مدرسه علمیه حضرت ولی عصر (عج) تهران
مقام معظم رهبری: طلبه باید منشا امید وشور ونشاط و تحرک باشد.
مقام معظم رهبری: طلبه باید منشا امید وشور ونشاط و تحرک باشد.
یکشنبه 96/03/21
یکی از مستحبات و اعمال نیک انسانی، اطعام به فقیران است. هرچند که در اسلام و آموزههای قرآنی سخن از احسان و نیکوکاری و انفاق به فقیران و بینوایان به میان آمده که شامل انواع کمک و یاری نسبت به آنان میباشد، ولی اطعام به معنای تامین غذای فقیران، به عنوان مصداق کامل تمام احسان و نیکوکاری، در قرآن مورد تاکید ویژه قرار گرفته است.
نویسنده در این مطلب با نگاهی به آموزههای قرآنی به بررسی اهمیت اطعام فقیران و آثار و پاداشهای آن پرداخته است.
***
فقر و فقیر در آموزههای قرآنی
فقر به معنای نیاز و ضد غناست. در ادبیات فارسی کاربردهای مختلفی برای فقر بر اساس فرهنگ قرآنی وجود دارد. عارفان خود را فقیران واقعی میشمارند و بدان افتخار میکنند. آنان نیز چون پیشوایان خویش بر این باورند که «الفقر فخری؛ فقر افتخار من است.» هرچند که در تفسیر این معنا از فقر، اختلاف وجود دارد ولی میتوان با توجه به آموزههای قرآنی این گمان را تقویت کرد که مراد از آن، میتواند فقر ذاتی انسان به خداوند باشد که در آیه 15 سوره فاطر به آن توجه داده شده است.
در این آیه خداوند فقر و نیاز شدید و همهجانبه انسانها به خداوند را مطرح میکند و تنها خود را غنی و حمید معرفی مینماید. اینکه انسان در همه چیز از هستی و رزق و زندگی و امور دیگر به خداوند وابسته و نیازمند میباشد، احساس و بینشی بسیار خوب است که باید به آن افتخار کرد. هرکسی میکوشد تا از نیاز و وابستگی به دیگری رهایی یابد و مستقل شود، ولی اولیای الهی خوشحال هستند که نیاز وجودی ایشان به خداوند است و هیچگاه از وی بینیاز نمیباشند. چنین بینش و احساسی است که میتواند آدمی را به سوی خداوند سوق داده و زمینه تقرب به سوی وی را فراهم آورد.
اولیای الهی از آنجا که خود را در همه چیزشان نیازمند به خداوند مییابند بر آن افتخار و مباهات میکنند و چنین فقری را عین ثروت و غنا برمیشمارند. حضرت موسی(ع) چنانکه آیات 20 و 24 سوره قصص گزارش میکند، به خداوند اظهار میدارد که در همه چیز نیازمند و فقیر است. وی از خداوند میخواهد تا هر آنچه خیر است نصیب او گرداند، زیرا خیر هر نعمتی است که به خوبی از آن بهره گرفته میشود و برای رشد و کمال آدمی مفید است؛ چون بسیاری از نعمتهای الهی با آنکه نعمت هستند به سبب عدم بهرهگیری درست از سوی انسان و یا عوامل و علل درونی و بیرونی، به جای آنکه باعث رشد و کمال تقرب آدمی شود میتواند به نقمت و گرفتاری تبدیل شود.
خداوند در آیه 8 سوره ضحی گزارش میکند که حضرت محمد(ص) نیز در برههای از زمان به تنگندستی و فقر مادی گرفتار بوده است و خداوند وی را در این باره غنی و بینیاز ساخته است. این بدان معناست که فقر مادی نمیتواند عامل اصلی بازدارنده از رشد و تعالی آدمی باشد؛ هر چند که بستر مهمی برای آن به شمار میآید. از این رو پیامبر گرامی(ص) فقر مادی را یکی از موجبات گرایش به کفر در آدمی معرفی میکند و از آن برحذر میدارد.
این بدان معناست که آن حضرت(ص) به دیگران فرمان میدهد تا به کمک و احسان به فقیران اجازه ندهند تا فقر آنان با کفر بینجامد. تاکید بر این نکته به آن معناست که وظیفه و تکلیف مومنان در برابر فقیران بسیار بزرگ و شدید است و کفر فقیران، بازتابی از عمل غلط و نادرست مومنان در عدم یاری به آنها است.
فقیر در کاربردهای قرآنی به هرکسی گفته میشود که نیازمند به غذا و خوراک است و از تامین معاش و زندگی روزانه خود ناتوان میباشد. البته در کاربردهای فقهی چنانکه مقدس و محقق اردبیلی میفرماید، فقیر کسی است که از بالقوه یا بالفعل در تامین زندگی خود در طول سال ناتوان است. (زبده البیان، ص 262)
جمعه 96/03/19
در پی حادثه تروریستی در روز دوازدهم ماه مبارک رمضان در تهران، که به شهادت و زخمی شدن جمعی از مردم روزهدار انجامید، حضرت آیتالله خامنهای پیام تسلیتی صادر کردند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حادثهی تروریستی روز دوازدهم ماه مبارک رمضان در مرقد امام راحل و در مجلس شورای اسلامی، که به شهادت تعدادی از عزیزان روزهدار و زخمی شدن جمع بیشتری انجامید، نشانهی آشکاری است از کینه و دشمنی خباثتآلود مزدوران استکبار با ملت شریف ایران و با هر آنچه مربوط به انقلاب و نظام اسلامی و رهبر فقید عظیمالشأن آن است. اینگونه جنایات که حاکی از خباثت و در عین حال، حقارت مباشران و نیز آمران و مسببان آن است، بسی کوچکتر از آن است که در عزم ملت ایران خللی ایجاد کند. نتیجهی قطعی اینها چیزی جز افزایش نفرت از دولتهای آمریکا و عوامل آنان در منطقه همچون سعودی نیست. ملت ایران، متحد و با عزم راسخ به پیش خواهد رفت انشاءالله. یاد شهیدان این حادثه را گرامی میدارم و به خانوادههای آنان تبریک و تسلیت عرض میکنم و بهبود مجروحان و آسیب دیدگان را از خداوند متعال مسألت میکنم.
سید علی خامنهای
۱۹ خرداد ۱۳۹۶
جمعه 96/03/19
یکی از اصطلاحات قرآنی توکل است. خداوند بارها از مومنان خواسته تا در کارهایشان به خدا توکل کنند؛ چرا که خداوند بهترین وکیلهاست: حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ (آل عمران، آیه 173)
البته در شرایط سخت این توکل بیشتر مورد توجه و نیاز است؛
زیرا وقتی کاری از هیچ کس ساخته نیست ، تنها امید آدمی به خدایی است که او قدیراست. از این رو، در همین آیه آمده است: الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَاناً وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ؛ همان کسانى که [برخى از[ مردم به ایشان گفتند: «مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمدهاند پس، از آن بترسید.» و [لى این سخن] بر ایمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را بس است و نیکو حمایتگرى است».
انسان در هر کاری از جمله ایمان که یک عمل صالح است، باید تنها بر خدا تکیه و توکل کند و بگوید: إِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَى اللّهِ رَبِّی وَرَبِّکُم؛ براستی که بر خداوندی که پروردگار من و پروردگار شما است توکل می کنم.(هود، آیه 56)
اصولا علت اینکه ما نیازمند توکل همیشگی بر خدا هستیم، به سبب همان فقر هویتی و ذاتی ما است که خداوند در آیه 15 سوره فاطر به آن اشاره کرده است. فقیر بر وزن فعیل به معنای کسی است که ستون فقرات ندارد و نمیتواند برپای خودش بایستد بلکه نیازمند ستون و تکیهگاهی است که به آن تکیه کند تا بایستد. پس وقتی ما در ذات و هویت خودمان فقیر و بیستون فقرات هستیم که بتوانیم بایستیم، دائم نیازمند تکیهگاه و ستونی هستیم تا به آن تکیه کنیم. وضعیت ما مانند بوتههای رز و تاک انگور و پیچکها است که باید تکیهگاه داشته باشیم.
پس توکل برخلاف توسل به معنی وسیلهجویی، همیشگی است و انسان نمیتواند بدون توکل بر خدا کاری را انجام دهد و عزم و فعلی داشته باشد. پس چشم امید ما دایم در زندگی باید به خدایی باشد که پروردگار ماست و او غنی حمید بالذات و ما فقیر بیستون هستیم. وضعیت ما همانند بیمهرگان است که باید به چیزی تکیه کنیم تا سرپا بایستیم. این تکیهگاه فقط خداست. از این رو در آیات قرآن بر واژه «حسب» یعنی او کفایت میکند تاکید بسیار شده است: فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُلْ حَسْبِیَ اللّهُ لا إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ؛ پس اگر روى برتافتند، بگو: «خدا مرا بس است. هیچ معبودى جز او نیست. بر او توکل کردم و او پروردگار عرش بزرگ است.»(توبه، آیه 129)
معارفی از کیهان
جمعه 96/03/19
امام دوم شیعیان واولین فرزند امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) بنا بر مشهور در پانزدهم رمضان سال سوم هجری در مدینه به دنیا آمد. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله به دستور خداوند، ایشان را حسن نام نهاد و گوسفندی قربانی کرد و موی سر آن نورسیده را تراشید و به اندازه وزن آن، نقره صدقه داد. آن حضرت در ۳۷ سالگی به امامت و خلافت رسید و در سال ۴۱ه.ق. مجبور به صلح با معاویه شد. دوره حکومت آن حضرت شش ماه و سه روز طول کشید. امام حسن پس از صلح، به مدینه رفت و ده سال تا هنگام شهادت در مدینه بود.
شناسنامه امام حسن مجتبی علیه السلام
در تاریخ میلاد خجسته امام مجتبی علیه السلام اندکی اختلاف وجود دارد. طبق قول مشهور، در 15 ماه مبارک رمضان سال سوم هجری، در شهر مدینه منوّره چشم به جهان گشود. هفت سال از عمر شریفش مصادف با حیات پربار خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله وسلم بود. پدر گرامی اش امام علی بن ابیطالب علیه السلام و مادر ارجمندش حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام، دختر پیامبر خداست.
پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله وسلم و والدین حضرت نه تنها در نامگذاری آن کودک از خدای متعال سبقت نگرفتند که در انتظار نشستند تا اسم آن مولود مبارک را خداوند بی همتا برگزیند. سرانجام وحی الهی نازل شد و به رسولش خبر داد که: «این نوزاد را حسن بنامید.» آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم گوسفندی را قربانی کرد و موی سر آن نورسیده را تراشید و به اندازه وزن آن، نقره صدقه داد و با دستان مبارکش نوعی عطر مخلوط، به نام «خَلوق» به سر آن کودک شایسته مالید و آنگاه نافش را برید و…
تنها کنیه امام مجتبی علیه السلام «ابومحمّد» است. ولی در القاب حضرت تعابیر مختلفی ذکر شده است. مشهورترین القاب حضرتش عبارتند از: تقیّ، زکیّ، سیّد، سبط، ولیّ.
در نقش نگین انگشتری اش نیز اختلاف است. سیره نگاران، عبارات زیر را نقش نگین حضرت دانسته اند:
«العزّة للّه وحده»؛ «العزّة للّه»؛ «اللّه اکبر»؛ «به نستعین» و «حسبی اللّه».
ادامه »چهارشنبه 96/03/17
بیشتر مردان به دلیل ساختار زیستی متفاوت ونوع تربیت، مثل زنان ارتباط برقرار نمی کنند. به نظر آن ها صحبت، هنر به حساب نمی آید، بلکه ورزشی رقابت آمیز است. زنان اغلب شکایت میکنند که بسیاری از مردان نمی دانند چطور بدون این که چیزی را ثابت کنند به صحبت ادامه دهند. مردان به عنوان بخشی از جهت گیری کلی عقیده دارند، گفتگو مانند هرچیز دیگری باید هدفی ارزشمند داشته باشد. کلمات نباید بدون هدف ادا شوند بلکه باید کاری انجام دهند. مردان بیشتر اوقات میخواهند نظریات یا اعمال دیگران را تغییر دهند و بدون این هدف، صحبت کردن بیهوده و بی ثمر میباشد.[1]
در حالی که زنان برای ایجاد ارتباط و بیان حالت های روحی خود از صحبت کردن استفاده میکنند؛ مردان از زبان برای انتقال و دریافت اطلاعات بهره میگیرند و زبان ابرازی برای حفظ استقلال آن هاست.[2]براي مردها گفتگو راهي براي استحکام بخشيدن به وضعيت و مقام خود در گروه و خانواده است. آن ها براي حفظ استقلال و آزادي خود گفتگو مي کنند ؛ لذا باید در گفتگو با آقایان، اقتدار و استقلال آنان حفظ شود تا ارتباط سالم و موثر صورت گیرد همان طور که قرآن کریم اقتدار مردان را بیان میکند.
از آنجا که مردان به طور معمول برای رقابت و کسب قدرت و استقلال، بزرگ میشوند و چه بسا در روابط خود از جمله روابط زناشویی، خواهان استقلال و قدرت باشند نه نزدیکی و صمیمیت بیشتر، تمایل کمتری برای صحبت کردن درباره ی احساسات خود دارند، به ویژه احساسات منفی مثل آزردگی، عصبانیت، سرخوردگی که بیان آن ها را نشانه ضعف میدانند. ولی زنان پس از تجربه احساسات منفی تمایل دارند درباره آن صحبت کنند و از این طریق احساس آرامش یابند.[3]
زنان فقط به گفتگو احتياج دارند و به نتيجه نمي انديشند در حالي که مردان توقع حل مشکلات را دارند. نياز حقيقي زنان در مواقع سختي و تنش، محبت و عشق است نه موعظه و امر و نهي، در حالي که مردان در چنين حالات بحراني به فرصت براي بررسي و سنجش عمل خويش نياز دارند.[4]
زن ها با صداي بلند از مشکلاتشان شکايت مي کنند؛ وقتی زنان افکار و احساسات منفي خود را بیان میکنند مردان متوجه نمي شوند که این کار روشي براي تخليه روحي و رواني است که به دنبال حل مشکل مي گردند.[5]
ازآن جا که زنان بيشتر عاطفي و احساساتي هستند و تنها نفس حرف زدن براي آن ها با معنا و لذت بخش است و نتيجه يا مقصود خاصي را دنبال نمي کنند؛ درحالی که مردان بدون داشتن موضوع قابل بحث برای صحبت کردن، صحبت نخواهند کرد. آن ها به جزئیات یک مسئله گوش نمی کنند مگر آن که بخواهند پیشنهاد خود را در خصوص ارائه راه حل ذکر کنند. آن ها فقط برای وقت گذرانی از صحبت کردن لذت نمی برند و نمی توانند با همسر خود درباره چیزی صحبت کنند که آن را هیچ میدانند؛ چرا که مردان احساسی نیستند؛ آن ها وقتی با موضوعی ضد و نقیض روبرو میشوند غالباً، واکنش آن ها این است که چگونه میتوان این مسئله را از طریق عقل و منطق حل کرد.[6]به همین جهت مردان بيشتر به نتيجه و هدف منطقي و عقلاني مي انديشند.
مردان از واقعیت های عینی و خارجی حرف میزنند و زنان از ارتباطات عاطفی سخن میگویند و بیشتر از زندگی خصوصی خود حرف میزنند درحالی که مردان از زندگی خصوصی برای استراحت و تجدید قوا در سکوت بهره میگیرند ؛ هنگام حرف زدن با زنان اغلب به دنبال تأیید شدن هستند چون به دنبال قدرت طلبی هستند.[7]
بنابر آنچه گفته شد، تفاوت هاي احساسي و عاطفي زنان و مردان، بسياري از تفاوت ها را در ارتباط کلامي زوجين پديد مي آورد که ناشي از ادراک و تصور متفاوت ايشان است به همين جهت شناخت اين امور و آشنايي با شيوه برخورد با اين اختلافات در ميان همسران راه را براي ارتباط موثر و بادوام هموار مي نمايد.
-[1]زهرا اسماعیل بگی و حمیدرضاغلامرضایی، همان،ج1،ص28.
-[2] همان، ص36.
[3]-فهیمه لواسانی ، مهارت های ارتباطی همسران، همان ،ص12.
[4]- جینا لمروزو، همان،ص85.
[5]-باربارا دي آنجلس، رازهايي درباره مردان،ترجمه هادي ابراهيمي، تهران، نسل نو انديش، چ7، 1383،ص 479
[6]-اسکات هالتزمن و ترزا فوی دی گرونیمو، رازهای زنان متأهل خوشبخت، تهران: نسل نواندیش، 1390،صص97و154
[7]- زهرا اسماعیل بگی و حمیدرضا غلامرضایی، همان، ص29.
چهارشنبه 96/03/17
پرسش:
از منظر قرآن سیره عملی حضرت داود(ع) چه درسها و عبرتهایی را برای مخاطبین خود به همراه دارد؟
پاسخ:
نام حضرت داود شانزده بار در قرآن آمده است و داستان زندگی و دعوتش در دوازده آیه ذکر شده است. سیمای نورانیش در قرآنکریم به اجمال چنین ترسیم شده است؛ شخصیتی دلاور و شجاع، برخوردار از هدایت الهی، دارای کتاب آسمانی (زبور)، خلیفه خدا که از طرف او بین مردم حکم (قضاوت) کند و… او نوزده پسر داشت که در میان آنها یکی از پسرانش حضرت سلیمان(ع) حکومت و مقام علم و نبوت او را به ارث برد، اینک برخی از مهمترین درسهای عملی زندگی آن حضرت را بیان میکنیم:
دوشنبه 96/03/15
روزه یکی از واجبات اسلامی است که در همه شرایع مطرح بوده است. در روایات بر پنج چیز در فروعات اسلامی تاکید شده که روزه پس از نماز دومین آن است؛ البته به اعتباری ارزش روزه بیش از نماز است؛ از نظر قرآن و احکام اسلامی، روزهخواری تنها در شرایطی مجاز یا واجب و حتی گرفتن آن حرام است.
در مطلب حاضر اهمیت روزه به عنوان راهبردی برای حل مشکلات روحی و جسمی و انعطافپذیر بودن آن مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است.
***
روزه، عبادت خاشعان در برابر خدا
از نظر قرآن روزه عبادتی بس بزرگ و با اهمیت است. در این میان روزه در ماه رمضان که ماه خدا و ضیافت الله است بسیار مهمتر و با اهمیتتر است؛ زیرا یک کارگاه عملی است که انسان میتواند در آن به سبب عواملی چون امدادهای غیبی فرشتگان و غل و زنجیر شدن شیاطین و مانند آن خود را برای رسیدن به مهمترین هدف عبادت الهی یعنی تقوایی که موجب تعلیم و تزکیه الهی و رسیدن به قرب شهود میشود، آماده کند.
خداوند در آیات 45 و 153 سوره بقره بیان میکند که انجام این عمل سنگین عبادی تنها از خاشعان بر میآید. از این رو از آن به صبر و شکیبایی تعبیر میکند تا سختی و فشار آن را روشن نماید. خداوند میفرماید: واستَعينوا بِالصَّبرِ والصَّلوهًِْ واِنَّها لَكَبیرهًْ اِلاّ عَلَى الخـاشِعين؛ از صبر(روزه) و نماز استعانت بجویید و به راستی که آن، جز برای خاشعین، سنگین و بزرگ است.
البته این معنا بنا بر این احتمال است که مرجع ضمير در «و إنّها» استعانت باشد. در این صورت شامل روزه و نماز میشود؛ یعنی براستی که استعانتجویی به نماز و روزه جز برای خاشعین سنگین و بزرگ است. (نگاه کنید: مجمع البيان، ج 1 - 2، ص 217)
از امام صادق (عليه السلام) روايت شده است:
مراد از صبر، روزه است. هنگامى كه سختى يا گرفتارى شديد به شخص وارد شد، روزه بگيرد، زيرا خداى - عزّوجلّ - مىفرمايد: از صبر يارى بجوييد، يعنى از روزه. (تفسير نورالثقلين، امین الاسلام طبرسی، ج 1، ص 76، ح 182؛ الكشّاف، زمخشری ، ج 1، ص 134)
از نظر قرآن انجام این دو عمل عبادی نماز و روزه تنها از کسانی بر میآید که در برابر خداوند خاشع و خاضع باشند و به تکالیف الهی عمل کنند. این خضوع و خشوع از باب ترس و خشیت از عظمت الهی است که ترسی عالمانه است؛ هر چند که حتی اگر ترس و خوف بردگان باشد که از مجازات الهی هراسان هستند و نمیخواهند در دوزخ الهی قرار گیرند، نیز ممدوح و پسندیده است.
یکشنبه 96/03/14
به گفته حضرت امام، 15 خرداد از یوم الله است.
شاید برخی از عزیزان در خم چنبر زندگی گرفتار آمد ه اند که ناخواسته تیشه به ریشة نهضت می زنند. شاید تصورشان این است که با حذف دو سه مناسبت مذهبی یا تاریخی و ملی از تقویم تعطیلی سالانة کشور، همه مشکلات کشور حل می شود و گرفتار شدن ما در خمگردهای پیچاپیچ مدیریت کشور بی سببی نیست از آنجمله تعطیلی این مناسبتها.
در نیت خیر و صداقت عزیزان تردید نداریم به همین دلیل تصورمان این است که این عزیزان به عمق سخنان و مواضع روشن و تأکید مکرر امام در معرفی و بزرگداشت این مناسبتها پی نبرده اند؟ اینک با برشماری عناوین اصلی از سخنان آن ابرمرد و خالق 15 خرداد و معمار و بنیانگذار انقلاب اسلامی امیدواریم دوستان مصداق یکی بر سر شاخه و بن می برید قرار نگیرند.
15 خرداد استمرار حرکت عاشورا
حضرت امام معتقد بودند که جایگاه و اهمیت 15 خرداد در نهضت اسلامی ایران مثل جایگاه و اهمیت عاشورا در نهضت حضرت امام حسین(ع) است. همانگونه که عاشورا سرفصل
اسلامی جدید و مبدأ اسلام و مسلمانی نوینی است، نهضت 15 خرداد هم در تاریخ نهضت اسلامی ایران روز حماسه است و تولد اسلام و مسلمانی جدید.
ادامه »یکشنبه 96/03/14
در مطلب حاضرنویسنده با بررسی چیستی تکلیف گرایی، جایگاه و اهمیت این مفهوم ارزشی در اندیشه بلند امامخمینی و ارتباط آن با نتیجهگرایی را بررسی و در ادامه به برخی از مصادیق تکلیفگرایی در سیره ایشان اشاره کرده است. نوشتار حاضر را که از ماهنامه فرهنگ پویا شماره 28 انتخاب شده از نظر میگذرانیم.
***
از جمله مفاهيم مهم ديني تكليف است. در لغت به معناي امر به انجام دادن كاري است كه انجامدادنش براي كسي كه به او امر شده مشقت دارد.(1)
و در اصطلاح، اوامر و نواهي خداوند به بندگانش است در جهت انجام دادن يا ندادن بعضي افعال. از همين معناي اصطلاحي است كه تعبير «دارِتكليف» يعني دنيا كه آدمي در آن موظف به انجامدادن تكاليفش است و نيز اصطلاح «سنّ تكليف» به معناي سنّ رسيدن به بلوغ و انجام دادن وظايف شرعي به وجود آمده است. از اين رو مخاطبِ تكليف، مكلّف ناميده ميشود. البته اصطلاح تكليف در كنار حق و در تضاد با آن نيز به كار ميرود. اين تقابل در نتيجه تفكر مدرن حاصل شده و در آثار متقدّمان چنين تقابلي مشهود نيست.
در علوم اسلامي به تكليف از دو منظر توجه شده است: نخست از منظر فقهي و به تبع آن اصولي، كه در آن به ماهيت تكليف و شرايط آن با توجه به وجه عملي موضوع توجه ميشود. دوم از منظر كلامي كه در آن به موضوعات مذكور به صورت نظري و انتزاعيتر توجه ميگردد و در آن از موضوعاتي چون غرض از تكليف و راه شناخت تكليف و اولين تكليف آدمي نيز بحث ميشود. افزون بر اين دو حوزه، گاهي بعضي فلاسفه مسلمان در مباحث مربوط به الهيات و نيز برخي عارفان از جهت رابطه تكليف با معرفت، به مسئله تكليف توجه كرده و درباره آن نظر دادهاند.
پنجشنبه 96/03/11
امام خمینی(ره) در بیستم جمادی الثانی سال 1320ه.ق همزمان با سالروز میلادخجسته کوثر ولایت دخت گرامی پیامبر(ص) در شهرستان خمین به دنیا آمد. امام خمینی(ره) انقلاب مردم مسلمان ایران را بر ضد حکومت دست نشانده شاه رهبری کرد و نظام جمهوری اسلامی ایران را بر پایه نظام ولایت فقیه بنیان گذارد. سرانجام در شامگاه سیزدهم خرداد سال 1368 با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به جایگاه ابدی سفر کرد.
ادامه »