را به درستی بشناسد و ادا کرده و ظلم و ستمی روا ندارد. حق شکم آن است که امام سجاد(ع) میفرماید: حقی که شکم بر تو دارد این است که آن را ظرف چیزهای حرام- چه کم و چه زیاد- قرار ندهی و (نیز) در چیزهای حلال میانهروی کنی. (تحفالعقول: ص210؛ بحارالانوار: ج75، ص136، ح3)
امام(ع) در جایی دیگر میفرماید: کسی که مشتاق بهشت است در انجام کارهای نیک، سرعت مینماید و شهوات را زیرپا میگذارد و هر کس از آتش جهنم هراسناک باشد به درگاه خداوند از گناهانش توبه میکند و از گناهان و چیزهای حرام روی برمیگرداند. (تحفالعقول: ص203، بحارالانوار: ج75، ص139، ح3)
بنابراین نباید انسان در پاسخگویی به شهوات زیادهروی کند و به میزان نیاز باید پاسخگو باشد و اجازه ندهد که شهوات به ویژه شهوات غذایی و جنسی او را به حرامخواری و زناکاری بکشاند و اگر خطا و گناهی کرد به سرعت توبه کند و به سرعت از گناه و حرام روی برگرداند و اجازه ندهد که به آن عادت کرده و خو گیرد. آن حضرت میفرماید: ان أفضل الجهاد عفه البطن والفرج؛ با فضیلتترین و مهمترین مجاهدتها، عفت شکم و عورت است از چیزهای حرام و شبههناک. (مشکاهًًْْ الانوار: ص157، ص20)
دست طلب بازداشتن
انسان باید در زندگی اهل کرامت و شرافت باشد و به سادگی کرامت و شرافت خود را به لقمهای نفروشد و خود را ذلیل و خوار نگرداند بلکه همواره عزتمدار و عزتمحور باشد. البته انسان به طور طبیعی از یک فقره ذاتی رنج میبرد ولی هرگز نباید اشتباه کند و فقرش را به غنای کس یا کسانی پیوند زند که خود آنان نیازمند دیگری هستند. بهتر آن است که به خدای غنی حمید مراجعه کرد و از کسی خواست که بیمنت میدهد و بیدرخواستی احسان میکند و بیمسألتی از فضل خویش جان میبخشد و تغذیهاش میکند. (فاطر، آیه15) بنابراین دست دراز کردن به سوی خلق همان ذلت و خواری است که باید انسان از آن پرهیز کند.
امام سجاد(ع) میفرماید: دست نیاز به سوی مردم دراز کردن، سبب ذلت و خواری در زندگی و در معاشرت خواهد بود و نیز موجب از بین رفتن حیا و کاهش وقار خواهد شد و همین خود فقر بالفعل است (که گریبانگیر شخص شده) و (اما) کم بودن نیازمندیها از مردم خود غنا و توانمندی بالفعل است که شخص به آن آراسته است. (تحفالعقول: ص186، بحارالانوار: ج71، ص12، ح2)
اهتمام به غذای جسم و روح
انسان مؤمن باید اهل تدبیر باشد و همه چیز را سبک و سنگین کرده و بسنجد. همانطوری که در غذای جسم باید ببیند که چه میخورد، از کجا میخورد و چه اندازه میخورد، باید بداند که در غذای روح آیا این مسائل را مراعات میکند یا آنکه تنها در مورد غذای جسم حساسیت دارد. در آیات قرآن آمده است: فلینظر الانسان الی طعامه؛ انسان باید در خوراکش بنگرد و دقت کند. (عبس، آیه24) در روایات است که فرقی میان غذای جسم و روح نیست. امام سجاد(ع) میفرماید: عجبت لمن یحتمی من الطعام لمضرته، کیف لایحتمی من الذنب لمعرته؛ تعجب دارم از کسی که به خاطر ضررهای غذا نسبت به (تشخیص خوب و بد) خوراکش اهتمام میورزد، چگونه نسبت به گناهان به خاطر زشتی و زیانش اهمیت نمیدهد. (أعیان الشیعه: ج1، ص645، بحارالانوار: ج78، ص158، ح19)
عذرپذیری
انسان باید بداند که جز اهل عصمت و طهارت(ع) که خدا ایشان را از هرگونه خطا و گناه و مانند آن پاک داشته (احزاب، آیه33) دیگران همه در معرض خطر و فتنه و خطا و اشتباه و گناه هستند. بنابراین، همانگونه که دوست دارد که دیگران از خطا و اشتباهش بگذرند و پوزشش را بپذیرند او نیز باید عذرپذیر باشد. امام سجاد(ع) میفرماید: چنانچه شخصی از سویی تو را بدگویی کند و سپس برگردد و از سوی دیگر پوزش طلبد، عذرخواهی او را پذیرا باش. (مشکاهًْ الانوار: ص229، س10، بحارالانوار: ج78، ص141، ح3)
اینها تنها گوشهای از روشهای خوب زیستن در مکتب امام سجاد(ع) است که به خوبی نشان میدهد که امام (ع) خوب زیستن را چه میداند و از پیروانش چه میخواهد، باشد با بهرهگیری از این آموزهها خودسازی کرده و خود را به شفاعت ایشان در دنیا و آخرت نائل سازیم.
عقیل محمد خانی معارفی از کیهان
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حوزه علمیه ولی عصر (عج) در 1395/08/06 ساعت 01:38:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |