روز عرفه روز نیایش

عرفه، تفسير آشكارى به دل‏ها گشوده ونشان می دهد حسين عليه‏السلام از كدام سرچشمه عرفان مى‏نوشيد، كه آنچنان با لب تشنه در كربلاى پر بلا شهيد مى‏شود.

 و امروز در عرفات، حضور موعود(عج) رونق صفا است.

الهی! عرفه ام با حسین (علیه السلام) از عرفات کوچ کرده و رحل اقامت در کربلا می گزیند. پس تو را می خوانم به زبان امام حسین (علیه السلام) و اشک هایی که به ترنم آخرین نوای آسمانی مولایم اباعبدالله در روز عرفه بر صورت شرمسارم روان شده است .

تو را می خوانم به پاکی وخلوص بندگی در سرای عرفات، به تکاپوی حاجیان، آنگاه که جان مشتاق را برای لقای تو روانه آسمان زلال عرفه می کنند.

منبع: برگرفته از سایت راسخون

عرفان اسلامی

 

   یکی از جذاب­ترین مسائلی که جامعه­ی امروز را درگیر خود کرده و مردم به خصوص جوان­ها را به آن متمایل نموده مسأله­ی عرفان است. عرفان یادآور آرامش و خلسه و قدرت و راز آلود بودن و ارتباط برقرار کردن با غیب و تأثیر گذاشتن بر امورات مادی است! اینطور در ذهن­ها جای گرفته است که عارف کسی است که ذهن خوانی دارد از غیب خبر می­دهد راه حل­های مشکلات را می­داند و قدرت کنترل خودو دیگران را دارد!!!

    عرفان از ماده عرف به معنای شناخت است.

کوتاه سخن اگر می­خواهیم در باره عارف صحبت کنیم باید بدانیم این شخص عارف شناخت در مورد چه چیزی دارد؟

منظور از عرفان در اینجا شناخت غیب است و غیب را به دو دسته­ی غیبی که ارتباط انسان را با عالم عقل و فرشته­ها و خدا باز می­کند و دسته­ی دیگر غیبی که سیاه است و ارتباط انسان را با عالم شیاطین و جن باز می­نماید.چیزی که خیلی خطرناک است و باید در باره­ی مسأله­ی عرفان به آن توجه کرد بیان افراد مختلف است متاسفانه به اسم ارتباط با خدا مطالبی گفته می­شود که که ارتباط انسان را با عالم شیاطین برقرار می­کند. پناه به خدا می­بریم از افتادن در دام دغل بازانی که از جهالت و پاکی انسان­ها استفاده می­کنند برای رسیدن به مقاصد شوم خود و تسلط پیدا کردن بر جهان ، قصد بر آن است که شاخصه­های عرفان صحیح بیان شود تا یک میزانی برای رسیدن شناخت خدا پیدا شود.   

عمل در نهایت دقت و اتقان

اسلام مسلمان سست را نمی­ پذیرد

                            ولا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین

                          و سست نشوید! و غمگین نگردید و شما برترید اگر ایمان داشته باشید. آل عمران/139

به سیره نبوی صلی الله علیه و اله که می­نگریم همه­ کارها دقیق و حساب شده است، با برنامه و هدفمند؛ هر چه در زندگی ائمه علیهم السلام می­گردیم چیزی پیدا نمی­شود که کاری را بخواهند انجام بدهند، یا کاری را باید انجام می­دادند ولی به جای عمل دست به دعا بردارند و یا کار را به شخص دیگری محول کنند یا کاری را که باید مفصل و تحقیقی و  با برنامه انجام شود خیلی مختصر و ساده به اصطلاح سرد و دل سیری انجام دهند!!!

چیزی که به عنوان یک سیره­ عملی در اختیار ما قرار گرفته است عملی در نهایت دقت و اتقان است.

    چه می­شود که در جامعه­ اسلامی تلاش کردن به کاری مذموم بدل می­شود؟

و سست کار کردن زرنگی! چه می­شود که اگر کسی درست و دقیق کار کند انگ خود شیرین کردن را باید به جان بپذیرد!

چه می­شود که اگر کسی دلسوزانه و فعال کار کند به پیش فعال،که نوعی بیماری است متصف می­گردد!

جامعه­ ما را چه می­شود بر کدام الگو رفتار می­کند؟!

تابع کدام قانون است؟!

اگر نظم و پیگیری و همه چیز سر جای خودش بودن در دنیا خیلی به چشم می­آید و مورد قبول است! چرا وقتی بعضی از دوستان پر گله که در ایران نمی­توانند زندگی کنند و خارج را مأمن امنی برای زندگی خوب، آرام و محترمانه می­دانند؛ تا وقتی در ایران هستند به دلیل بد بودن اوضاع، کار نکردن و بد کار کردن ایرانی­ها، دل کنده بودن از زندگی در ایران، کارهای محوله را بی انگیزه و باری به هر جهت انجام می­دهند و اینطور توجیه می­کنند که ای بابا هر چقدر هم کار را درست انجام دهی چیزی تغییر نمی­کند!

باید گفت: دوستان عزیز و گرامی!

داد از غم تنهایی             وقت است که باز آیی

نگوییم رفتیم دیار کفر مسلمان ندیدیم اما اسلام را دیدیم!

    دوستان  و هموطنان گرامی! اگر اسلام دستوراتی برای زندگی آرام و سالم و عادلانه داده است که داده است! و اگر اسلام ادعای راهنمایی برای به کمال رسیدن انسان را داده است که داده است! پس برای امتحان هم که شده بهتر نیست که مرغ همسایه غاز نشود!سر به جیب خود کرده آنچه خود داریم را از دین و سنت و فرهنگ توجه کرده و لختی در آن درنگ نموده و کار را آنطور که دستور داده ­اند انجام دهیم!

    قرآن می­فرماید:سست نشوید،غمگین نگردید! پس جای تفکر و تأمل دارد که دلائل سستی را جویا شویم و به هر قیمتی که شده کارهایی که به ما محول گردیده است را محکم و قاطع انجام دهیم. خود را اصلاح کنیم چرا که

«لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم(رعد/11)(خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی­دهد مگر آنچه را در خودشان است تغییر دهند!)

جالب است که نتیجه­ درست عمل کردن همانی است که ما را شیفته­ کشورهای دیگر کرده است!!! خب ما هم کار خودمان را درست کنیم نتیجه جالب است به جای آنکه آنجا برویم و مانند آن­ها به جبر محیط، کار را درست و محکم و پیگیر انجام دهیم! همین جا در وطن مألوف خود با آرامش کار را درست کنیم تا به جای اینکه ما حسرت دیگران را بخوریم دیگران متوجه ما باشند و از ما یاد بگیرند و ما هم سر بلند با صدایی بلند بگوییم از اسلام آموخته­ ایم! 

هفتم ذی الحجه شهادت امام محمد باقر علیه السلام

مسجد مدینه و حرم رسول(ص)، هنوز طنین صدای باقرالعلوم(ع) را در خود دارد که به نشر علوم و احادیث اهل بیت می پرداخت. فخر ما این است که شیعه حضرت باقر و پیرو مرام عترتیم. اینک در عصر «چراها» و در روزگار شبهه های ایمان سوز، زمزم کلام و پیام الهی اوست که در دل و جان دین باوران، صفا می پرورد. شهادت فرزند فاطمه ـ وارث سجاد ـ را تسلیت می گوییم

شناسنامه امام محمد باقر علیه السلام
امام محمد باقر علیه السلام در روز جمعه یا دوشنبه یا سه شنبه غره ماه رجب یا سوم ماه صفر سال 57 هجری یا به روایتی دیگر سال 56 هجری، در مدینه به دنیا آمد و در روز دوشنبه هفتم ذی حجه یا ربیع الاول و یا ربیع الاخر سال 114 هجری، در همان شهر بدرود حیات گفت. بنابراین، آن حضرت 57 سال در این جهان زیست. از این مدت چهار سال با جدش امام حسین (ع) و پس از وی 35 سال با پدرش زندگی کرد و هیجده سال بقیه عمرش را به تنهایی به سر برد. بنابر روایتی که در کافی از قول امام صادق (ع) نقل شده است، وی 19 سال و دو ماه بیش از پدرش زیسته است و در همین دوران، مامت شیعیان را عهده دار بوده است. امام باقر )ع) در مدت امامت خود چند صباحی از خلافت ولید بن عبد الملک و نیز خلافت سلیمان بن عبد الملک و عمر بن عبد العزیز و یزید بن عبد الملک را درک کرد و سرانجام در روزگار خلافت هشام بن عبد الملک وفات یافت.

ادامه »

نکاتی در باره تبلیغ:

تبلیغ هم خانواده­ی ابلاغ است،ابلاغ به معنای رساندن پیام دیگری است.پس در رساندن پیام امانتداری رأس کار می­شود؛ همچنین در پیام رسانی، منویات، خصوصیات و نوع تفکرات شخصی که پیام از جانب او می­رسدرا کاملا هماهنگ باید به مخاطب منتقل شود.

مسأله­ی تبلیغ در اسلام به معنای این است که مبلغ پیام خدا، پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم و شرع را به مردم برساند.با کمی دقت در معنای تبلیغ بار سنگینی که به دو مبلغ می­آید معلوم می­گردد؛ پیامبر صلی الله علیه واله از لحاظ خلق بالاترین اخلاق را داشتند که «انک لعلی خلق عظیم»(قلم/4).

چند سؤال مطرح می­شود:

آیا نباید هنگام تبلیغ کردن مخاطب به یاد پیامبر صلی الله علیه و اله بیافتد؟

آیا تبلیغ نباید مخاطب را به فکرکردن و تحلیل کردن مسائل ترغیب نماید؟

آیا تبلیغ نباید از روی عقل و مطابق قرآن، شرع و سیره­ی اهل بیت علیهم السلام باشد؟

    پس با دقت به نوع تبلیغی که هست و نوع تبلیغی که باید باشد باید یک بازنگری بر روند تبلیغ صورت بگیرد تا در آینده شاهد انتقال مطالب به بهترین و مؤثرترین وجه باشیم.  

 

پنجم شهریور بزرگداشت زکریای رازی؛ روز دارو سازی

«ابوبکر محمد» پسر «زکریای رازی» فیلسوف، عالم طبیعی و شیمیدان و پزشک بزرگ ایران عالم اسلامی و ملقب به «جالینوس المسلمین» از مفاخر مشاهر جهان و یکی از نوابغ روزگار قدیم است. تولد او در اوایل شعبان سال 251 هجری در ری اتفاق افتاد و در همین شهر به تحصیلات خود در فلسفه، ریاضیات، نجوم و ادبیات مبادرت کرد و بعید نیست که توجه او به تحصیل علم کیمیا نیز در ایام جوانی جلب شده باشد.

رازی در 30 سالگی به بغداد رفت و چون بر بیمارستان مقتدر گذر کرد به طب دلبستگی یافت و به تحصیل این علم پرداخت و چون در آن چیرهدست شد به ری بازگشت و به خدمت منصور بن اسحاق حاکم ری درآمد و سرپرست بیمارستان ری شد. بعدها به بغداد رفت و ریاست بیمارستان مقتدر را بر عهده گرفت و شهرت وی در بغداد به جایی رسید که سابقه نداشت.

از مهمترین آثار او یکی «الحاوی» است که به نظر، از قانون ابن سینا مهمتر است. این کتاب چند قرن مورد مطالعه و مراجعه بلکه تنها کتاب اصلی درسی طب به شمار میرفته است.اثر دیگر رازی «طب المنصوری» است که به نام منصوربناسحاق حاکم ری تألیف و تنظیم شده است. طب منسوری و برخی از رسالههای طبیعی دیگر محمد رازی به زبان لاتین ترجمه و چاپ شده و مورد استفاده اروپاییان بوده است

کتاب «من لایحضره طبیب» اثر دیگر وی شامل دستورهای ساده برای معالجات گوناگون است. کتاب دیگر او «برءالساعه» است.

در علم کیمیا باید رازی را سرآمد دانشمندان اسلامی دانست. از کارهای مهم او که متکی به آزمایشهای متعدد بوده، کشف جوهر گوگرد و اسید سولفوریک و الکل است.

محمد رازی کتبهای متعددی در کیمیا به رشته تحریر درآورده است که از آن جمله «کتاب الاکسیر» و «کتاب التدبیر» را باید نام برد. محمد رازی در پایان عمر به سبب کثرت کار و مطالعه نابینا شد. این فیلسوف و پزشک نامی ایران علاوه بر علم وسیع کیمیا و پزشکی جهانگیر، در فلسفه نیز دارای تحقیقات عمیقی است که مورد توجه و اهمیت میباشد. وی کتابهای متعدد در کلیات مسایل طبیعی و منطقیات و مابعدالطبیعه داشته است که عبارتاند از: کتاب البرهان، الحاصل فی العلم الهی، الشکوک علی ابرقلس.

محمد رازی نه فقط در طب به تجربه دست میزد بلکه آزمایش را در کلیه مباحث علوم طبیعی ضروری میدانست. وی آزمایشهای شیمیایی خود را با چنان دقتی تشریح و توصیف کرده که امروزه هم هر شیمیدانی میتواند عیناً آن را مجدداً به معرض آزمایش درآورد. رازی مواد شیمیایی را طبقه بندی کرد. در خصوص وزن مخصوص تحقیقاتی به عمل آورد و به اکتشافات مهمی از قبیل اکتشاف الکل و اسید سولفوریک نایل آمده. وی نخستین کسی است که کلیه اشیای عالم را به سه طبقه حیوانات، نباتات، جامدات تقسیم کرده است.

حوزة ورود رازی در علوم بسیار است ولی به دلیل اینکه در داروسازی و موارد مربوط به آن سعی بسیار نموده، روز او را روز داروسازی نامیدهاند.

بهنظر میرسد امروزه امید زیادی به پدید آمدن رازیهای دیگر وجود داشته باشد. زیرا نسل دانشمندان ایرانی منقرض نشده است. بلکه باید به آنها بها داده شود.

به امید آن روز!

hawzah.net

عوامل و موانع شکرگزاری


قرآن در آیات متعدد به تبیین و تحلیل علل و عوامل شکرگزاری و موانع آن می‌پردازد تا روشن سازد که چرا بیشتر مردم از سپاس و شکر‌گزاری اعراض می‌کنند و به ناسپاسی و کفران نعمت روی می‌آورند.
نویسنده در نوشتار زیر به تحلیل قرآن در این باره پرداخته است.
چیستی شکر
شکر، به معنای شناخت احسان و نشر آن (لسان‌العرب، ج7، ص170) و یا تصور نعمتی و اظهار آن (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 461) یکی از حالات طبیعی آدمی است. هنگامی‌که انسان از کسی نعمتی دریافت می‌کند و احساس محبت و مهری را می‌بیند و آن را احساس می‌کند، به طور طبیعی، عواطف وی برانگیخته می‌شود و نسبت به طرف مقابل واکنش مثبت و سازنده‌ای نشان می‌دهد و با قلب و زبان به ستایش احسان‌کننده و صاحب نعمت می‌پردازد.

ادامه »

آغاز هفته دولت گرامی باد.

هشتم شهریور یادآور شهادت شهیدان رجایی و باهنر و هفته دولت است. همه ساله برنامه های دولت، وظایف دولت مردان و … در این هفته تبیین می شود و بعضی طرح ها به بهره برداری می رسد. پشتوانه اصلی برنامه های دولت، حمایت مردم از دولت است که توسعه و خدمت رسانی به کشور را تسهیل و نظام اسلامی را تقویت می کند.

