مصادیق باقیات صالحات چیست؟

 

نگاه انسان به هستی و اصالت بخشی به دنیا و یا آخرت نقش تاثیرگذاری در سبک زندگی افراد و اعمال و رفتار آنان دارد. اگر کسی اصالت را به آخرت می دهد و باور و اعتقاد دارد که دنیا، مزرعه ای برای آخرت است، به طور طبیعی دنبال اعمالی می رود که آخرتش را درست کند. مقصود از باقیات صالحات آن اعمال صالح ماندگار و باقیمانده است.

از مصادیقی که به عنوان باقیات صالحات مطرح شده است، مواردی است که پیامبر اکرم(ص) در این حدیث بیان فرموده است: ایشان می فرماید: اذا مات الانسان انقطع عمله الا من ثلاث: صدقه جاریه، او علم ینتفع به، او ولد صالح یدعو له؛ هرگاه انسان بمیرد، عملش هم قطع می شود، مگر از سه راه: صدقه جاریه، یا عملی که از آن سود می برند، یا فرزند شایسته ای که برای او دعا می کند.

از نظر قرآن انسانیت انسان در ایمان و عمل صالح است که زمینه ساز تقوای الهی و بهره مندی از مقامات بسیار از جمله خلافت الهی می شود و انسان را در دنیا و آخرت رستگار می سازد. دست یابی به کرامت در کنار شرافت برای انسان سخت نیست، بلکه بسیار آسان است به شرط آنکه تقوای الهی را پیشه گیرد و تسلیم محض خدا بوده و به بایدها و نبایدهای الهی توجه داشته باشد.

البته انسان با مرگ خویش توان عمل را از دست می دهد و در عالم برزخ نمی تواند کاری انجام دهد که موجبات رشد و افزایش درجات و کمالات او شود، مگر آنکه اعمالی صالح در قالب باقیات صالحات داشته باشد که حتی پس از مرگ نیز ادامه می یابد و او را از فواید و آثارش بهره مند می سازد. نویسنده در مطلب پیش رو درباره اهمیت باقیات صالحات و برخی مصادیق آن سخن گفته است.

ادامه »

اولین زائر امام حسین علیه السلام

جابر عبدالله انصاری، پس از وفات پیامبر اسلام (ع)، به یاری علی (ع) پرداخت و در بسیاری از جنگ ها در سپاه امام علی (ع) حضور داشت و جنگید. جابر اولین زائر امام حسین (ع) است. روز اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری صحابی رسول خدا صلوات الله علیه از مدینه برای زیارت قبر امام (ع) به کربلا آمد و او اولین زائری بود که قبر شریف آن حضرت را زیارت کرد.

جابر بن عبداللّه انصاری، از صحابی پیامبر اسلام (ص) بود که دوران پنج امام معصوم را درک نمود. او پس از واقعه عاشورا، در اربعین امام حسین (ع) به کربلا آمد و به همین سبب از او به عنوان اولین زائر امام حسین (ع) یاد می گردد. جابر، چهارده سال قبل از هجرت پیامبر اکرم (ص) در قبیله خزرج متولد شد و یک سال پیش از هجرت پیامبر به یثرب، به همراه پدر خود و هفتاد نفر از مردم یثرب به حج آمد و در منا با پیامبر اسلام (ص) دیدار و بیعت نمود، در حالی که او هنوز به پانزده سالگی نرسیده بود.

ادامه »

نقش ائمه اطهار(ع) در صیانت از اسلام ناب محمدی

در این مطلب نقش هدایتی ائمه اطهار در فرهنگ‌سازی و آموزش عقاید به مردم و حفظ و صیانت از میراث گرانقدر پیامبر اکرم(ص) و نیز خدمات فراوان دانشمندان شیعی بر علم و تمدن اسلامی تشریح شده است.

پس از شهادت امیرمؤمنان علی(ع) بسیاری از صحابه در مدینه و در نقاط دیگر، ندای حق را لبیک گفتند و به یک معنا دوران تابعان(1) آغاز شد، هرچند در میان این تابعان گروهی از صحابه نیز می‌زیستند. در این دوره که دوره تاریک خلافت اسلامی به شمار می‌رود، خلافت از مسیر واقعی خود، خواه تنصیصی و خواه شورایی، خارج شد و به صورت سلطنت موروثی درآمد. بنیانگذار آن معاویه و فرزند او یزید و بعدا مروان و آل‌مروان شدند. در این دوره ائمه اهل بیت(ع) نه‌تنها کنار زده شدند، بلکه مراقبت‌های شدیدی بر زندگی آنان انجام می‌شد.


آیا در این شرایط انتظار می‌رود که ائمه اهل بیت(ع) مصدر کاری باشند؟

اما پس از حکومت بیست ساله معاویه بن ابی‌سفیان، زمان خلافت به دست فرزند پلیدش یزید بن معاویه افتاد که امامان اهل بیت(ع) سکوت را جایز ندیده و شجره اسلام را با خون خود سیراب کردند.


زمام خلافت به دست یزیدبن معاویه افتاده بود که شراب می‌خورد و وحی و دین را مسخره می‌کرد.

ادامه »

همت بزرگ و عدم آسایش تن


مگر اسکندر می‌توانست اسکندر باشد و تنش راحتی ببیند! مگر نادر، همان نادر ستمگر، همان نادری که از کله‌ها مناره می‌ساخت، همان نادری که چشم‌ها را درمی‌آورد.

همان نادری که یک جاه‌طلبی دیوانه و بزرگ بود، می‌توانست نادر باشد و تنش آسایش داشته باشد؟

گاهی کفشش، ده روز از پایش به درنمی‌آمد، اصلا فرصت نمی‌کرد کفشش را درآورد.

نقل می‌کنند که یک شب از همین دهنه زیدر از جلوی یک کاروانسرا عبور می‌کرد، زمستان سختی بوده، آن کاروانسرادار گفته بود که نیمه‌های شب بود که یک وقت دیدم در کاروانسرا را محکم می‌زنند، تا در را باز کردم یک آدم قوی‌هیکل سوار بر اسب بسیار قوی‌هیکلی آمد تو، فورا گفت غذا چه داری؟

من چیزی غیر از تخم‌مرغ نداشتم. گفت: مقدار زیادی تخم‌مرغ آماده کن! من برایش آماده کردم، پختم، گفت: نان بیاور، برای اسبم هم جو بیاور. همه اینها را به او دادم. بعد اسبش را تیمار کرد. دست به دست‌ها و پاها و تن اسب کشید. دو ساعتی آنجا بود و یک چرتی هم زد. وقتی خواست برود، دست به جیبش برد و یک مشت اشرفی بیرون آورد، گفت: دامنت را بگیر! دامنم را گرفتم، آنها را ریخت در دامنم بعد گفت: الان طولی نمی‌کشد که یک فوج پشت سر من می‌آید، وقتی آمد، بگو: نادر گفت: من فلان‌جا رفتم فورا پشت سر من بیایند. مرد کاروانسرادار می‌گوید: تا شنیدم «نادر»، دستم تکان خورد، دامن از دستم افتاد. گفت: می‌روی بالای پشت‌بام می‌ایستی، وقتی آمدند، بگو: توقف نکنند، پشت سر من بیایند. خودش در آن دل شب دو ساعت قبل از فوجش حرکت می‌کرد، بعد فوج شاه آمدند اینجا، من از بالا که فریاد کردم نادر فرمان داد، اتراق باید در فلان نقطه باشد، اینها غرغر می‌کردند، ولی یک نفر جرات نکرد که نرود، همه رفتند.

خوب آدم اگر بخواهد نادر باشد، دیگر نمی‌تواند در رختخواب پر قو هم بخوابد. نمی‌تواند عالی‌ترین غذاها را بخورد… هرکس در هر رشته‌ای بخواهد همت بزرگ داشته باشد، روح بزرگ داشته باشد، بالاخره آسایش تن ندارد. (1)
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- گفتارهای معنوی، شهید مرتضی مطهری، ص 169

معارفی از کیهان

شهادت امام سجاد علیه السلام

‌اشتباهات رایج در روایت وقایع عاشورا


اشتباه اول
اوج عزاداری امام حسین(ع) ده روز اول ماه محرم‌الحرام است. بین سخنرانان و مداحان، مشهور است که هر شب را به نام یکی از شهدای کربلا اختصاص دهند؛ مثلاً شب سوم برای حضرت رقیه و شب هفتم را برای حضرت علی اصغر(ع) سوگواری می‌کنند و تاسوعا را نیز به حضرت عباس(ع) اختصاص می‌دهند. همین قرارداد بین مداحان و منبری‌ها باعث شده است که عده‌ای گمان کنند، حضرت رقیه روز سوم محرم به شهادت رسیده است و از همه بدتر اینکه گمان می‌کنندحضرت ابالفضل(ع) در روز تاسوعا به شهادت رسیده است.
اما حقیقت این است که تمام شهدای کربلا در روز عاشورا به شهادت رسیده‌اند و حضرات اباالفضل، علی‌اکبر و علی‌اصغر همه قبل از امام حسین(ع) و در روز عاشورا در پیکار با سپاه عمرسعد کشته شده‌اند. حضرت رقیه(س) نیز پس از شهادت پدرش در شام از دنیا رفته است.


اشتباه دوم
باور عمومی این است که حضرت حسین‌بن‌علی(ع) و اهل بیت و اصحابش سه شبانه‌روز آب ننوشیدند و سپس تشنه کام به مقابله با دشمن رفته‌اند؛ اما حقیقت این است که عمر سعد سه روز قبل از عاشورا عمروبن حجاج را با پانصد سوار فرستاد تا کنار شریعه فرود آیند و میان یاران حسین و آب فاصله اندازند. اما این به این معنی نیست که هیچ ذخیره آبی در خیمه‌ها نبوده است.
در کتاب ارشاد نوشته شیخ مفید(ره) آمده است: « در شب عاشورا زینب(س)… دست بر‌گریبان برده… و بیهوش بر زمین افتاد. حسین(ع) برخاسته آب بر روی خواهر پاشید و…» این نقل معتبر نشان می‌دهد که تا شب عاشورا هنوز آب در خیمه‌ها بوده واصل تشنه کامی به روز عاشورا، گرمی هوا و شدت مبارزه مربوط است.
شیخ عباس قمی(ره) در منتهی الامال می‌گوید: «شب عاشورا امام حسین(ع)، حضرت علی‌اکبر(ع)را با سی سوار و بیست پیاده فرستاد که چند مشک آب آورند و اهل بیت و اصحاب خود را فرمود که از این آب بیاشامید، آخر توشه شماست و وضو بسازید و غسل کنید.»


اشتباه سوم
یکی از معروف‌ترین تحریف‌ها ماجرای حضرت لیلی مادر حضرت علی‌اکبر(ع) است وچه روضه‌ها که در این زمینه خوانده نمی‌شود؛ در روضه‌ها ذکر می‌شود که حضرت علی اکبر قبل از رفتن به میدان با مادرش چه نجواهایی می‌کرد، یا اینکه حضرت لیلی در خیمه‌ها رفته و در آنجا دعا کرده که خداوند حضرت علی‌اکبر را سالم برگرداند که متأسفانه این موضوع محور بعضی تعزیه‌ها نیز شده است.
اما حقیقت این است که اصلاً لیلایی در کربلا نبوده است؛ البته لیلی مادر حضرت علی‌اکبر(ع) هست؛ اما حتی یک مورخ هم به حضور آن حضرت در کربلا و روز عاشورا گواهی نمی‌دهد.


