مدرسه علمیه حضرت ولی عصر (عج) تهران
مقام معظم رهبری: طلبه باید منشا امید وشور ونشاط و تحرک باشد.
مقام معظم رهبری: طلبه باید منشا امید وشور ونشاط و تحرک باشد.
پیوند: http://valiasr.whc.ir/
یک. در روایات موجود در مجامع روایی، جایی که به نام خلفای اهل سنت تصریح شده باشد وجود ندارد. وجود الفاظی چون «فلان و فلان» (ن.ک. بصائرالدرجات، ج 1، ص 34)
و یا با تعبیراتی چون «الجبت و الطاغوت» (ن.ک. بصائرالدرجات، ج 1، ص 33)
و یا «الاول و الثانی و الثالث» (کافی، ج 1، ص 426)
در منابع دست اول شیعه نیز تصریح به نام کسی نیست. در برخی از منابع متاخر اما، نویسندگان بدون هیچ دلیل قانعکنندهای و قرینهای محکمه پسندی نام خلفای ثلاثه را جایگزین آن الفاظ کرده و یا از ایشان به عنوان مصداقی از مصادیق این اصطلاحات یاد کردهاند. (ن.ک. بحارالانوار، ج 30، ص، 171، ترجمه نفحات اللاهوت، صفحات متعدد).
دو. عاملی در الانتصار مینویسد:
«إنّه لایوجد حدیث بسند صحیح ولاضعیف یأمر بلعن ابیبکر و لاعمر و لاعثمان، نعم روت مصادرنا و مصادرکم أنّ علیّاً کان یلعن فی قنوته معاویه و عمربن العاص و اباموسی و اباالاعور و غیرهم و قد علله بعض الفقها بأنّه کان معهم فی حاله حرب؛
روایت صحیح و یا ضعیفی که در آن به لعن ابوبکر و عمر و عثمان امر شده باشد، یافت نمیشود. بله! در منابع ما و اهل سنت روایت شده است که حضرت علی(ع) در قنوت خویش معاویه، عمروعاص، ابوموسی اشعری و ابالاعور و غیر آنها را لعن میکرد. بعضی از فقهاء علت این کار را جنگ فیمابین آنها دانسته اند.» (الانتصار، ج 1، ص 56).
یکی دیگر از اندیشمندان معاصر، وجود هرگونه لعن و شتم صریح و با نام و نشان در سیره پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصوم(ع) را نفی کرده، مینویسد:
«بسیار دشوار است که بپذیریم چنین شخصی (اشاره به حضرت رسول) مخاطب خویش هر چند کافر و مشرک را سب و شتم گفته و یا او را به صراحت لعن کرده باشد. البته لعنتهایی نیز که از زبان مبارک ایشان نقل شده، به هیچ رو صریح نبوده و بر عناوین عام تعلق گرفته است. بنابراین در مواردی که لعنت با نام و نشان آمده، باید تأمل بیشتری نمود؛ چرا که این امر با شخصیتی که از حضرت ترسیم کرده و همچنین با سیره ایشان، همخوانی ندارد.» (بنیانگذاران و مبلغان سب و لعن با نام و نشان در اسلام، فصلنامه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، سال اول، ش 4، ص 194).
سه. دسته ای از این روایات، در جلد سیام بحارالانوار گردآوری شده است. در تحقیق جامعی که پیرامون روایات این جلد از بحارالانوار صورت پذیرفته است، مشخص شده است که از مجموعه 172 روایت گرد آمده، فقط شش روایت معتبر و مورد اعتناست و شواهد و قرائن بر جعلی بودن جملهای از آنها حکایت میکند! دیگر اینکه هیچ یک از این شش روایت نیز، دلالت روشنی بر مقصود و عنوان این کتاب ندارد. (مشرعه بحارالانوار، ج 2، ص 38-40).
چهار. جدای از ارزیابیهای سندی و دلالی و بحث و بررسی صحت و سقم «روایاتنماهای» مورد سؤال، درباره انتساب برخی از این مطالب به ائمه(ع)، فرضیهای به ذهن میرسد که برای اثباتش به شواهد تاریخی بسیار نیاز است، اما نمیتوان از آن چشم پوشید، چه اینکه مؤیداتی از روایات برای این فرضیه وجود دارد. این فرضیه را اینگونه میتوان مطرح کرد:
دشمنی بنیامیه با خاندان پیامبر بر کسی پوشیده نیست. پس از رحلت رسول خدا(ص) در همه حوادث تلخی که بر خاندان پیامبر(ص) گذشت، ردپای بنیامیه به ویژه معاویه به روشنی دیده میشود. بحرانهای دوران حکومت امام علی(ع)، شهادت حضرتش و نیز شهادت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به دسیسههای معاویه بازمیگردد. (نویسنده در مقالهای تحت عنوان «جریانشناسی ترور در صدر اسلام» به تفصیل این موضوع را به بررسی نشسته است).
صفحات: 1· 2
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حوزه علمیه ولی عصر (عج) در 1395/09/24 ساعت 02:03:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |