بعض استعمالات «القول»

 

سلام عليکم:

قالَ بِنَبرَةِ المُسالِم: با لحن شخص سازشکار گفت


قال مُستَدرکاً: جبران کننده گفت


قالَ مُنفعلاً: منفعلانه گفت


قال بِضَجَرٍ: با بی حوصلگی گفت


قال بيقينٍ: با يقين گفت


قال بهدوءِ ما استطاعَ: تا آنجا که می توانست به آرامی گفت


قال باستسلامٍ: با حالت تسليم شدن گفت


قال بوجهٍ لا يُبيِّنُ عن شيء: با چهره ای که چيزی را نشان نمی داد گفت


قال مُتوَسِّلاً: با التماس گفت


قال بحدَّةٍ: با تندی، با عصبانيت گفت


قالَ بهُدوءٍ نسبيٍّ: با آرامشی نسبی گفت


قال في لَهجَةٍ لَم تَخْلُ من سُخريَّةٍ: با لحنی که خالی از تمسخر نبود گفت


قالَ بصراحةٍ: با صراحت گفت


قال دون مبالاةٍ: بدون اهميت دادن گفت


قال و هو علی الخازُوقِ باسماً: با لبخند در حالی که دلش مثل سير و سرکه می جوشيد گفت


قال متأوِّهاً: آه کشان گفت


قال جادّاً: جدی گفت


قال کالمُتَرَنِّم: مانند کسی که زمزمه می کند گفت


قال في مَرَحٍ طارئٍ: با يک شادی و خوشی ناگهانی گفت


قال برجاءٍ: با خواهش گفت


قال في عتابٍ حليمٍ: با يک سرزنش صبورانه گفت


قالَ بلهجةِ المُعتَذِرِ: با لحن عذر خواهانه گفت


قالَ بلهجةٍ جديدةٍ شاکيَّةٍ: با لحنی جديد و شکوه آميز گفت


قال باصرارٍ: با اصرار گفت


قال ، بعتابٍ: با سرزنش گفت


قال من فمٍ مُکتَظٍّ: با دهان پر گفت


قال بسَخطٍ واضحٍ: با خشم آشکار گفت


قال بهدوئه السابق: با آرامش قبلی گفت


قالَ في دهشةٍ: با يک تعجی گفت


قالَ کالمُنزَعِجِ: مانند شخص ناراحت گفت


قال بلهجة من يَرغَبُ في الاجهاز علی الحديثَ: با لحن کسی که می¬خواهد خاتمه دهد به سخن گفت


قال بسخريَّة خفيفة في الأعماق: با يک سُخريه پنهان گفت


قال فيما يُشبه التحدِّي: با چيزی شبيه مبارزه طلبی گفت


قال برقَّة: با مهربانی و ملايمت گفت


قال بصراحة شمس يوليو: به صراحت خورشيد (ماه هفتم) گفت


قالَ بامتعاضٍ: با خشم گفت

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.