اشتباه چهارم
مطلب بعدی مربوط به حضرت علی‌اکبر(ع) این است که آن حضرت قبل از رفتن به معرکه جنگ از پدر رخصت خواست و آن حضرت اذن میدان نداده‌اند و مثلاً فرموده‌اند که تو هنوز جوانی و حیف است که از دست بروی و چه‌اشعار و تعزیه‌ها که پیرامون آن نساخته‌ایم؛ اما حقیقت این است که تمام مورخین نوشته‌اند، هر کس از امام حسین(ع) اذن میدان می‌خواست، اگر می‌شد حضرت برایشان عذری می‌آورد ولی در مورد جناب علی اکبر گفته‌اند: «فاستأذن اباه،فأذن له» یعنی تا اجازه خواست گفت برو.


منبع: حماسه حسینی، جلد۱، استاد شهید مرتضی مطهری.

معارفی از کیهان

سیر مطالعاتی کتب شهید مطهری2

روز شنبه 96/07/22 دومین جلسه سیر مطالعاتی کتب شهید مطهری توسط آقای دکتر هوشنگی در مدرسه علمیه حضرت ولی عصر (عج) برگزار شد. مباحث این هفته شامل عناوین زیر می باشد. ریشه های حجاب از دیدگاه مخالفان:1_ ریشه های فلسفی(رهبانیت) 2_ریشه های اجتماعی(ناامنی زن)3_ ریشه های اقتصادی( استثماری)…

تربيت در اسلام

قرآن كريم از هنگام نزول تا هم اكنون، سرچشمه پيدايش و سرمايه پرورش بزرگ‌ترين و پاك‌ترين روحها، بلندترين همت‌ها و استوارترين اراده‌ها، عميق ترين افكار، عالي‌ترين معارف، نغزترين ادبيات و دل انگيزترين هنرها در عرصه‌هاي گسترده و حوزه‌هاي گوناگون حيات فكري و فرهنگي و علمي و اجتماعي و ادبي و هنري مسلمانان در همه اكناف عالم و در پهنه تاريخ پرافتخار فرهنگ و تمدن اسلامي بوده است.


چیستی تعلیم و تربیت
تعليم در لغت به معناي، ياد دادن و آموزش است و در نظر ابتدائي، عبارت است از القاء موضوعي به ذهن شاگرد توسط استاد، تا شاگرد به تقليد از استاد، آن را ياد گرفته و تكرار کند. اما حقيقت تعليم ژرف‌تر از اين است و اگر دقت كنيم در مي يابيم كه تعليم ايجاد دگرگوني در متعلم و متحول ساختن او از حالت جهل به حالتي است كه موجب رشد عقلي و استقلال فكري شود.

ادامه »

چرایی وجوب امر به معروف در قیام امام حسین(علیه السلام)


یکی از شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر احتمال تأثیر است که در نهضت امام حسین(ع) موجود نبود، چرا که معلوم بود یزید و پیروانش نه از حکومت کنار می‌روند و نه از روش و منش خود دست برمی‌دارند. بنابراین امام حسین(ع) با چه منطق و حجت شرعی قیام کرد و جان خود و خانواده‌اش را در این راه فدا کرد؟
پاسخ:

سیدالشهدا(ع) می‌دانست که شهادت او و اسارت اهل بیت، ماهیت بنی‌امیه و عداوت‌های آنها را با اسلام و شخص پیغمبر آشکار می‌سازد و عکس‌العمل قتل او، ریشه‌های اسلام را در دل‌ها استوار کرده و حس تمرد و سرپیچی از اوامر امویان را در همه ایجاد می‌کند و احساسات اسلامی و شعور دینی مردم را بیدار و زنده می‌سازد.