شاخصهای دولت اسلامی
دولت را می توان از نظر لغوی، حکومت، مدیریت و هدایت هوشمند جامعه انسانی دانست؛ به عبارت دیگر، مردم یک جامعه یا قوم، به این دلیل به حکومت گردن می نهند که امنیت جامع و کامل را می طلبند و آن را در وجود یک دولت برخاسته از خود، جست وجو می کنند، به همین دلیل دولت نماینده جامعه و هویت بخش آن است. و دولت هر جامعه در حقیقت شرافت آن جامعه است.

دولت در دیدگاه اسلامی دولت کریمه است، دولتی که برکرامت انسان بنا می شود. از باب خلیفه اللهی انسان از خداست، پس دولت اسلامی کریم است، چون براساس انسان کریم بنا می شود و انسان کریم همان انسان کامل است و جانشینان آن یعنی اولوالالباب؛ پس کرامت و عقل در حکومت اسلامی به هم پیوند می خورند؛ به عبارتی کرامت برای اجرا احتیاج به اولوالالباب دارد و بر همین اساس دولت کریمه بنا می شود.

ادامه »

سالروز ازدواج حضرت زهرا علیها سلام و حضرت علی علیه السلام

پیوند آسمانی


نخستین روز از آخرین ماه سال قمری، سالروز پیوندی آسمانی است که دیگر هیچ گاه مانند آن در تاریخ تکرار نشد. علی علیه السلام ، پیشوای پارسایان با فاطمه علیهاالسلام ، برترین بانوی جهان پیمان عشق بست و خدا، والاترین فرستاده خویش را بر این پیمان گواه گرفت. برکت این ازدواج، عمری به گستردگی آفتاب دارد؛ هم چنان که یاد و نام آن در تاریخ برای همیشه مانا گردید. اول ذیحجه، روزی مبارک برای همه نوگامانی است که دل به زندگی فاطمی علیهاالسلام داده اند تا شادی خود را با خاطره همیشه روشن آن روز مبارک، پیوند زنند.

ادامه »

سخنی از امام جواد علیه السلام، معنای صمد

کلینی روایت کرده است: داوود بن قاسم جعفری گفت:به ابو جعفر دوم امام جواد علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم!صمد چیست؟ فرمود: آقا و سروری که در هر چیزی چه کم و چه زیاد، او(در واقع) قصد و مورد توجه واقع می­شود.

(کافی1:123ح1) برگرفته از کتاب فرهنگ جامع سخنان امام جواد علیه السلام، ترجمه مسلم صاحبی

   یکی از صفاتی که در باره­ی خداوند مورد بحث قرار می­گیرد صمد است. صمد لغتآ به معنای پر است،

امام هفتم علیه السلام می­فرمایند:صمد به چیزی گفته می­شود که جوف آن خالی نباشد.

هر چیزی که مورد توجه قرار می­گیرد، اگر مادی باشد قطعا داخل و خارجی دارد، پس این موجود محدود است و نیازمند و موجود نیازمند نمی­تواند منشأ ظهور و وجود قرار بگیرد. اما اگر موجود مجرد باشد منظور از جوف نه درون ظاهری بلکه نیاز ذاتی است که این موجود مجرد به مبدأ وجودی خود دارد. پس از نگاه فلسفی صمد یعنی موجودی که اصل ذاتش وجود است و در موجود بودن نیاز به چیزی ندارد و همه چیز به او نیازمندند. برای مثال اگر رابطه­ی موج و دریا را با هم مقایسه کنیم، موج نیاز به دریا دارد و اصلا اگر دریا نباشد موجی هم وجود نخواهد داشت اما دریا برای بودن نیازی به موج ندارد دریا نسبت به موج علت است، مبدأ است پر است، بی نیاز است. شاید اینگونه بتوان گفت که صمد یعنی همه جانبه بودن نسبت به تمام نیازهای زیر مجموعه و تجلیاتش.صمد یعنی اصل و ریشه، پس اگر صفتی کمالی و دارایی را موجود مخلوق دارد، خداوند نداشته باشد؛جای سؤال است که این مخلوق این صفت را از کجا آورده است؟باید موجود صمد پر از همه­ی دارائی­ها و کمالات باشد تا بتواند منشأ و منبع وجودی برای مخلوقات باشد.