برگزاری درس اخلاق

جلسه درس اخلاق روز یکشنبه ،۹۷/۲/۲۳در مدرسه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف برگزار شد؛ 

در این جلسه خانم یوسف زاده ضمن ایراد سخنانی به بیان راه های افزایش بهره مندی از برکات ماه مبارک رمضان پرداخته و به سوالات طلاب پیرامون ظهور و رجعت پاسخ دادند.

اعمال روزهای پایانی ماه شعبان

 

اباصلت هروی گوید: در آخرین جمعه از ماه شعبان نزد امام رضا(ع) رفتم؛ حضرت فرمود: ‌ای اباصلت، بیشتر ماه شعبان گذشته و این آخرین جمعه از آن است، پس کوتاهی‌های گذشته خود در این ماه را تدارک کن و بر این کارها بیفزا:
- دعا
- استغفار
- تلاوت قرآن
- توبه از گناهان
- امانت‌هایی که به گردن داری ادا کن
- کینه‌هایی که از مؤمنان به دل داری، از دل بشو
- تقوای الهی پیشه کن
- در همه امور آشکار و پنهانت به خدا توکل کن
- و این دعا را بسیار بخوان:
اللّهُمَّ انْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنا فيما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فيما بَقِيَ مِنْهُ.
خداوند در این ماه به حرمت [ورود به] ماه رمضان بسیاری را از آتش جهنم نجات می‌دهد.
- کتاب اقبال الاعمال

معارفی از کیهان

اردوی زیارتی به شهر مقدس مشهد

اردوی زیارتی مشهد مقدس از تاریخ ۹۷/۲/۱۲ لغایت ۹۷/۲/۱۵ توسط مدرسه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف برگزار گردید.مدیریت محترم ،برخی از پرسنل و تعدای از طلاب مدرسه در این سفر زیارتی به مدت سه روز در مجتمع فرهنگی _اقامتی میعاد، واقع در مشهد مقدس اقامت داشتندو پس از زیارت مضجع نورانی امام رضا علیه السلام و کسب بهره معنوی از آن مکان شریف در موعد مقرر به تهران باز گشتند.

 

شرکت در کرسی آزاد اندیشی

مدیریت محترم ، معاون فرهنگی و تعدادی از طلاب مدرسه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف روز چهارشنبه مورخ ۱۳۹۷/۲/۱۹ در کرسی آزاد اندیشی که با موضوع (فقه و چالش های پیش رو )با محوریت آیه شریفه (الرجال قوامون علی النساء…) در مجتمع علوم اسلامی کوثر تهران برگزار گردید ،حضور یافتند.

در این جلسه که توسط سازمان تبلیغات اسلامی استان تهران برنامه ریزی شده بود،آقای دکتر سید مهدی خاموشی استاد ارائه دهنده ، خانم دکترعزت السادات میر خانی استاد منتقد و خانم دکتر حوریه خدایی ،استاد داور بودند.

این جلسه که به مدت دو ساعت ادامه یافت، قوامیت مرد ،محدوده آن و امکان انتقال آن به زن یا حاکم اسلامی به چالش کشیده شد و در انتها اساتید پاسخگوی سوالات طلاب بودند.

غروب عشق و قحطی عاطفه در غرب

نسل بی‌هویّت
امروز آنچه در کشورهای غربی مشاهده می‌شود عبارت است از نسلهای بی‌هویت، نسلهای در مانده و سرگشته، پدر و مادرهایی که از فرزندانشان سالها خبر ندارند؛ در یک شهر هم زندگی می‌کنند چه برسد به اینکه در شهر دیگری باشند. خانواده‌های متلاشی شده، انسانهای تنها…. (1)
در کشورهای اروپایی و آمریکایی… از زنهای بی‌شوهر، مردهای بی‌زن، آمارهای بسیار بالا وجود دارد که تبعاً بچه‌های بی‌پدر و مادر، بچه‌های ولگرد، بچه‌های جنایتکار حاصل آن است، در آنجا فضا، فضای جنایت است. همین حرفهایی که در خبرها می‌شنوید: یک بچه ناگهان در مدرسه، خیابان، توی قطار قتل انجام می‌دهد، تعدادی را می‌کشد. یکبار و دوبار و یکی دو تا هم نیست. همین طور سطح جنایتکارها از لحاظ سنّی دارد پایین می‌آید. جوانهای بیست ساله بودند، شدند جوانهای شانزده ساله- هفده ساله، حالا بچه‌های سیزده- چهارده ساله در آمریکا جنایت می‌‌کنند. راحت آدم می‌کشند. این جامعه وقتی به اینجا می‌رسد، دیگر تقریباً غیر قابل جمع کردن است.(2)


گناه کبیره‌ غرب
یکی از مشکلات دنیای غرب که بتدریج پایه‌های تمدن غرب را مثل موریانه می‌خورد و علیرغم پیشرفت‌های صنعتی و علمی‌اش مشرف به سقوط و هلاکت است – البته در بلندمدت – همین قضیه‌ بی‌توجهی به خانواده است. نتوانستند خانواده را حفظ کنند. در غرب، خانواده، غریب، مورد بی‌اعتنایی و تحقیر شده است.(3)
یکی از گناهان کبیره تمدن غرب نسبت به بشریت این است که ازدواج را در چشم مردم سبک کرد. تشکیل خانواده را کوچک کرد. مثل لباس که عوض می‌کنند… قضیه‌ زن و شوهری را این طور کردند.(4)
آن کشورهایی که در آن خانواده دارد ضایع می‌شود، در واقع پایه‌های مدنیّت آنها دارد می‌لرزد و نهایتاً فروخواهد ریخت.(5)


نه اُنسی، نه همسری،…
در دنیای غرب با اینکه بسیاری از آنها از علم و ثروت و سیاستهای قوی در صدر حکومتها برخوردار هستند، لیکن زندگی آحاد مردم در مقیاس خانواده، زندگی بسیار رقّت باری است. این اجتماعات فامیلی، اینکه بزرگترهای فامیل دور هم جمع شوند، به هم محبّت ورزند، با هم تبادل عاطفی داشته باشند، به هم کمک کنند، به هم برسند، همدیگر را از خود بدانند، برادر با برادر، خانواده‌ها با هم یگانه و یکی باشند، این طور چیزهایی که الآن بین ماها رایج و معمولی است، در غرب از این چیزها خبری نیست. چقدر زنها تنها زندگی می‌کنند. زنی که تنهاست، از خانواده بریده و در یک آپارتمان زندگی می‌کند. شب برمی‌گردد، در خانه تنهاست، صبح برمی‌خیزد تنهاست. نه انسی، نه همسری، نه فرزندی، نه نوه‌ای، نه خویشاوندی که با او گرم بگیرد. انسانها در آن محیط اجتماعی، تک زندگی می‌کنند. غالباً تنها هستند. چرا؟ چون محیط خانوادگی در آن جوامع فراموش شده است.(6)
امروز متأسفانه در غرب، انسان مشاهده می‌کند که کم‌کم کانونهای خانواده یکی پس از دیگری دارد از هم می‌پاشد و از بین می‌رود. آثارش هم همین بی‌هویّتیِ فرهنگی و فسادی است که امروز دچارش شده‌اند. روز به روز هم دارد بیشتر می‌شود و بقایای آنچه را که داشته‌اند دارد از بین می‌رود.(7)


آزادی جنسی، فروپاشی خانواده
در دنیای غرب و بخصوص در آمریکا و بعضی از کشورهای اروپای شمالی معروف است که بنیان خانواده خیلی متزلزل است. چرا؟ علت این است که در آنجاها آزادی جنسی و بی‌بند و باری جنسی زیادتر است. وقتی بی‌عفتی رایج شد، یعنی مرد و زن این نیاز غریزی را در جایی دیگر غیر از خانواده، غیر از کانون خانواده، تأمین کردند، این کانون خانواده در واقع یک چیز بی‌معناست: یک چیز تحمیلی و تشریفاتی است. لذا از نظر عاطفی از هم جدا می‌شوند. حالا ظاهراً جدایی، بینشان نیست اما به هم علاقه و دلبستگی ندارند.(8)
اگر انسانها رها بودند که غریزه‌ جنسی را هر طور می‌خواهند‌اشباع کنند، یا خانواده تشکیل نمی‌شد یا یک چیز سُست و پوچ و تهدید پذیر و ویرانی‌پذیری می‌شد و هر نسیمی آن را به هم می‌زد. لذا در هر جای دنیا که می‌بینید آزادیهای جنسی هست، به همان نسبت خانواده ضعیف است؛ چون مرد و زن برای‌اشباع این غریزه، احتیاجی به این کانون ندارند. اما در آنجاهایی که دین حاکم است و آزادی جنسی نیست، همه چیز برای مرد و زن هست، لذا این کانون خانواده حفظ و نگهداشته می‌شود.(9)
*پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای
1. خطبه‌ عقد مورخه‌ 28/2/1374 2. خطبه‌ عقد مورخه‌ 9/11/1376
3. خطبه‌ عقد مورخه‌ 1/12/1374 4. خطبه‌ عقد مورخه‌ 24/1/1378
5. خطبه‌ عقد مورخه‌ 9/11/1376 6. خطبه‌ عقد مورخه‌ 5/8/1375
7. خطبه‌ عقد مورخه‌ 18/4/1377 8. خطبه‌ عقد مورخه‌ 9/12/1380
9. خطبه‌ عقد مورخه‌ 20/4/1370

پاسبان فرهنگ شیعه(بزرگداشت شیخ کلینی رحمة الله علیه)

ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی معروف به «‌کلینی رازی‌« (متوفا: ۳۲۸ق.)، از محدثان بزرگ شیعه است. اثر گرانقدر او کتاب کافی است که معتبرترین مجموعه روایی شیعه است و از کتب اربعه به حساب می‌آید. 19 اردیبهشت مزین به نام این محدث بزرگ می باشد

زندگی نامه شیخ کلینی(ره)
مشهورترین دانشمند فقیه و محدّث نامی شیعه، در نیمه اول سده چهارم هجری، ثقة الاسلام محمّد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی، معروف به کلینی یا «شیخ کلینی» است. کلینی، اصالتاً ایرانی و از روستای کلین واقع در 38 کیلومتری شهر ری و ناحیه جنوب غربی جاده قم ـ تهران، نزدیک حسن آباد کنونی است. به همین جهت، او را به لقب رازی، منسوب به ری هم می خوانند.

ثقة الاسلام کلینی در عصر امام حسن عسکری(ع) متولد شد، و با چهار سفیر و نماینده خاص امام زمان(عج) که در طول غیبت کوتاه آن حضرت، رابط بین شیعیان و امام زمان(عج) بودند، هم عصر بود. با این که آن چهار تن، از فقها و محدثان بزرگ شیعه بودند و شیعیان آنها را به جلالت قدر می شناختند، ولی کلینی، مشهورترین شخصیت عالی مقامی بود که در آن زمان، میان شیعه و سنی با احترام می زیست و به صورت آشکار به ترویج مذهب حق و نشر معارف و فضایل اهل بیت(ع) همت می گماشت.

کلینی، در امانت و عدالت، تقوا و فضیلت، حفظ و ضبط احادیث ـ که همه از شرایط یک فرد محدّث موثّق جامع الشرایط بوده است ـ مانند نداشت. به گفته علاّمه محمّد تقی مجلسی: وی، در میان تمام دانشمندان ما و آنها که از او روایت کرده اند، همچنین در نظم و ترتیب کتابش الکافی» بی نظیر بوده، و این مزایا دلیل است که وی از جانب خداوند متعال تاییدات خاصی داشته است.

تالیفات شیخ کلینی(ره)
1- کتاب «رسائل الائمة» - درود بر آنان - که سید - بن طاووس مطالبی از آن را در کتاب «کشف المحجة» آورده است.

2- کتاب «الرد علی القرامطة».

3- کتاب «ما قیل فی الائمة من الشعر».

4- کتاب «الرجال».

5- کتاب «تعبیر الرؤیا».

6- کتاب «الکافی» .علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب «الذریعة »، ج 17، ص 245 به توصیف کتاب «الکافی» پرداخته و چنین گفته است:

این کتاب یکی از مهمترین کتابهای چهارگانه است که مبتنی بر اصول قابل اعتماد است و کتابی همانند آن در نقل و روایت احادیث از پیامبر اکرم و امامان - درود خدا بر آنان - به رشته تحریر در نیامده است.

این کتاب مشتمل برسی و چهار رساله و سیصد و بیست و شش باب است که شیخ کلینی آن را در دوران غیبت صغرای امام زمان - درود بر وی - در طول مدت بیست سال تالیف کرده است.

کتاب مذکور دارای سه بخش است:

1- اصول کافی 2- فروغ کافی 3- روضه کافی

کلینی از نظر علمای بزرگ اسلام
نجاشی می گوید: او در زمان خود، شیخ و پیشوای شیعه بود در ری، و حدیث را از همه بیشتر ضبط کرده و بیشتر از همه مورد اعتماد است.

ابن طاووس حلی می گوید: توثیق و امانت کلینی مورد اتفاق همگان است.

ابن اثیر صاحب کتاب الکامل فی التاریخ می گوید: او به فرقه امامیه در قرن سوم هجری زندگی تازه ای بخشید و پیشوا و عالم بزرگ و فاضل و مشهور در آن مذهب است.

ابن حجر عسقلانی می گوید: کلینی از رؤسا فضلاء شیعه است در ایام مقتدر عباسی.

ملا محمد تقی مجلسی می گوید: حق این است که در میان علماء شیعه مانند کلینی نیامده است، و هر که در اخبار و ترتیب کتاب او دقت کند درمی یابد که او از جانب خداوند تباک و تعالی مؤید بوده است.

hawzah.net

میلاد کوثر ثانی حضرت رقیه علیها سلام

هوا گرم بود و سکوت، خیره خیره، پرده سیاه شب را تماشا می کرد. شهر در تاریکی فرو رفته بود. پنجره خانه ای در شهر، گرم انتظار و محو گفت و گوی شب با ستارگانش بود. نسیم، بر دیوارهای آفتاب خورده خانه می وزید. قلب شهر، از تنها پنجره باز و روشن خود می تپید و همه به انتظار نشسته بودند که ناگاه صدای گریه نوزادی خجسته، احساس شب را به بازی گرفت. اشک شوق بر گونه ها غلتید و لب ها، یک صدا، ترانه لبخند سرودند.

غنچه ای دیگر، به باغ حسین (علیه السلام) روییده بود و همه بر گلبرگ رخش، غنچه های عاطفه نثار می کردند. رقیه (علیهاالسلام) در آن شب شکفت، و مادر تاریخ، کتاب کهن خویش را گشود و بر صفحه ای مبهم از آن، قلم را به تکاپو واداشت. ولی آن صفحه مبهم تاریخ، در کوران تاخت و تازهای روزگار، از دفتر گذار زمان جدا گشت و از حافظه آن ناپدید گردید. در کتابچه کوچک زندگانی رقیه (علیهاالسلام)، لحظه روییدنش بدون هیچ سطری، سفید ماند و نام هیچ روزی به عنوان زادروزش ثبت نگردید.

درباره سنّ شریف حضرت رقیه (علیهاالسلام) نیز در میان تاریخ نگاران اختلاف نظر وجود دارد. اگر اصل تولد ایشان را بپذیریم، مشهور این است که ایشان سه یا چهار بهار بیشتر به خود ندیده و در روزهای آغازین صفر سال 61 ه .ق، پرپر شده است.

 

مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام)

بر اساس نوشته های بعضی کتاب های تاریخی، نام مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام)، امّ اسحاق است که پیش تر همسر امام حسن مجتبی (علیه السلام) بوده و پس از شهادت ایشان، به وصیت امام حسن (علیه السلام) به عقد امام حسین (علیه السلام) درآمده است.1 مادر حضرت رقیه(علیهاالسلام) از بانوان بزرگ و با فضیلت اسلام به شمار می آید. بنا به گفته شیخ مفید در کتاب الارشاد، کنیه ایشان بنت طلحه است.2

نام مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام) در بعضی کتاب ها، ام جعفر قضاعیّه آمده است، ولی دلیل محکمی در این باره در دست نیست. هم چنین نویسنده معالی السبطین، مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام) را شاه زنان؛ دختر یزدگرد سوم پادشاه ایرانی، معرفی می کند که در حمله مسلمانان به ایران اسیر شده بود. وی به ازدواج امام حسین (علیه السلام) درآمد و مادر گرامی حضرت امام سجاد (علیه السلام) نیز به شمار می آید.3

این مطلب از نظر تاریخ نویسان معاصر پذیرفته نشده؛ زیرا ایشان هنگام تولد امام سجاد (علیه السلام) از دنیا رفته و تاریخ درگذشت او را 23 سال پیش از واقعه کربلا، یعنی در سال 37 ه .ق دانسته اند. از این رو، امکان ندارد او مادر کودکی باشد که در فاصله سه یا چهار سال پیش از حادثه کربلا به دنیا آمده باشد. این مسأله تنها در یک صورت قابل حل می باشد که بگوییم شاه زنان کسی غیر از شهربانو (مادر امام سجاد (علیه السلام)) است.

 

نام گذاری حضرت رقیه (علیهاالسلام)

رقیه از «رقی» به معنی بالا رفتن و ترقی گرفته شده است.4 گویا این اسم لقب حضرت بوده و نام اصلی ایشان فاطمه بوده است؛ زیرا نام رقیه در شمار دختران امام حسین (علیه السلام) کمتر به چشم می خورد و به اذعان برخی منابع، احتمال این که ایشان همان فاطمه بنت الحسین (علیه السلام) باشد، وجود دارد.5 در واقع، بعضی از فرزندان امام حسین (علیه السلام) دو اسم داشته اند و امکان تشابه اسمی نیز در فرزندان ایشان وجود دارد.

گذشته از این، در تاریخ نیز دلایلی بر اثبات این مدعا وجود دارد. چنانچه در کتاب تاریخ آمده است: «در میان کودکان امام حسین (علیه السلام) دختر کوچکی به نام فاطمه بود و چون امام حسین (علیه السلام) مادر بزرگوارشان را بسیار دوست می داشتند، هر فرزند دختری که خدا به ایشان می داد، نامش را فاطمه می گذاشت. همان گونه که هرچه پسر داشتند، به احترام پدرشان امام علی (علیه السلام) وی را علی می نامید».6 گفتنی است سیره دیگر امامان نیز در نام گذاری فرزندانشان چنین بوده است.

رقیه از «رقی» به معنی بالا رفتن و ترقی گرفته شده است.4 گویا این اسم لقب حضرت بوده و نام اصلی ایشان فاطمه بوده است؛ زیرا نام رقیه در شمار دختران امام حسین (علیه السلام) کمتر به چشم می خورد و به اذعان برخی منابع، احتمال این که ایشان همان فاطمه بنت الحسین (علیه السلام) باشد،
نام رقیه در تاریخ

این نام ویژه تاریخ اسلام نیست، بلکه پیش از ظهور پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) نیز این نام در جزیرة العرب رواج داشته است. به عنوان نمونه، نام یکی از دختران هاشم (نیای دوم پیامبر (صلی الله علیه وآله)) رقیه بود که عمه حضرت عبداللّه ، پدر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) به شمار می آید.7

نخستین فردی که در اسلام به این اسم، نام گذاری گردید، دختر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و حضرت خدیجه بود. پس از این نام گذاری، نام رقیه به عنوان یکی از نام های خوب و زینت بخش اسلامی درآمد.

امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نیز یکی از دخترانش را به همین اسم نامید که این دختر بعدها به ازدواج حضرت مسلم بن عقیل (علیه السلام) درآمد. این روند ادامه یافت تا آن جا که برخی دختران امامان دیگر مانند امام حسن مجتبی (علیه السلام)،8 امام حسین (علیه السلام) و دو تن از دختران امام کاظم (علیه السلام) نیز رقیه نامیده شدند. گفتنی است، برای جلوگیری از اشتباه، آن دو را رقیه و رقیه صغری می نامیدند.

tebyan.net

برگزاری مراسم جشن نیمه شعبان

مراسم جشن باشکوه نیمه شعبان و روز معلم سه شنبه مورخ ۹۷/۲/۱۱در مدرسه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف برگزار شد.

در این مراسم که با سخنان سر کار خانم یوسف زاده پیرامون اهمیت ولایت مداری و راه های ارتباط با امام زمان علیه السلام آغاز شد ، از اساتید محترم مدرسه تجلیل به عمل آمد.

مراسم با سرود خوانی و مولودی خوانی و اجرای مسابقه ادامه یافت و تعدادی از طلاب فعال نیز توسط مدیریت محترم مدرسه مورد تقدیر قرار گرفتند؛

در نهایت طلاب عزیز میهمان سفره اهل بیت علیهم السلام بودند و جلسه با اقامه نماز جماعت پایان یافت.

عنایت و توجه امام زمان (عج) به شیعیان


امام مهدی (عج)فرمود:

انا خاتم الاوصیاء و بی یرفع‌الله البلاء عن اهلی و شیعتی-

من آخرین وصی پیامبر اسلام (ص) هستم و به وسیله من خداوند بلا و گرفتاری را از خانواده خود و شیعیانم دور می‌سازد. (فرهنگ سخنان امام مهدی (عج) ص 358)


آن حضرت در نیایشی می‌فرماید:

پروردگارا، شیعیان ما از پرتو وجود ما و باقیمانده سرشت ما خلق شده‌اند. اما آنان به خاطر مغرور گشتن به دوستی با ما و داشتن ولایت و از روی غفلت، گرفتار گناهان بسیاری گشته‌اند. حال اگر گناهانی که مرتکب شده‌اند، جزو گناهانی است که بین تو و آنها باید حل و فصل شود (حق‌الله)، پس به خاطر ما آنها را ببخش و ما هم از آنها راضی هستیم و چنانچه گناهانی که انجام داده‌اند، حق الناس بوده و جزو گناهانی است که بین خودشان است و باید حق دیگران پرداخت شود، برای پرداخت بدهی آنان، از خمسی که در اموال برای ما مقرر فرمودی، به عنوان تقاص و تاوان از بدهی‌یشان برداشت کن و به طلبکاران بده و آن شیعیان را وارد بهشت کن و از آتش دوزخ دورساز و آنها را با دشمنان ما که گرفتار غضب تو هستند، در یک مکان قرار نده. (همان،‌صص 188-187)


باید توجه داشت گناهانی که مشمول رحمت و شفاعت امام (ع) قرار می‌گیرد، شامل گناهانی می‌شود که جنبه شخصی و مالی و این قبیل مشکلات جزئی دارد. اما افرادی که مرتکب گناهان عمومی و حقوقی می‌شوند. مورد شفاعت قرار نخواهند گرفت. مانند: خیانت، جاسوسی، قتل نفس، تهمت و افتراء به دیگران، رباخواری، همکاری با دشمنان،‌ تجاوز به نوامیس مردم، مخالفت با امام، پرده‌دری، و آبروی دیگران را حراج کردن و….


عنایت امام زمان به حرعاملی
شیخ حرعاملی درکتاب اثبات الهدی می‌نویسد: حدود ده ساله بودم که به بیماری سختی مبتلا شدم، به گونه‌ای که همه بستگانم کنار بسترم بودند و مطئمن شدندکه تا شب از دنیا می‌روم. در این ساعات من در بین خواب وبیداری بودم که پیامبر اکرم (ص) و همه امامان (ع) را دیدم و بر یک‌یک آنها سلام نموده و با ایشان روبوسی کردم. وقتی با امام صادق (ع) روبوسی کردم به من سخنانی فرمود که یادم نماند، جز اینکه به یاد دارم برایم دعا کرد. همچنین امام عصر (عج) هم برایم دعا نمود. چون وقتی به آن حضرت رسیدم و با او دست دادم و روبوسی کردم، گریه کرده و گفتم: ای مولای من، می‌ترسم با این مرض بمیرم و به نهایت مطلوب خود یعنی علم و عمل نرسم. حضرت به من فرمود: نترس، در این بیماری از دنیا نمی‌روی بلکه خداوند تو را شفا داده و عمری طولانی خواهی داشت. بعد آقا کاسه‌ای را به دستم داد و من از آب آن نوشیدم و در همان لحظه بیماری‌ام برطرف شده و شفا گرفتم. فورا از بسترم برخاستم و در حضور بستگانم نشستم. همگی تعجب می‌کردند. اما من چیزی نگفتم. تا اینکه پس از چند روز جریان ملاقتم را با معصومین (ع) برایشان تعریف کردم. (همان، صص 260-259)


تا کی زائران مرا آزار می‌دهی؟
مرحوم میرزا حسین نوری، از قول آقا محمد، مسئول بخشی از امور حرم عسکریین و سرداب مقدس نقل کرده است که:

شخصی به نام مصطفی الحمود از اهل سنت، جزو خادم‌های حرم بود و اغلب به آزار زائران می‌پرداخت و با حیله و نیرنگ، از آنان پول می‌گرفت و چون بیشتر زیارت‌نامه‌ها را حفظ بود، به منطقه سرداب مقدس، پشت پنجره‌ای می‌آمد و از زائران که بیشترشان در موقع دعا خواندن، برخی عبارات را غلط می‌خواندند، اشکال می‌گرفت و به عبارت صحیح تکرار می‌کرد و با این کار حواس زائران را پرت می‌کرد و آنها را از حال دعا خارج می‌نمود. تا اینکه شبی حضرت صاحب‌الزمان (عج) را در خواب دید که به او می‌فرماید: تا کی زوار من را آزار می‌دهی و نمی‌گذاری زیارت بخوانند، تو را چه به مداخله در این کار، بگذار هر چه می‌خوانند، بخوانند. او پس از بیدار شدن متوجه شد که هر دو گوشش کر است و دیگر خواندن زائران را نمی‌شنید. (همان،‌ص359)


مرحوم آیت‌الله بهجت می‌فرمود:

چقدر بگوییم که حضرت صاحب‌الزمان(عج) در دل هر شیعه‌ای، یک مسجد دارد. اگر ما مانند امام زمان (عج) به اندازه توان خود درهدایت مردم تلاش و کوشش کنیم، آیا امکان دارد که مورد عنایت «عین‌الله الناظر» (چشم بینای خدا) امام مهدی (عج) نباشیم؟

اگر در راه آن حضرت باشیم چنانچه به ما بد و ناسزا هم بگویند و یا تمسخر کنند،‌ نباید ناراحت شویم، بلکه همچنان باید در راه حق ثابت قدم و استوار بوده و در ناملایمات صبر و استقامت داشته باشیم.

روزی مرحوم شیخ انصاری در اثنای درس دید یکی از شاگردانش که همواره در درسش حاضر می‌شد و مطالب را درک نمی‌کرد، آن روز درس را می‌فهمد و گاهی هم به استاد اشکال می‌کند. بعد از پایان درس از کنار او گذشت و به او فرمود: همان آقا که در گوش تو «بسم‌الله» خوانده برای من تا آخر حمد تلاوت کرده است (نکته‌های ناب، صص90-43-34)

محمدمهدی رشادتی- معارفی از کیهان

برگزاری برنامه از سوی مرکز خدمات حوزه های علمیه

روز یکشنبه مورخ ۹۷/۲/۹ در مدرسه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ،برنامه هایی توسط مرکز خدمات حوزه های علمیه برگزار شد.

ساعت ۸/30 صبح نماینده این مرکز به همراه دو تن از پرسنل مرکز بهداشت به حوزه تشریف آورده و برای حدود ۵۰ تن از طلاب تست قند خون و فشار خون انجام دادند ؛

سپس در ساعت ۱۱/30 سرکار خانم صالحی ،کارشناس ارشد مشاوره در جلسه ای با حضور حداکثری طلاب ،بحث هایی را پیرامون استرس و راه های پیشگیری از آن مطرح نمودند .

این مراسم با برگزاری مسابقه و اهدای جوایز و پذیرایی از طلاب توسط مرکز خدمات حوزه های علمیه پایان یافت.