اباعبدالله(ع) می‌دانست که وقتی بنی‌امیه او را شهید کنند؛ دستگاه خلافت رسوا خواهد شد و مردم به مسیر نادرست حکومت پی‌خواهند برد و معلوم است حکومتی که دشمن دین و خاندان رسالت شناخته شده باشد؛ هر چند مدت کوتاهی به ظاهر، بر مردم فرمانروایی کند، اما نخواهد توانست ادعای خلافت اسلامی را داشته باشد و به حکومت خود ادامه دهد.


فاجعه کربلا دنیای اسلام را تکان داد و مثل آن بود که شخص پیغمبر شهید شده باشد. در تمام شهرها احساسات خشماگین مردم نسبت به بنی‌امیه به جوش آمد و حرکت‌های ضد امویان یکی پس از دیگری شروع شد؛ تا آنکه حکومتی که به اسم اسلام، ترویج شرک و کفر می‌کرد، ساقط شد و آن خون‌های پاک اهل بیت(ع)، بهای نجات اسلام و شور و هیجان دینی مردم علیه بنی‌امیه گردید.

ادامه »

فرشتگان محافظ و ضرورت مراقبت در گفتار

جرعه های معرفت-شرح حدیث معصومین (ع) در کلام رهبر انقلاب

عن سُلیمان بن جعفرِ الجَعفری قالْ سَمِعتُ موسی بن جعفرٍ(علیه‌السلام )یَقولْ مَرَّ أمیرالمؤمنین علیُّ بنُ ابی‌طالبٍ(علیه‌السلام) بِالرَّجُلٍ یَتَکَلَّمُ بِفُضولِ الکلام فوقف علیه ثم قال یا هذا انک تملی علی حافظیک کتابا الی ربک فتکلم بما یعنیک و دع ما لا یعنیک(۱).


امیرالمومنین (ع) بر مردی گذشت که سخنان بی‌ارزش می‌گفت، حضرت در کنار او درنگ کرد و فرمود:

فلانی، تو برای دو فرشته محافظ خود مطالبی را املا می‌کنی که آنها آن را به نزد پروردگارت می‌برند، پس مطالبی بگو که به دردت می‌خورد و مطالب بیهوده را واگذار.
[سلیمان بن جعفر می‌گوید شنیدم از حضرت موسی بن جعفر (ع) که می‌فرمود: حضرت امیرالمؤمنین (ع) بر مردی عبور کرد که او به فضول کلام سخن می‌گفت.] سخنان زیادی، سخنان بیهوده، سخنانی که برای گوینده و شنونده هیچ سودی به همراه ندارد، داشت اینجور حرف‌هایی می‌زد.
فَوَقَفَ عَلیه، امیرالمؤمنین دارد در راه عبور می‌کند، می‌بیند که یک نفری ایستاده، دارد همین‌طور حرف بی‌خود می‌زند؛ حرف‌هایی که هیچ فایده‌ای بر آن مترتب نیست؛ نه برای گوینده و نه برای شنونده. حضرت ایستاد.
ثُم،َّ قالْ إنَّکَ تُملی عَلی حافِظَیکَ کتاباً إلی رَبِّک [و به آن مرد فرمود:]

تو داری [حرف‌هایت را] املاء می‌کنی بر این دو فرشته‌ای که محافظ و مراقب تو هستند. داری نوشته‌ای را بر اینها املاء می‌کنی؛ تو می‌گویی و اینها هم می‌نویسند.
کلمه به کلمه‌ آنچه که از زبان من و شما خارج می‌شود نوشته می‌شود. این نوشته بعداً ممکن است به ضرر ما تمام بشود. بدانیم چه داریم می‌گوییم.
فتَکَلَّم بِما یَعنیک ، به آن چیزی که برای تو مهم است سخن بگو و زبان باز کن.
وَ دَعْ ما لا یَعنیک ،آنچه که برای تو مهم نیست، گفتنش فایده‌ای ندارد یا ضرر دارد، آن را رها کن. بدان چه داری می‌گویی.
۱) الامالی شیخ صدوق، ص ۸۵
—————-
شرح حدیث در ابتدای درس خارج ، 22/2/94
*پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب