ویژه نامه انقلاب اسلامی ایران (بمناسبت 22 بهمن)

پیروزی انقلاب اسلامی ایران شروع عصر تازه ای در تاریخ ایران به شمار می رود.کشوری که چندین هزار سال تحت سلطه ی شاهان و استعمارگران قرار داشت از بند زنجیر اسارت رها شده و سرنوشت آن را مردم مسلمان و انقلابی رقم زدند.در یک کلام،ظهور انقلاب اسلامی ایران حاصل زحمتهای اولیای دین برای اجرای قوانین اسلام و برپایی حکومت عدل الهی بود.

ریشه های انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی ایران که بدون وابستگی به شرق و غرب در 22 بهمن 1357 ه.ش،به پیروزی رسیده بود، معادلات سیاسی استکبار جهانی را بر هم ریخت. انقلابی نوپا که کانون توجه سیاستمداران و عموم مردم جهان شد.(انقلاب سال های 1978،1979 (1357) و پیامدهای آن برای نخستین بار در خلال 25 سال،توجه وسیع همگانی، همراه مقدار زیادی سرگردانی و ابهام را نسبت به ایران جلب نمود. این انقلاب حتی با الگوها و انتظارات کسانی که به نسبت خوبی از اوضاع ایران مطلع بودند،نیز سازگار نبود.) بی شک، چنین حادثه ای بزرگ، مسایل بی شماری در پی داشت، چنان که برخی، روزهای انقلاب را در مقابل تحولات سال های اولیه ی بعد از پیروزی ناچیز می شمارند. انقلاب اسلامی ایران در عمر کوتاه خود مراحل متعدد و سرنوشت سازی را سپری کرده است.

اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی
با نگاهی گذرا بر تاریخ، روند و بستر شکل گیری و تکوین انقلاب اسلامی، هدف اصلی و اصیل این نظام نوین، احیای اسلام و ارزشهای دینی و حاکمیت بخشیدن به دین الهی، فارغ از هر گونه گرایش و تأثیر پذیری از مکتب های بشری، در جامعه بود. جامعه ای که سالهای سال زیر سلطه و اقتدار صاحبان زر و زور قرار داشت.

البته در کنار این آرمان بزرگ، اهدافی مانند عدالت اجتماعی، آزادی خواهی، استقلال در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، فکری و …، نیز وجود داشت، که همه این اهداف نیز در قالب اسلام، معنای واقعی خود را در انقلاب اسلامی پیدا می کند.

روند تاریخی انقلاب اسلامی ایران
16 مهر 1340 ش.========تصویب قانون انجمن های ایالتی و ولایتی.

8 آذر 1341 ش.========لغو قانون انجمن های ایالتی و ولایتی .

19 دی 1341 ش.========اعلام انقلاب سفید.

2 بهمن 1341 ش.========تظاهرات مردم در تهران.

1 فروردین 1342 ش.========اعلام عزای عمومی در عید نوروز.

2 فروردین 1342 ش.========تهاجم رژیم پهلوی به مجلس سوگواری در مدرسه فیضیه.

13 خرداد 1342 ش.========دستگیری حضرت امام خمینی.

عوامل پیروزی انقلاب اسلامی
اولین شگفتی انقلاب اسلامی نوع ایدئولوژی آن و تغییری بود که درنسل انقلاب ها ایجاد کرد.

پاسخ به این پرسش که چرا انقلاب اسلامی توانست درمدتی نسبتا کوتاه بر یک رژیم مقتدر پیروز شود نیز تاحد زیادی به همین مسأله یعنی نوع ایدئولوژی و ماهیت انقلاب اسلامی باز می گردد. زیرا به دلیل سنخیت این ایدئولوژی با تاریخ، فرهنگ و آموزه های دینی مردم ایران، به سرعت خیابان ها از جمعیت پر گردیده، حرکت سراسر کشور را فراگرفته و توان هر گونه ایستادگی ازرژیم پهلوی و حامیان خارجی اش سلب گردید.

نوع ایدئولوژی، ماهیت و رهبری هر انقلابی تاثیر آشکاری نیز برشرایط و حوادث پس از وقوع انقلاب به جای می گذارد. اگر پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سرعت قانون اساسی کشور تدوین و نظام جدید با اتکا بر نقش مردم مستقر گردیده ثبات و تعادل لازم پدید آمد، بدون شک این امر ناشی از ایدئولوژی اسلامی انقلاب و رهبری حضرت امام بود.

ایمان و معنویت در انقلاب اسلامی
مـتـفـکـران و نـظـریـه پـردازان بـزرگ جـهـان ، مـقـالات و کـتـابـهـای بـسـیـاری دربـاره “عوامل موثر در پیروزی انقلاب اسلامی” نوشته و اعتراف کرده اند که وقوع انقلاب در ایـران در سـال 1357 ش / 1979 م آنـان را بـه تـغـیـیر و تصحیح نظریاتشان درباره چگونگی شکل گیری، رهبری و پیروزی انقلاب ها واداشته است.

امام خمینی (ره ) که آگاه ترین مردم به اوضاع سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران در سـال اوج گـیـری نـهـضـت و قـبـل از آن بـود، مـهـم تـریـن عـامل پیروزی و رمز موفقیت را همانا “تحولی الهی” می داند که در روح مردم ایجاد شده بـود. مـردم بـا سـخـنـان حـضـرت امـام مـتـحـول شـدنـد و بـا تـوجـه بـه خـداونـد و اتـکـال بـه ذات قـادر مـتـعـال، تـرس از رژیـم را به کناری نهادند و با شجاعت تمام در مـقابل اسلحه سنگین حاکمان ظالم ایستادند. آنان برای خدا قیام کردند و کشته شدن در این راه را شـهـادت و فـوز عـظـیـم دانـسـتـنـد. مـجـمـوعـه ایـن عـوامـل ، مـعـنـویـتـی در کـشـور حـاکـم سـاخـت کـه ثـمـره آن نزول امدادهای غیبی، وحدت همه اقشار مردم و سرانجام پیروزی معجزه آسا بود.

ماهیت مردمی انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی ایران برخلاف انقلابها و جنبشهای معاصر ایران، انقلابی فراگیر و شامل بود و این از دو جنبه قابل اشاره است، هم به لحاظ هدفها و آرمانها و هم به لحاظ شرکت آحاد مردم در آن که حول یک هدف بلند و همه جانبه گرد آمده بودند. همان گونه که انقلاب اسلامی ناشی از همکاری علل و عوامل گوناگون بود، هدف و آرمان آن نیز فراگیر و گسترده بود، یعنی در عین اهداف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و انسانی، دارای هدفهای اسلامی و مذهبی نیز بوده است.

بر این اساس، مبارزه ملت ایران تنها قیام علیه استیلای سیاسی، استعمار اقتصادی، استبداد داخلی، فقدان توسعه، جدایی دین از سیاست، نظام طبقاتی و فرهنگ و ایدئولوژیهای غربی نبود، بلکه انقلابی علیه همه اینها و به منظور استقرار نظام مستقل، اسلامی، مردمی و ملی بود و مردم در شعارهای خود، همه هدفها و آرمانهای خود را مشخص کرده، مهر فرهنگ و هویت خود را به آن می زدند.انقلاب اسلامی، در پی عدالتخواهی، آزادیخواهی، استقلال طلبی، اثبات هویت خودی، تثبیت ارزشها و معیارهای مکتبی، استقرار نظام حکومتی اسلام و…بود.

رهبری امام خمینی(ره)
تحلیل ماهیت این انقلاب از تحلیل رهبری انقلاب جدا نیست و این مسئله در ارتباط با مسئله خودیابی ملت ما مطرح میشود.باید پرسید که چه شد امام خمینی رهبر مطلق شد،آن چنان که حتی آنهائیکه از نظر ایده و هدف در قطب مخالف ایشان جای داشتند،چاره ای جز اذعان به رهبری ایشان نداشتند.چرا سخنان امام اینهمه موج میآفرید؟چرا اعلامیه های ایشان با نبودن امکانات و وسائل و با بودن اختناقها و شکنجه ها و خطر مرگها به سرعت در سراسر کشور پخش می شد؟

بی شک از جان گذشتگی و مبارزه خستگی ناپذیر با ظلم و ظالم و دفاع سرسختانه از مظلوم،و صداقت و صراحت و شجاعت و سازش ناپذیری این رهبر در انتخاب او به مقام رهبری نقش داشته است، اما مطلب اساسی چیز دیگری است، و آن اینکه ندای امام خمینی از قلب فرهنگ و از اعماق تاریخ و از ژرفای روح این ملت برمی خاست، مردمی که در طول چهارده قرن حماسه محمد، علی، زهرا، حسین، زینب، سلمان، ابو ذر…و صدها هزار زن و مرد دیگر را شنیده بودند و این حماسه ها با روحشان عجین شده بود، بار دیگر همان ندای آشنا را از حلقوم این مرد شنیدند. علی را و حسین را در چهره او دیدند، او را آینه تمام نمای فرهنگ خود که تحقیر شده بود، تشخیص دادند.

دستاوردهای انقلاب اسلامی
دست آوردهای داخلی را در چهار محور سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی می توان بررسی کرد:

الف ـ دست آوردهای سیاسی

۱. سرنگونی نظام شاهنشاهی
۲. استقرار نظام جمهوری اسلامی
۳. افزایش آگاهی و بینش سیاسی مردم
۴. استقلال و دگرگونی اصول سیاست خارجی
ب ـ دست آوردهای فرهنگی

رژیم پهلوی، برنامه ی ایده آل خود را برای آینده ی ایران بر پایه ی استقرار رژیمی به سبک غرب بنا نهاده بود.

انقلاب اسلامی که در درجه ی اول، یک انقلاب فرهنگی بود، با تعمیم خود باوری فرهنگی و گسترش شعایر دینی، زمینه را برای تقویت پایه های ایمانی مردم، کاهش بزه کاری و خطاهای اجتماعی و پرورش نسل های خودباور فراهم کرد.

ج ـ دست آوردهای نظامی

انقلاب اسلامی، با بسیج مردم به پیروزی رسید و با پشتیبانی آنان توانست از جنگ تحمیلی گسترده و تحرک های تجزیه طلبانه، سربلند بیرون آید. بدین ترتیب، جمهوری اسلامی به ثبات و امنیت ملی و اعتبار بین المللی دست یافت.

 

انقلاب اسلامی از نگاه امام و یاران انقلاب
انقلاب ما عظیم است و متکی به هیچ قدرتی نیست نه قدرت شرق و نه قدرت غرب، انقلاب هایی که در دنیا می شود به یکی از این دو ابرقدرت متکی است ولی انقلاب مردم ما انقلابی است متکی به خود مردم، پس مردم باید از پیامدهای انقلابشان گله نداشته باشند. (صحیفه نور، جلد19، صفحه 58، شماره 3، تاریخ 18 / 3 / 63)

اکنون مسلمانان باید با دقت مسایل را بررسی کنند و انقلاب های غیراسلامی را به انقلاب اسلامی ایران مقایسه کنند، انقلاب اسلامی در عین حال که وارث یک کشور صددرصد وابسته و مخروبه و عقب رانده شده در تمام جهات بود … . دشمنان ما باید بدانند که هیچ انقلابی در جهان همانند انقلاب اسلامی ما با ضایعه ای کم و ره آوردی عظیم همراه نبوده است و این نیست جز به برکت اسلام. (صحیفه نور، جلد13، صفحه 82، شماره 29، تاریخ 21 / 6 / 59)

انقلاب اسلامی از نگاه جامعه شناسان غربی
جامعه شناسان کلاسیک، پدیده های اجتماعی ازجمله انقلاب را با دیدگاهی خاص مورد بررسی قرار داده اند که به طور کلی می توان آنها را در پنج چشم انداز نظری بررسی کرد: نظریه مبارزه طبقاتی (کارل مارکس)، همبستگی اجتماعی (امیل دورکیم)، کاریزما و جنبش اجتماعی (ماکس وبر)، رئالیسم یا واقع گرایی سیاسی (ویلفردو پارتو) و نظریه روان شناختی فردگرایانه (دوتوکویل).

امّا جامعه شناسان معاصر، با الهام گرفتن از کلاسیک ها و تلفیق نظریات آنها و تحت تاثیر تحولات دنیای معاصر، مباحث مربوط به انقلاب را با عناوینی چون تحولات و دگرگونی ها بررسی کرده اند و در بطن موضوع هایی نظیر جهانی شدن، مدرنیسم و پست مدرنیسم مورد توجه قرار داده اند. آنها به مرزبندی دگرگونی ها توجهی نمی کنند و ارزش های جهان غرب را همراه با یک سری اصلاحات، شایسته گسترش می دانند.

آسیب شناسی انقلاب اسلامی
شناخت آسیبها و آفتهایی که انقلاب اسلامی را تهدید می کنند، نخستین و اساسی ترین قدم در جلوگیری از پیدایش و رشد آسیب هاست و تلاش لازم برای پویایی سیر تکاملی انقلاب اسلامی را قوت می بخشد. دشمن می کوشد از همه امکانات خود استفاده کند تا در راه تشخیص حق از باطل و حرکتِ بدون لغزش در مسیر مستقیم دین و انقلاب اسلامی، خدشه و انحراف و ابهام ایجاد کند. امام محمدباقر(ع) حفظ عمل و استمرار آن را از خود عمل مهم تر و دشوارتر برمی شمارد:

اَلاِبْقاءُ عَلی الْعَمَلِ اَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ

امام خمینی رهبر انقلاب و بنیانگذار انقلاب اسلامی که انقلاب را از فراز و نشیبهای فراوان و امواج متلاطم فتنه های شکننده به سلامت عبور داده، درباره سختی و مشقت حفظ دستاوردهای پیروزی انقلاب اسلامی می فرماید:

بدانید که حفظ یک پیروزی مشکل تر است از پیروزی به دست آوردن، کشور گشایی از حفظ کشور آسان تر است. الان ما در مشکل حفظ نظام جمهوری اسلامی هستیم، یعنی آن مرحله اول که پیروزی ابتدایی بود گذشت و پیروز شدید بحمدالله؛ لکن بقای این پیروزی و بقای این دستاوردهایی که شما به دستتان آمد امروز مشکل تر از خود آن پیروزی است که به دستتان آمده؛ نگهداری اش مشکل تر است.

انقلاب اسلامی و نسل سوم
انقلاب اسلامی از آغاز شکل گیری تاکنون، با چهار نسل مواجه است:

۱. نسل اول، کسانی هستند که در سال 1342 جوان بودند و بخشی از عمر خود را در مبارزه با استبداد رژیم منفور سابق گذراندند و به همراه امام (ره) موجب به وجود آمدن انقلاب اسلامی شدند و جمهوری اسلامی را تشکیل دادند.
۲. نسل دوم که پرورده نسل اول است، کسانی هستند که موتور حرکت انقلاب اسلامی بودند و جنگ تحمیلی را اداره کردند و با کمترین امکانات، توانستند بر ارتش مزدور صدام پیروز شوند و حماسه های جاودانه ای از خود به یادکار بگذارند و در واقع نسل انقلاب و جنگ نام دارند.
۳. نسل سوم، فرزندان نسل دوم هستند و تجربه پیش از انقلاب، انقلاب و جنگ را ندارند. آینده کشور در اختیار همین جوانان نسل سوم انقلاب است . از این رو، شناخت صحیح این نسل و ویژگی های آنان، از اهمیت بسیار ویژه ای برخوردار بوده و ضرورت توجه به آن را در بخش های سیاستگذاری و اجرایی کشور خاطر نشان می سازد.

هنر و ادبیات انقلاب اسلامی
هنر در نظام قدیم،مظلوم بود،چون از ارزشها و آرمانهای انسانی جدایش کرده بودند…آنها که به زور و زر تکیه داشتند،ابزاری برای استوار ماندن تخت و قدرت خود می خواستند.هنر محکوم بود که در خدمت هدفهای زورگویان و زراندوزان در آید،هر جا لازم شد توجیه گر راه و کار آنها و هر گاه نیاز افتاد حربه ای بر ضد ارزشهای اصیل و در همه حال مخدر و گمراه کننده باشد.تنها هنگامی که ایمان و گستاخی در هنرمندی به هم می رسید،هنر در خدمت اصالتها و ارزشهای حقیقی در می آمد و این بسی کمیاب و زودگذر بود.

انقلاب اسلامی،زنجیر ستم را از گردن هنر هم گشوده است.اما طوق فرهنگ منحط و اغواگر غربی را از گردن آنها که به آن خو گرفته و دل بسته اند،به آسانی نمی توان گشود.هنرمندان تربیت یافته در نظام منحط ستمشاهی از این جمله اند و چنین است که امروز هم باید هنر روئیده در گلخن ارزش های طاغوتی را به چشم یک خطر دید.

hawzah.net

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.